سه شنبه ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 30 Apr 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ / ۱۴:۱۱
کد مطلب: 64177
۲

تاب آوری سایبری و مدیریت سطح نفوذ

چگونه مدیریت سطوح نفوذ، تاب آوری سایبری را ارتقا می بخشد
تاب آوری سایبری و مدیریت سطح نفوذ
چگونه مدیریت سطوح نفوذ، تاب آوری سایبری را ارتقا می بخشد توان نفوذگران در شناسایی و سوءاستفاده از مؤثرترین روش‌های به خطر انداختن سیستم‌ها، یک مهارت بالاست. این موضوع، اهمیت حیاتی پیاده‌سازی فرآیند شناسایی دارایی‌ها و درک وضعیت امنیتی آن‌ها در ارتباط با کل سازمان را برجسته می‌کند.
به جای سؤال "آیا در معرض نفوذ هستیم؟"، سازمان‌ها باید بپرسند: "تا چه اندازه در معرض نفوذ قرار داریم؟" برای درک این سؤال، کسب‌وکارها باید رویکردی برنامه‌ریزی‌شده و تکرارپذیر را پیاده‌سازی کنند، خود را به جای نفوذگر فرض کنند و شبکه خود را از دیدگاه خصمانه ببینند. وضعیت فعلی سطوح نفوذ امنیت سایبری حمله سایبری می‌تواند هر بخشی از شبکه را نقض کند. به همین دلیل، شرکت‌ها برای محافظت از شبکه‌های خود، کنترل‌های امنیتی، ابزارها و فرآیندهای متعددی را پیاده‌سازی می‌کنند.

تلاش‌های امنیتی اغلب به فعالیت‌های مجزا مانند تست نفوذ، مدیریت اطلاعات تهدید و اسکن آسیب‌پذیری تفکیک می‌شوند. با این حال، این رویکرد تفکیک‌شده، دید محدودی نسبت به کل طیف خطراتی که یک سازمان با آن‌ها مواجه است، ارائه می‌دهد. این موقعیت، به همراه عدم وجود اولویت‌بندی جامع ریسک، سازمان‌ها را در مواجهه با چالش‌های امنیتی خود غرق می‌کند و راهنمایی کافی در مورد اینکه کدام مسائل را در اولویت قرار دهند، به آن‌ها نمی‌دهد.

سازمان‌ها برای سنجش میزان نفوذ خود به یک استراتژی سیستماتیک و سازگار نیاز دارند.
این امر مستلزم تغییر تمرکز آنها به سوالات کلیدی است که دیدگاه مهاجم را در نظر می‌گیرد و اقدامات دفاعی و برنامه‌های واکنش آنها را در صورت حمله زیر سوال می‌برد. شناخت دیدگاه مهاجم برای شناسایی، شناخت دیدگاه مهاجم برای شناسایی آسیب‌پذیری‌ها و حفره‌های امنیتی بسیار مهم است. این به شما کمک می‌کند تا سیستم خود را از زاویه نگاه مهاجم ببینید و نقاط ضعف را تشخیص دهید. این یک اصل اساسی است – «شفافیت پیش‌شرط حفاظت است».
بدون اینکه ببینیم مهاجم چگونه می‌تواند به سازمان نفوذ کند، ایمن‌سازی یک سازمان به یک کار فرضی تبدیل می‌شود. یک رویکرد جامع به امنیت یک رویکرد جامع به امنیت در محیط فناوری اطلاعات یک سازمان وجود دارد. این رویکرد شامل انواع مختلفی از دارایی‌ها می‌شود، از جمله هویت‌ها و ایستگاه‌های کاری و همچنین خدمات ابری. همه این عناصر به طور پتانسیل از طریق آسیب‌پذیری‌ها و تنظیمات نادرست، می‌توانند به عنوان راهی برای نفوذ استفاده شوند.

