جمعه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 26 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۲ تير ۱۳۹۲ / ۱۴:۲۰
کد مطلب: 18158
۱

کمی روی این جملات فکر کنیم

اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم
به جای آنکه انگشت اشاره ام را به سمت او بگیرم،
در کنارش انگشتهایم را در رنگ فرو می بردم و نقاشی می کردم.

اگر فرصت داشتم که کودکم را دوباره بزرگ کنم؛
به جای غلط گیری به فکر ایجاد ارتباط بیشتر میبودم.
بیشتر از آنکه به ساعتم نگاه کنم ،به او نگاه میکردم.

سعی میکردم درباره اش کمتر بدانم، اما بیشتر به او توجه کنم.
به جای اصول راه رفتن،
اصول پرواز کردن و دویدن را با او تمرین میکردم.

از جدی بازی کردن دست بر میداشتم
و بازی را جدی میگرفتم.
در مزارع بیشتری میدویدیم
و به ستارگان بیشتر خیره میشدیم.
بیشتر در آغوشش میگرفتم و کمتر او را به زور میکشیدم.
کمتر سخت میگرفتم . وبیشتر تاییدش میکردم.
اول احترام به خود را در او میساختم
و بعد خانه و کاشانه اش را
و بیشتر از آنچه که عشق به قدرت را یادش بدهم
قدرت عشق را یادش میدادم.
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
مردم هرگز خوشبختی خود را نمیشناسند اما خوشبختی دیگران همیشه جلو دیدگان آنهاست به داشته هاي خود عميق تَر نگاه كنيم