روانشناسی عروسک
تاملی در مفاهیم بنیادی
به گزارش میگنا کودک میتواند در بازی عروسکی، انگیزهاش را متعادل نماید و انرژیهای اضافی روانی خود را تخلیه کند. البته عبارت صحیح درباره این مطلب این است که کودک در بازی عروسکی ، انرژی روانی و جسمی خود را بارور میکند و شکل مناسبی به آن میدهد شواهد باستانشناسی عروسکها را به عنوان نمونه اصلی قدیمیترین اسباببازی شناختهشده قرار میدهد عروسک ها پلی ارتباطی میان دنیای بزرگسالی و کودکی هستند که از یکسو می توانند محبت زا باشند و از سوی دیگر کودک را تحت جامعه پذیری اجتماع در آورند.
عروسک که معادل آن در زبان انگلیسی Doll است با کارکردی که برای انتقال معنا از دنیای بزرگسال به دنیای کودک ایفا می کنند بصورت یک تمثال در می آیند که با ارائه یک نماد (جسم عروسک) کودک را به درک نشانه (معنا و مفهوم عروسک) سوق میدهد ارزش فرهنگی عروسک نیز به همین برقراری رابطه احساسی است که در بازتولید نظام معنایی دنیای بزرگسالان، فرهنگ جوامع را بصورت مستمر و البته ناخودآگاه وارد عرصه تعاملات کودکان با دنیای پیرامون می کند.
فرهنگ جوامع انسانی با اتخاذ راهکارهای مشابه با یکدیگر، بنا به ذات خویش تمامی سعی خویش را دارند که با در نظر گرفتن مختصات معنوی و فیزیکی دنیای کودک، خود را بصورت زنده و کارآمد وارد مبادله معنایی با ذهن کودک نمایند عروسک نیز با التزام به این بار فرهنگی در خدمت فرهنگ در می آید تا بتواند روایتی از بیان احساسات انسان باشد.
بازی با عروسک، موثر در رشد شخصیت کودکان
ساخت و ارائه ی اسباببازی به کودک یکی از مؤثرترین راهکارهایی است که با درگیر کردن احساسات کودک میتواند وی را به واکاوی و جستجو در مفاهیم دنیای بزرگسالان وادار کند علاوه بر این، کودک در حین بازی خود را در موقعیتهای اضطرابآور و ترسناک قرار میدهد و با همراهی عروسک به جستوجوی راهحل میپردازد و از این طریق تسلط خود را بر موقعیتها افزایش میدهد.
کودکی که از مراجعه به دکتر هراس دارد، با همکاری عروسکش نقشهای بیمار و پزشک را بازی میکند و از این طریق تسلط خود را در موقعیتهایی که احتمالا پیش خواهد آمد مجسم میکند و تا حدی بر نگرانی و ترسش فائق میآید همچنین بازی ممکن است معانی خاص و مهمی برای برخی از کودکان داشته باشد و تمایلات گوناگون آنها را به صورت نمادین ارضا کند اما مطمئنا نمیتواند برای همه بازیکنان همان مفهوم خاص را داشته باشد.
بازی به ویژه با عروسک، علاوه بر موارد ذکر شده قبل میتواند در رشد شخصیت کودک تاثیرات بسزای دیگری نیز داشته باشد که البته در اغلب اوقات استفاده دختربچه ها از عروسک به مراتب بیشتر از پسرهاست و این برگرفته از حس مادرپنداری آنان در آینده است.
در مورد پسربچه ها گاهی قضیه کمی متفاوت است البته اگر میخواهیم جامعهای بهتر داشته باشیم میخواهیم درک بهتری از یکدیگر داشته باشیم، میخواهیم با ایجاد حس همدردی و یکدلی دنیای قشنگ تری برای زندگی بسازیم، پس وقتش است کلیشههای اشتباه را کنار بگذاریم و تابوی «پسرها گریه نمیکنند» و «عروسک بازی فقط برای دخترها است» را بشکنیم.