این موارد می‌توانند سبب خطر برای عملیات و دارایی‌های سازمان شوند. چالش‌های مربوط به امنیت در محیط‌های ترکیبی که دارایی‌های ابری و درون‌سازمانی را بدون مرزبندی واضح با هم ترکیب می‌کنند، از طریق تشدید می‌شوند و به طور قابل توجهی قابلیت دید و کنترل را کاهش می‌دهند. با پیشرفت سازمان‌ها، سطح حمله آن‌ها به طور غیرقابل اجتناب با ادغام دارایی‌های جدید و گسترش مداوم آن‌ها افزایش می‌یابد و پیچیدگی‌های بیشتری را به وجود می‌آورد.
این گسترش با ماهیت پویای چشم‌انداز تهدید خارجی که به طور مداوم در حال تغییر است و با ظهور تهدیدهای جدید، از جمله تهدیدهای مبتنی بر هوش مصنوعی، پیچیدگی را افزایش می‌دهد. علاوه بر این، "فناوری اطلاعات سایه" وجود دارد، که شامل سیستم‌ها و راه‌حل‌های غیرقانونی فناوری اطلاعات است که خارج از حوزه بخش فناوری اطلاعات مرکزی عمل می‌کنند.

این موضوع نه تنها ریسک‌های مربوط به کسب‌وکار و تطبیق را افزایش می‌دهد، بلکه پیچیدگی در فضای مدیریت امنیتی را نیز ایجاد می‌کند. اتصال متقابل دارایی‌ها در کنار پیشرفت تهدیدها، چالش قابل توجهی را برای مدیران امنیتی در مدیریت مؤثر وضعیت امنیتی سازمان ایجاد می‌کند. هر آسیب‌پذیری، در صورت عدم رسیدگی، می‌تواند به عنوان یک راه برای نفوذ به دارایی‌ها یا داده‌های بیشتر عمی‌تواند به عنوان یک راه برای نفوذ به دارایی‌ها یا داده‌های بیشتر عمل کند و مسیرهای بالقوه‌ای را برای مهاجمان ایجاد کند
 
تهدیدها، چالش قابل توجهی را برای مدیران امنیتی در مدیریت مؤثر وضعیت امنیتی سازمان ایجاد می‌کند. هر آسیب‌پذیری، در صورت عدم رسیدگی، می‌تواند به عنوان یک راه برای نفوذ به دارایی‌ها یا داده‌های بیشتر عمی‌تواند به عنوان یک راه برای نفوذ به دارایی‌ها یا داده‌های بیشتر عمل کند و مسیرهای بالقوه‌ای را برای مهاجمان ایجاد کند.

مسیرهای حمله و چشم‌انداز پویای تهدید
مسیرهایی وجود دارند که با استفاده از آسیب‌پذیری‌های رایج، اطلاعات هویتی فاش شده یا تنظیمات امنیتی نادرست، به شبکه و دارایی‌های سازمانی دسترسی پیدا می‌کنند. این مسیرها اغلب درون اکوسیستم پیچیده شبکه پنهان می‌مانند.
از این‌رو، تیم‌های امنیتی به طور معمول تصویری جامع از سطوح نفوذ سازمان در مقابل تهدیدات بالقوه ندارند. این موضوع باعث کاهش آمادگی آنها برای مقابله با حملات ترکیبی می‌شود که ممکن است به نصب باج‌افزار منجر شود.
چالش اصلی ارتقای سطح امنیت سازمان برای مقابله با تهدیدات با ریسک بالا، مانند باج‌افزار، نگران کننده است و مشابه یک نبرد بی‌پایان برای رفع آسیب‌پذیری‌ها در تمام دارایی‌های در حال گسترش سازمان است. این وظیفه پیچیده‌تر از ظرفیت مدیریت ساده آسیب‌پذیری‌ها است و نیاز به یک رویکرد استراتژیک دارد.
در نهایت، عدم دامنه‌بندی و درک صحیح اولویت‌بندی و ریسک، همراه با حجم بزرگ داده‌ها، سازمان‌ها را با مسئولیت‌های بسیار زیادی در مورد سطوح نفوذ خود و کمبود راهنمایی در خصوص اقدامات اولیه مواجه می‌کند. به همین دلیل، سازمان‌ها به یک رویکرد نیاز دارند که به سوال "تا چه حد در معرض نفوذ هستیم؟" پاسخ دهد. 
مدیریت سطوح نفوذ چیست؟
مدیریت سطوح نفوذ اذعان می‌کند که یک سازمان توانایی حفاظت از تمام جنبه‌های عملیات خود را ندارد. این روش حفاظت از مناطق حیاتی را اولویت‌بندی می‌کند و تلاش‌های امنیتی را در جایی که بیشترین نیاز است، بهینه‌سازی می‌کند.
با وجود هزاران آسیب‌پذیری که باید به آنها رسیدگی شود، کار تیم‌های امنیتی دلهره‌آور است، به خصوص زمانی که سیستم‌های خودکار می‌توانند ضعف‌ها را سریع‌تر از زمانی که می‌توان آنها را برطرف کرد، شناسایی کنند.

