دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 29 Apr 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ / ۰۸:۲۷
کد مطلب: 63899
۱

اصول هفتگانه تعلیم و تربیت دانش آموزان با نیازهای ویژه

سید جواد حسینی
فلسفه آموزش و پرورش و مکتب فکری حاکم بر نظام آموزشی دانش آموزان با نیاز ویژه کدام است؟ حرکت ما براساس آرمان های آن صورت می گیرد یا نه؟ در این صورت لازم است بدانیم این فلسفه آموزشی مدافع چه اصولی است؟ انتظارات ما از آموزش و پرورش دانش آموزان با نیاز ویژه برمبنای پذیرش اصولی که محور تمام تصمیم گیری هاست:
اصل اول توسعه انسان مبنا
امروزه نگاه ما به توسعه، پس از گذر از توسعه دوره های تکنولوژی محور، سرمایه و ثروت محور به توسعه انسان محور رسیده است. در این نگاه همه انسان ها به عنوان یک منبع انسانی نقش آفرین هستند و زمانی می توانند در توسعه نقش موثری ایفا نمایند که به سرمایه انسانی تبدیل شوند. بنابراین یکی از رسالت های اصلی نظام تعلیم و تربیت تبدیل منابع انسانی به سرمایه های انسانی در جهت تحقق اهداف در ابعاد مختلف توسعه است. مبانی نظری این اصل از دو جهت دارای اهمیت است؛ اول نقش آفرینی همه انسان ها در توسعه به منظور تبدیل منابع انسانی به سرمایه انسانی: وقتی از همه انسان ها و نقش آنها در فرآیند توسعه سخن گفته می شود، دانش آموزان با نیازهای ویژه از این امر مستثنا نیستند، آنها هم باید در نظام تعلیم و تربیت از طریق آموزش و پرورش امکان تبدیل به سرمایه انسانی را داشته باشند. دوم بهره مندی تمام انسان ها به ویژه دانش آموزان با نیازهای ویژه از مواهب توسعه: در چنین وضعیتی وقتی جامعه دوستدار انسان شکل خواهد گرفت که آموزش و پرورش استثنایی بتواند این رسالت مهم را به انجام برساند. با این نگاه دانش آموز با نیاز ویژه در آفرینش توسعه، شکل دهی و بهره مندی از دستاوردهای آن سهیم است.
 