بگذاریم پسرها هم با عروسکها بازی کنند کودکان چه دختر باشند یا پسر، عروسکها جز جدایی ناپذیر اسباب بازیهایشان هستند عروسک ها و فیگورها برای پسرها نیز مناسب و ضروری هستند پسران و دختران باید به طورمساوری به عروسکها و فیگورها در بازی خود دسترسی پیدا کنند.
مردان هم باید بازی کردن را تجربه کنند، تربیت پدران و بازی کردن با عروسک ها راهی است که پسران ؛ این مردان آینده، مهارتهای زندگی را دقیقا مانند دختران تمرین کنند. همچنین عروسک ها و فیگورها به کودکان، چه دختر یا پسر، کمک می کند که چگونگی حل مشکلات را یاد بگیرند و مهارتهای زندگی در دنیای واقعی را تمرین کنند.
به آنها یاد بدهیم احساسات خود را بفهمند و پنهان نکنند. به دخترها بگوییم «پسرها هم گریه میکنند» تا زنان و مردانی تربیت کنیم تا به جای اولین راه چاره «جدایی» با درک متقابل یکدیگر زندگی را بسازند نه آن که آن را نابود کنند.
به گزارش میگنا و از دیدگاه بهداشت روان، عروسک درمانی شیوه دلپذیر مداوا در قلمرو روان درمانی است روانشناسان کودک اغلب هنگام کار با کودکان خردسال از عروسکها استفاده میکنند. بنشینید و دنیای جدید کودک خود را در حال بازی با عروسکها تماشا کنید، اینکه او چگونه احساس میکند و چگونه تفکر و تخیلش در حال رشداست.
فارغ از مسئله روانشناسی، عروسکها و فیگورها با پرورش تخیل کودکان این امکان را به آنها میدهند که هر دنیایی را در لحظه بسازند و آزادانه بدون نیاز به هیچ نیرویی در آن لذت ببرند. عروسک ، واسطهای پذیرفته شده از سوی بزرگسالان و کودکان در جهت ارتباط و تبادل احساس ، عاطفه و اندیشه بین این دو نسل میباشد که در برخی از کشورها به جایگاه این ابزار تربیتی، اهمیت خاص داده شده است.
میتوان از این طریق، به کودک آموزش داد و اوقات فراغت او را به صورت مفید و مطلوبی پربار کرد و نکات منفی و ناسالم عاطفی، احساسی، رفتاری و شناختی او را بهبود بخشید. درحیطهی روان پزشکی و روانشناسی بالینی کودک، روانشناس و متخصص بالینی ، قادر است با استفاده از عروسکها به اطلاعات مفید بالینی جهت تشخیص مسائل روانی کودک دست یابد و بعد از تشخیص بالینی، درمانگر طرح مناسبی را به منظور درمان از طریق بازی تهیه و در جلسات درمانی ، اجرا نماید .
نقش عروسک بازی ، در رشد و تکامل کلامی کودک کاملاً درخور توجه است کودک در ارتباط با عروسک ، دوست دارد موقعیت خود را بیان نماید و دنیای اطراف خود را تعریف کند. تعریف او از دنیا، تصویرهایی میباشد که از پدر، مادر، برادر و خواهر، خانه و کوچههای اطراف خانه خود دارد.
اگر پدر و مادر، در برخورد با او بیمیلی کنند و یا برعکس ،رفتار مناسبی داشته باشند ، کودک این رفتارها را برای عروسکش بازگو مینماید و همین تعریف کردن اساس آرامش و تخلیه روانی کودک میگردد و در نهایت باعث تجلی و بروز برخی از بیانات و گفتههای ناب و ارزشمند در ذهن کودک میشود.
بنابراین رفتار کودک با عروسک، درپیشرفت و تکامل کلامی کودک مؤثر میافتد. به شرط آنکه، ما رفتار و گفتار کودک را به هنگام گفتگو با عروسک ، جدی بگیریم .
یکی از نیازهای اساسی که باعث گرایش کودک به عروسک میشود، میل به داشتن هم صحبت است و در این میان پدر و مادر هر کدام جایگاه خاص خود را دارند عروسک برای کودک یک شخص محسوب میگردد و با او رابطه اجتماعی برقرار میکند. ضمن این که کودک با توجه به این که مسئول عروسک شناخته میشود ، در مسیر رشد مسئولیتپذیری و خلاقیت اجتماعی ، قرار میگیرد.