علاوه بر این، سازمان‌ها ممکن است در ابتدا اقدامات امنیتی را برای سودهای سریع نادیده بگیرند، اما بعداً با خطرات قابل توجهی روبرو شوند. این رویکرد استراتژیک تضمین می‌کند که منابع به طور کارآمد تخصیص داده می‌شوند و بر دفاع از آسیب‌پذیرترین و حیاتی‌ترین بخش‌های سازمان تمرکز دارند.

با تغییر جهت‌گیری اولویت‌های خود، سازمان‌ها می‌توانند به سه سوال کلیدی پاسخ دهند:
•    سازمان من از دیدگاه مهاجم چگونه به نظر می‌رسد؟
•    کدام بخش‌های شبکه من بیشتر در معرض حمله هستند؟
•    اگر مهاجمین موفق به نفوذ به این مسیرهای حمله شوند، چه پیامدی خواهد داشت؟
با پاسخ به این سه سوال، تیم‌های امنیتی می‌توانند وظایف خود را بهتر اولویت‌بندی کرده و بلافاصله به ریسک‌های امنیتی حیاتی رسیدگی کنند.

مزایای مدیریت سطوح نفوذ
مدیریت سطوح نفوذ به بهبود اقدامات امنیتی برای مقابله بهتر با تهدیدات تمرکز دارد. هدف اصلی آن برجسته کردن و تقویت نقاط ضعف بیشترین حساسیت در یک سازمان است و این یک موضوع فوری است. این فرآیند برای تعیین اولویت‌ها بسیار حیاتی است؛ زمانی که رعایت هر سیاست یا اعمال هر معیاری غیرعملی است، تمرکز به سمت مسدود کردن نقاط ورود بالقوه برای مهاجمان تغییر می‌کند.
این فرآیند معمولاً با ارزیابی وضعیت امنیتی خارجی آغاز می‌شود که شامل شبیه‌سازی اقدامات بالقوه مهاجمان علیه سازمان می‌شود. این شامل استفاده از تمرینات "تیم قرمز" است که از تاکتیک‌های امنیت سایبری تهاجمی برای شناسایی ضعف‌های امنیتی استفاده می‌کند.
یکی از مزایای کلیدی این رویکرد، روشن شدن بردارهای حمله است که می‌تواند به شرکت‌ها آسیب برساند و اجازه می‌دهد به طور پیشگیرانه با ضعف‌ها برخورد کنند. این خصوصیت وقتی که منابع محدود هستند، بسیار ارزشمند است.
با تمرکز ابتدایی بر آسیب‌پذیری‌های بحرانی، شرکت‌ها می‌توانند زمان برای ایجاد یک استراتژی امنیتی جامع را به دست آورند و یا به تقویت آن ادامه دهند. این رویکرد باعث تقویت وضعیت دفاعی سازمان از ابتدا می‌شود
 
مرجع : پلیس فتا
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
نمی توانی به عقب برگردی و شروع را عوض کنی، ولی می توانی از جایی که هستی آغاز کنی و پایان را عوض کنی...