شنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 27 Apr 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۲ / ۱۱:۵۲
کد مطلب: 19961
۱
۲

واژه‌های جدید فرهنگستان:نوت بوک= رایانه کتابی/ دش = خط تیره

یکی از فعالیت‌های فرهنگستان زبان و ادب فارسی ساختن معادل برای واژه‌های بیگانه‌ای است که به زبان فارسی وارد می‌شوند.
«اکسپرس» (express): «سریع‌السیر» (وسیله نقلیه دارای حرکت سریع بدون توقف یا با توقف کم)
«دورمیتری» (dormitory): «اتاق‌خواب گروهی»
«اسموک هاوس» (smokehouse): «اتاق دود»
«کاپیتان» (کپتین / captain): «سَریار» (یکی از اعضای باتجربه تیم که مسؤول هماهنگی میان بازیکنان و ارتباط بین بازیکنان و داور و تصمیم‏‌گیری در مواقع معین بازی باشد)
«اُوردوز» (overdose): «بیش‌مصرفی» (مصرف بیش‌ از‌ حد دارو یا مواد اعتیادآور که به مشکلات جدی سلامتی یا مرگ منجر می‌شود)
«اکو» (echo): «پژواک» (بازگشت صوت پس از برخورد با مانع به‌طوری‌که با صوت ارسالی مخلوط نشود و صدای آن از صدای اول جدا شنیده شود)
«اکوکاردیوگرافی» (echocardiography) «پژواک‏‌نگاری قلب» (ثبت و بررسی کارکرد قلب در حین ضربان با استفاده از امواج فراصوتی)
«فود کورت» (food court): «سرای غذا» (گردشگری و جهانگردی: بخشی از مراکز بزرگ خرید یا مراکز دانشجویی یا فرودگاه‌ها که در آن شماری واحد پذیرایی در کنار یکدیگر فعالیت می‌کنند)
«کوماندو» (commando): «تکاور» (سرباز یا افسر یا درجه‏‌داری که پس از پذیرفته شدن در آزمایش ورودی، آموزش خاصی را برابر برنامه تفصیلی با موفقیت بگذراند؛ این دوره آموزشی شامل نقشه‏‌خوانی، کار با قطب‏‌نما، اطلاعات رزمی، ارتباط و مخابرات، زنده ماندن در شرایط سخت، گریز و فرار و غیره است)
«دش» (dash): «تیره» (زبان‏‌شناسی: خطی کوتاه به شکل «-» که از خط پیوند بلندتر است و عموماً برای جدا کردن دو واحد از یکدیگر در نوشتار به کار می‌رود، مترادف خط فاصله)

«کاپ» (cup)‌: «جام» (1. ظرفی که به‌عنوان جایزه به تیم یا فرد قهرمان اهدا شود که معمولاً به شکل گلدانی دسته‏‌دار و پایه‏‌دار است 2. یک دوره مسابقه که در پایان آن به فرد یا تیم قهرمان جام اهدا شود)

«نوت‌بوک» (notebook computer): «رایانه کتابی» (رایانه شخصی کوچک و سبک و قابلِ‌ حمل که معمولاً به اندازه یک کتاب باشد)
«لپ‌تاپ» (laptop computer): «رایانه کیفی» (رایانه‌ای سبک و کوچک که به‌منظور حمل آسان و قرار دادن روی زانو طراحی شده باشد)

منبع : ايسنا
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

فرهاد
Iran, Islamic Republic of
اينا چرا فقط بلدن لغات انگليسي رو به زبان عربي تبديل كنن؟!! مثلا اكسپرس رو ورداشتن گذاشتن سريع السير !!! مثلا مي ذاشتن "تند رو يا تيزرو" كه فارسي تره . بخدا بقال سركوچمون بهتر معادل سازي مي كنه . اصلا بيخحيال شن بهتره اقلا 4تا كلمه انگليسي ياد مي گيريم
سیامک
با اینکه کار فرهنگستان ارزشمند است اما توجه به نکاتی چند لازم است:
سریع السیر واژه ای عربی و ثقیل و بسیار زشت است و فارسی را بسیار زشت می کند. اگر واژه ی فارسی نیافته اند همان اکسپرس را به کار برند.
برای دورمیتری واژه ی خوابگاه بهتر است از اتاق خواب گروهی!
دودخانه هم بهتر از اتاق دود است.
واژه تیره خود فرانسوی است و نمیدانم چرا دش انگلیسی را برداشته اند و تیره ی فرانسوی را جایش گذاشته اند؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
خوشبختی یعنی بدست آوردن یک زندگی و تقسیم آن با دیگران!