در مورد برخی از کارکردهای روانی عروسک بازی و عروسک درمانی باید گفت : بازیهای عروسکی ( بازیهای عروسکها) در بازی درمانی به عنوان یکی از مؤثرترین انواع بازی درمانیها مطرح گشته و اهمیت دارد.
ضمناً بعضی از کارکردهایی که در بازیهای عروسکی وجود دارند و نقش مستقیمی در بهداشت روانی کودک ایفا میکنند ، عبارت اند از:
احساس داشتن به عروسک و تعلق یافتن به او
حس سرپرستی و مسئولیت مراقبت از عروسک
ایجاد ارتباط احساسی و عاطفی با عروسک
فعالیتهای روانی – عقلی و باروری ذهنی کودک در ارتباط با عروسک
خوشحال شدن و لذتبخش شدن اوقات فراغت کودک
همانند نمودن عروسک با خویشتن
افزایش اعتماد به نفس کودک به علت سرپرستی و مراقبت از عروسک
رشد عواطف و گرایش های عاطفی کودک
افزایش قدرت تصمیمگیری و هدایت فکری
در هنگام بازی کودک با عروسک جهت دهی و نقش دستوری و آمرانه نداشته باشید. بلکه عروسک را همانگونه ببینید که کودکان میبیند و احساس میکنند. یعنی همانند کودک حس کرده و در نظر بگیرید مراقب باشید که کودکان با عروسکهای خود راحت صحبت میکنند، سعی کنید از آنها نخواهید که به صورت کلیشهای و بسته، با عروسکها حرف بزنند بلکه آن ها را تشویق کنید آنگونه که دوست دارند، با عروسکها صحبت کنند.
در دیدگاه بعضی خانوادهها ، عروسک به عنوان یک دوست کودک میباشد نه وسیلهای در جهت سرگرمی کودک. به همین دلیل، کودک کار کردی تحت عنوان راز و نیاز عروسک را برای خود مطرح مینماید و از آن به خوبی استفاده میکند. در سایه این نگرش ، خانواده بهتر میتواند احساس تنهایی و خلاء روانی کودک را جبران کند.
در چنین ارتباطی، کودک برای عروسک دلتنگی میکند، نگرانش میشود و سعی در مراقبت بیشتر و دقیق تر از او میکند.
عروسک میتواند واسطه تربیتی ما با کودک و یا کودک با محیط پیرامون او باشد و در این نقش، میتواند پیام تربیتی را از ما گرفته و به کودک منتقل نماید. علاوه بر این که احساس عاطفی و فکری کودک را متقابلا ً به ما انتقال میدهد.
در مورد ارتباط کودک با عروسک باید گفت که ما میتوانیم از طریق ثبت و یادداشت نوع ارتباط کودک باعروسکهایش در هنگام بازی ، با دنیای کودک بیشتر آشنا شویم و در برنامهریزی و هدایت تربیتی او مفاهیم و اصول و اهداف واقعیتری را انتخاب نماییم.
نهایت این که عروسکدرمانی و اجرای نمایش و آشناسازی کودک با عروسک ، هم به منظور پر کردن اوقات فراغت و هم بهینه سازی شرایط روانی – زیستی کودک ، از نظر بهداشت روان ارزش فراوان دارد.
از طرف دیگر بازی درمانی روشی است روانپزشکی و روانشناسی که از طریق آن، کودک در بازی و از طریقبازی هیجان سرکوب شده خود را برون فکنی میکند و برخی از مشکلاتروانی کودک، درمان میگردد.
عروسک به عنوان نمادی فرهنگی؛ کارکردی آموزشی ، تفریحی و ارزشی دارد که با توجه به مقتضیات هر فرهنگی می تواند متفاوت باشد. آنچکه عروسک را بعنوان دستاوردی از تمدن انسانی با اهمیت جلوه میدهد تأثیری است که بر پایه ی رابطه ی جهان بیرونی کودک و بزرگسال بر هم می گذارد.