اصل دوم تفاوت پذیری های فردی:
انسان ها با یکدیگر متفاوتند. به لحاظ تاریخی سابقه تفاوت های فردی به قدمت تاریخ بشری است. مطالعه درباره کودکان با نیاز ویژه مطالعه تشابهات نیز هست که در شناخت گروه های متفاوت آنان نیز موثر واقع می گردد. تفاوت های فردی با نیازهای دانش آموزان ارتباط دارد. این تفاوت ها در وهله نخست تفاوت های بین فردی و در وهله دوم تفاوت های درون فردی را مدنظر قرار خواهد داد. آموزش و پرورش با این نگاه باید ضمن شناسایی نیازهای ویژه گروه های مختلف دانش آموزان با نیازهای ویژه، استانداردهای تعلیم و تربیت جهت ارتقای نظام آموزشی آنان را فراهم سازد. اصل تفاوت های فردی دانش آموزان با نیازهای ویژه که ریشه در محدودیت های تمامی ابعاد جسمی، شناختی و ارتباطی قرار دارد با مبنا قرار دادن نظریه دارایی محور تلاش دارد با رشد ظرفیت های بالقوه آنان، محدودیت ها و نداشته های آنان را به حاشیه رانده تا دانش آموزان با نیازهای ویژه به حداکثر کفایت فردی، اجتماعی و اقتصادی خود برسند.
اصل سوم تطابق و مناسب سازی:
نظام تعلیم و تربیت جامعه باید برای رشد و توسعه انسان ها همه ظرفیت و امکانات را فراهم نماید. یکی از الزامات نظام آموزش و پرورش دانش آموزان با نیاز ویژه، تطابق و مناسب سازی فضا و تجهیزات، محتوا و منابع، معلمان، دانش آموزان عادی، اولیا و مربیان است. براساس این اصل که هم راستا با نظریه امتداد است، انسان ها ظرفیت و حواسی دارند که «توسعه امتداد» این حواس است. برخی انسان ها و دانش آموزان که ما از آنها به عنوان دانش آموزان با نیازهای ویژه یاد می کنیم در بعضی ظرفیت ها و حواس دارای محدودیت هایی هستند که نظام تعلیم و تربیت با پذیرش اصل تفاوت های فردی موظف است با اتخاذ تدابیر و تمهیدات مناسب براساس نیاز دانش آموزان با ایجاد و شکل دهی مدارس انطباقی و مناسب سازی شده، فرآیند رشد را تسهیل و گام های موثری را در جهت جبران و کاهش محدودیت ها بردارد. معلمان، فضای مدرسه، کتاب های درسی، تجهیزات آموزشی، پرورشی و توان بخشی، والدین، دانش آموزان عادی باید مناسب سازی شده تا شرایط تعلیم و تربیت تطابق یافته مبتنی بر اصل تفاوت های فردی برای رشد همه جانبه دانش آموزان فراهم آید.
اصل چهارم توسعه رویکرد تلفیقی و فراگیر سازی:
این رویکردها برمبنای شناسایی این امر می باشند که کودکان با شیوه های متفاوتی یاد می گیرند و با روش ها و شتاب مختص به خود رشد می کنند. آموزش فراگیر فرآیندی است برمبنای افزایش نقش پذیری تمامی دانش آموزان به ویژه دانش آموزان دارای کم توان در مدرسه و این امر برمبنای بازطراحی ساختارهای فرهنگی، سیاست ها و رویه های جاری در مدارس است، به گونه ای که پاسخگوی گوناگونی دانش آموزان و نیازهای آنها باشد. این مفهوم شامل ویژگی های زیر است:
به رسمیت شناختن این موضوع که تمامی کودکان می توانند بیاموزند.
به رسمیت شناختن و محترم شمردن تفاوت های کودکان با یکدیگر: سن، جنسیت، نژاد، زبان، کم توانی ها، شرایط بیماری و...
توانمند ساختن ساختارها، ساز و کارها و روش های آموزشی به منظور سازگار شدن با نیازهای تمامی دانش آموزان.
این نگاه راهبرد گسترده تر برای پشتیبانی از جامعه ای فراگیر می باشد و فرآیندی است پویا که پیوسته در حال تکامل می باشد.
رویکرد تلفیقی فراگیر تغییر جهتی است که نظام تعلیم و تربیت از سمت رویکرد تفکیکی به سمت رویکرد تلفیقی و ترکیبی مبتنی بر فراگیر سازی باید انجام دهد.
پشتوانه نظری این اصل، مبتنی بر اصل همزیستی افراد در جامعه با یکدیگر است. به صورتی که همه انسان ها در کنار یکدیگر زندگی می کنند، روابط اجتماعی داشته باشند و نیازهای خود را از بازار و نهادها تامین می کنند. بدیهی است مدارس و نظام تعلیم و تربیت باید این قابلیت را داشته باشند تا با تغییر جهت به مدارس ترکیبی یعنی حضور دانش آموزان با هوش بالا، دانش آموزان عادی و دانش آموزان با نیازهای ویژه در یک مدرسه همه بتوانند تحصیل کنند و با آموزش و تربیت معلمان، مدیران متخصص در این زمینه، نظام تعلیم و تربیت توانایی پاسخگویی را داشته باشد.
رویکرد تلفیقی و فراگیر امروزه به عنوان یک تغییر جهت جدی هم در بعد کمی و هم خصوصا کیفی در آموزش و پرورش استثنایی باید مورد توجه باشد.
اصل پنجم توانمندسازی:
با تمرکز بر اصل توسعه انسان مبنا، پذیرش اصول تفاوت های فردی و تطابق سازی، تکیه بر اصل تلفیقی و فراگیر سازی ضمن فراهم نمودن شرایط توانمندسازی دانش آموزان با نیازهای ویژه باید آنان را به حدا کثر ظرفیت رشد خود که هدف اصلی تعلیم و تربیت است، رساند تا تبدیل منابع انسانی به سرمایه انسانی که رسالت اصلی نظام تعلیم و تربیت است، به خوبی و به شکل عادلانه شکل گیرد.
اصل ششم توسعه فرصت آفرینی:
این اصل پس از تواناسازی دانش آموزان با نیاز ویژه تلاش دارد با پیوند نهادهای رسمی، دولتی و عمومی و استفاده مطلوب و بهینه از ظرفیت های آنها در زمینه های مختلف صنعتی، کشاورزی، خدماتی، فرهنگی و اجتماعی شرایط را برای پذیرش این دانش آموزان در جامعه فراهم آورد. بنابراین، در این راستا تعامل با تمام نهادهای مرتبط به منظور ایجاد اشتغال فارغ التحصیلان ضروری به نظر می رسد.
اصل هفتم تعادل سازی و ایجاد عدالت:
با اتکا بر اصول شش گانه بالا خواهیم توانست نخست: همه آحاد جامعه از جمله افراد دارای کم توانی و دانش آموزان با نیازهای ویژه را برای نقش آفرینی تربیت نماییم. دوم: جامعه برای تطابق و مناسب سازی تمهیداتی را پیش بینی و اتخاذ کند تا زمینه های لازم برای تعلیم و تربیت این گروه از دانش آموزان فراهم شود. سوم: با رویکرد فراگیر سازی و به چالش کشیدن امکانات جامعه، روند آموزش شفاف و مناسب که نقش پذیری پویا در جامعه را برمبنای اصل دارایی محور به فعلیت برسانیم و زمینه های جذب آنها را در بازار کار مهیا سازیم. در چنین شرایطی است که می توانیم تعادل آفرینی و عدالت اجتماعی را از مسیر آموزش و پرورش مهیا سازیم.
 
 
مرجع : اعتماد
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
زبان هیچ استخوانی ندارد اما آنقدر قوی هست که بتواند قلبی را بشکند. پس مراقب حرف هایتان باشید.