عروسک و در کل صنعت اسباب بازی ساخته ای از دنیای بزرگسال است که بنا بر پایگاه اندیشه ای انسان بزرگسال بصورت مستقیم و غیر مستقیم بر روی بینش کودک موثر بوده و آراء وی را تثبیت یا تغییر میدهد.
عروسک که معادل آن در زبان انگلیسی Doll است با کارکردی که برای انتقال معنا از دنیای بزرگسال به دنیای کودک ایفا می کنند بصورت یک تمثال در می آیند که با ارائه یک نماد (جسم عروسک) کودک را به درک نشانه (معنا و مفهوم عروسک) سوق میدهد ارزش فرهنگی عروسک نیز به همین برقراری رابطه احساسی است که در بازتولید نظام معنایی دنیای بزرگسالان، فرهنگ جوامع را بصورت مستمر و البته ناخودآگاه وارد عرصه تعاملات کودکان با دنیای پیرامون می کند.
فرهنگ جوامع انسانی با اتخاذ راهکارهای مشابه با یکدیگر، بنا به ذات خویش تمامی سعی خویش را دارند که با در نظر گرفتن مختصات معنوی و فیزیکی دنیای کودک، خود را بصورت زنده و کارآمد وارد مبادله معنایی با ذهن کودک نمایند عروسک نیز با التزام به این بار فرهنگی در خدمت فرهنگ در می آید تا بتواند روایتی از بیان احساسات انسان باشد.
بازی با عروسک، موثر در رشد شخصیت کودکان
ساخت و ارائه ی اسباببازی به کودک یکی از مؤثرترین راهکارهایی است که با درگیر کردن احساسات کودک میتواند وی را به واکاوی و جستجو در مفاهیم دنیای بزرگسالان وادار کند علاوه بر این، کودک در حین بازی خود را در موقعیتهای اضطرابآور و ترسناک قرار میدهد و با همراهی عروسک به جستوجوی راهحل میپردازد و از این طریق تسلط خود را بر موقعیتها افزایش میدهد.
کودکی که از مراجعه به دکتر هراس دارد، با همکاری عروسکش نقشهای بیمار و پزشک را بازی میکند و از این طریق تسلط خود را در موقعیتهایی که احتمالا پیش خواهد آمد مجسم میکند و تا حدی بر نگرانی و ترسش فائق میآید همچنین بازی ممکن است معانی خاص و مهمی برای برخی از کودکان داشته باشد و تمایلات گوناگون آنها را به صورت نمادین ارضا کند اما مطمئنا نمیتواند برای همه بازیکنان همان مفهوم خاص را داشته باشد.
بازی به ویژه با عروسک، علاوه بر موارد ذکر شده قبل میتواند در رشد شخصیت کودک تاثیرات بسزای دیگری نیز داشته باشد که البته در اغلب اوقات استفاده دختربچه ها از عروسک به مراتب بیشتر از پسرهاست و این برگرفته از حس مادرپنداری آنان در آینده است.
در مورد پسربچه ها گاهی قضیه کمی متفاوت است البته اگر میخواهیم جامعهای بهتر داشته باشیم میخواهیم درک بهتری از یکدیگر داشته باشیم، میخواهیم با ایجاد حس همدردی و یکدلی دنیای قشنگ تری برای زندگی بسازیم، پس وقتش است کلیشههای اشتباه را کنار بگذاریم و تابوی «پسرها گریه نمیکنند» و «عروسک بازی فقط برای دخترها است» را بشکنیم.
بگذاریم پسرها هم با عروسکها بازی کنند کودکان چه دختر باشند یا پسر، عروسکها جز جدایی ناپذیر اسباب بازیهایشان هستند عروسک ها و فیگورها برای پسرها نیز مناسب و ضروری هستند پسران و دختران باید به طورمساوری به عروسکها و فیگورها در بازی خود دسترسی پیدا کنند.
مردان هم باید بازی کردن را تجربه کنند، تربیت پدران و بازی کردن با عروسک ها راهی است که پسران ؛ این مردان آینده، مهارتهای زندگی را دقیقا مانند دختران تمرین کنند. همچنین عروسک ها و فیگورها به کودکان، چه دختر یا پسر، کمک می کند که چگونگی حل مشکلات را یاد بگیرند و مهارتهای زندگی در دنیای واقعی را تمرین کنند.
به آنها یاد بدهیم احساسات خود را بفهمند و پنهان نکنند. به دخترها بگوییم «پسرها هم گریه میکنند» تا زنان و مردانی تربیت کنیم تا به جای اولین راه چاره «جدایی» با درک متقابل یکدیگر زندگی را بسازند نه آن که آن را نابود کنند.
به گزارش میگنا و از دیدگاه بهداشت روان، عروسک درمانی شیوه دلپذیر مداوا در قلمرو روان درمانی است روانشناسان کودک اغلب هنگام کار با کودکان خردسال از عروسکها استفاده میکنند. بنشینید و دنیای جدید کودک خود را در حال بازی با عروسکها تماشا کنید، اینکه او چگونه احساس میکند و چگونه تفکر و تخیلش در حال رشداست.
فارغ از مسئله روانشناسی، عروسکها و فیگورها با پرورش تخیل کودکان این امکان را به آنها میدهند که هر دنیایی را در لحظه بسازند و آزادانه بدون نیاز به هیچ نیرویی در آن لذت ببرند. عروسک ، واسطهای پذیرفته شده از سوی بزرگسالان و کودکان در جهت ارتباط و تبادل احساس ، عاطفه و اندیشه بین این دو نسل میباشد که در برخی از کشورها به جایگاه این ابزار تربیتی، اهمیت خاص داده شده است.
میتوان از این طریق، به کودک آموزش داد و اوقات فراغت او را به صورت مفید و مطلوبی پربار کرد و نکات منفی و ناسالم عاطفی، احساسی، رفتاری و شناختی او را بهبود بخشید. درحیطهی روان پزشکی و روانشناسی بالینی کودک، روانشناس و متخصص بالینی ، قادر است با استفاده از عروسکها به اطلاعات مفید بالینی جهت تشخیص مسائل روانی کودک دست یابد و بعد از تشخیص بالینی، درمانگر طرح مناسبی را به منظور درمان از طریق بازی تهیه و در جلسات درمانی ، اجرا نماید .
نقش عروسک بازی ، در رشد و تکامل کلامی کودک کاملاً درخور توجه است کودک در ارتباط با عروسک ، دوست دارد موقعیت خود را بیان نماید و دنیای اطراف خود را تعریف کند. تعریف او از دنیا، تصویرهایی میباشد که از پدر، مادر، برادر و خواهر، خانه و کوچههای اطراف خانه خود دارد.
اگر پدر و مادر، در برخورد با او بیمیلی کنند و یا برعکس ،رفتار مناسبی داشته باشند ، کودک این رفتارها را برای عروسکش بازگو مینماید و همین تعریف کردن اساس آرامش و تخلیه روانی کودک میگردد و در نهایت باعث تجلی و بروز برخی از بیانات و گفتههای ناب و ارزشمند در ذهن کودک میشود.
بنابراین رفتار کودک با عروسک، درپیشرفت و تکامل کلامی کودک مؤثر میافتد. به شرط آنکه، ما رفتار و گفتار کودک را به هنگام گفتگو با عروسک ، جدی بگیریم .
یکی از نیازهای اساسی که باعث گرایش کودک به عروسک میشود، میل به داشتن هم صحبت است و در این میان پدر و مادر هر کدام جایگاه خاص خود را دارند عروسک برای کودک یک شخص محسوب میگردد و با او رابطه اجتماعی برقرار میکند. ضمن این که کودک با توجه به این که مسئول عروسک شناخته میشود ، در مسیر رشد مسئولیتپذیری و خلاقیت اجتماعی ، قرار میگیرد.
در مورد برخی از کارکردهای روانی عروسک بازی و عروسک درمانی باید گفت : بازیهای عروسکی ( بازیهای عروسکها) در بازی درمانی به عنوان یکی از مؤثرترین انواع بازی درمانیها مطرح گشته و اهمیت دارد.
ضمناً بعضی از کارکردهایی که در بازیهای عروسکی وجود دارند و نقش مستقیمی در بهداشت روانی کودک ایفا میکنند ، عبارت اند از:
احساس داشتن به عروسک و تعلق یافتن به او
حس سرپرستی و مسئولیت مراقبت از عروسک
ایجاد ارتباط احساسی و عاطفی با عروسک
فعالیتهای روانی – عقلی و باروری ذهنی کودک در ارتباط با عروسک
خوشحال شدن و لذتبخش شدن اوقات فراغت کودک
همانند نمودن عروسک با خویشتن
افزایش اعتماد به نفس کودک به علت سرپرستی و مراقبت از عروسک
رشد عواطف و گرایش های عاطفی کودک
افزایش قدرت تصمیمگیری و هدایت فکری
در هنگام بازی کودک با عروسک جهت دهی و نقش دستوری و آمرانه نداشته باشید. بلکه عروسک را همانگونه ببینید که کودکان میبیند و احساس میکنند. یعنی همانند کودک حس کرده و در نظر بگیرید مراقب باشید که کودکان با عروسکهای خود راحت صحبت میکنند، سعی کنید از آنها نخواهید که به صورت کلیشهای و بسته، با عروسکها حرف بزنند بلکه آن ها را تشویق کنید آنگونه که دوست دارند، با عروسکها صحبت کنند.
در دیدگاه بعضی خانوادهها ، عروسک به عنوان یک دوست کودک میباشد نه وسیلهای در جهت سرگرمی کودک. به همین دلیل، کودک کار کردی تحت عنوان راز و نیاز عروسک را برای خود مطرح مینماید و از آن به خوبی استفاده میکند. در سایه این نگرش ، خانواده بهتر میتواند احساس تنهایی و خلاء روانی کودک را جبران کند.
در چنین ارتباطی، کودک برای عروسک دلتنگی میکند، نگرانش میشود و سعی در مراقبت بیشتر و دقیق تر از او میکند.
عروسک میتواند واسطه تربیتی ما با کودک و یا کودک با محیط پیرامون او باشد و در این نقش، میتواند پیام تربیتی را از ما گرفته و به کودک منتقل نماید. علاوه بر این که احساس عاطفی و فکری کودک را متقابلا ً به ما انتقال میدهد.
در مورد ارتباط کودک با عروسک باید گفت که ما میتوانیم از طریق ثبت و یادداشت نوع ارتباط کودک باعروسکهایش در هنگام بازی ، با دنیای کودک بیشتر آشنا شویم و در برنامهریزی و هدایت تربیتی او مفاهیم و اصول و اهداف واقعیتری را انتخاب نماییم.
نهایت این که عروسکدرمانی و اجرای نمایش و آشناسازی کودک با عروسک ، هم به منظور پر کردن اوقات فراغت و هم بهینه سازی شرایط روانی – زیستی کودک ، از نظر بهداشت روان ارزش فراوان دارد.
از طرف دیگر بازی درمانی روشی است روانپزشکی و روانشناسی که از طریق آن، کودک در بازی و از طریقبازی هیجان سرکوب شده خود را برون فکنی میکند و برخی از مشکلاتروانی کودک، درمان میگردد.
عروسک به عنوان نمادی فرهنگی؛ کارکردی آموزشی ، تفریحی و ارزشی دارد که با توجه به مقتضیات هر فرهنگی می تواند متفاوت باشد. آنچکه عروسک را بعنوان دستاوردی از تمدن انسانی با اهمیت جلوه میدهد تأثیری است که بر پایه ی رابطه ی جهان بیرونی کودک و بزرگسال بر هم می گذارد.
عروسک و در کل صنعت اسباب بازی ساخته ای از دنیای بزرگسال است که بنا بر پایگاه اندیشه ای انسان بزرگسال بصورت مستقیم و غیر مستقیم بر روی بینش کودک موثر بوده و آراء وی را تثبیت یا تغییر میدهد.