از همسرم جدا شدم ولي پشيمانم
خواهر عزيزم شما علت جدايي تان را نگفتيد، ولي با توجه به پيام تان اين گونه به نظر مي رسد که شما خيلي سريع تصميم به اين کار گرفتيد، چون شش ماه براي زندگي و شناخت همسر مدت بسيار کوتاهي است.
بهتر است زوجين براي شناختن يکديگر، چندين ماه در دوران عقد با هم در ارتباط و گفت وگو باشند تا از هم شناخت کافي پيدا کنند و بعد زندگي مشترک زير يک سقف را آغاز کنند، با اين حال در ادامه يکي از عوامل مهمي را که باعث بروز طلاق زودرس در ماه هاي اول ازدواج مي شود بيان و راه ايجاد آمادگي براي يک شروع تازه را بررسي مي کنيم.
طلاق در کمتر از يک سال پس از شروع زندگي مشترک، معمولاً گوياي اين مطلب است که هر دو طرف، افرادي «قدرت طلب» هستند. قدرت به معناي «حرف حرف من است» بوده و علت آن هم نداشتن مهارت کلامي و ارتباطي همچنين مهارت حل مساله است. قدرت يعني خودرايي و بايد بررسي کنيد که در آن شش ماه چقدر در ارتباط با همسرتان خودراي بوده ايد و چقدر اهل گفت وگو و تعامل؟
تحليل اين مسئله، مسير شما را براي بازگشت، هموارتر خواهد کرد. گاهي اوقات قدرت با کنترل گري همراه مي شود؛ يعني من دوست دارم همسرم را تغيير دهم و حس مالکيت داشته باشم. تمام وقت او بايد فقط مال من باشد و نبايد با هيچ کس ديگري ارتباط برقرار کند حتي ارتباط او با اعضاي خانواده اش نيز بايد بسيار محدود باشد. اين حالت عرصه را براي طرف مقابل به شدت تنگ مي کند و ممکن است باعث بروز انفجاري مانند جدايي شود.
-
چنانچه جنگ قدرت بين شما اتفاق افتاده است و به خاطر جر و بحث و کم نياوردن از هم جدا شده ايد، اين حالت پشيماني شما کاملاً طبيعي خواهد بود. هر چند بيشتر افراد پس از طلاق به دليل شرايطي از جمله تنهايي، فشار مالي، نبود شرايط ازدواج مجدد، نگاه منفي جامعه و پيشنهادهاي نامناسب از جدايي خود ابراز پشيماني مي کنند؛ ولي مهم ترين نکته اين است که شما و همسرتان همان آدم هاي سه سال قبل هستيد، با همان نگاه و همان خصوصيات اخلاقي. مسئله اين است که آيا در طي دو سال گذشته، تغييرات لازم را در خود ايجاد کرده ايد تا آمادگي لازم براي يک شروع دوباره در شما ايجاد شود يا خير؟ و يا چنانچه مشکلي در همسرتان وجود داشته، آيا او در خودش تغييرات لازم را ايجاد کرده است؟
چون اگر قرار باشد دو نفر بدون تغيير و بدون آموزش مهارت هاي لازم، دوباره با هم زير يک سقف بروند؛ قطعا به مشکل قبلي برخواهند خورد. لذا به شما پيشنهاد مي شود که قبل از هر کاري با کسب مهارت هاي لازم، بستر را براي يک آغاز دوباره آماده کنيد تا خدا نکرده به نقطه کنوني باز نگرديد؛ چرا که اگر شما و همسرتان تغييري در خود ايجاد نکنيد، احتمال دارد که طلاق تان دوباره تکرار شود .
-
اما چند نکته مهم که بايد به شما گوشزد کنم:
1- آيا همسرتان در اين مدت ازدواج مجدد نکرده است ؟
2- آيا همسرتان هم مثل شما راغب به برگشت به زندگي مجدد با شما هست؟
3- آيا شما و همسرتان هر دو حاضر به تغيير دادن خودتان و اصلاح اشتباهات تان هستيد؟
چنانچه پاسخ شما به اين سه سوال مثبت است، مي توانيد به مشاوره قبل از ازدواج برويد. به شما تاکيد مي کنم که با بررسي دقيق تر اين موضوع با يک مشاوره، اولاً چرايي برگشت را خوب تحليل کنيد و بعد اگر درست و منطقي بود، چگونگي آن و راه هاي ارتباط با همسرتان را بررسي کنيد.
-
راحله فارسي / کارشناس ارشد مشاوره خانواده
بهتر است زوجين براي شناختن يکديگر، چندين ماه در دوران عقد با هم در ارتباط و گفت وگو باشند تا از هم شناخت کافي پيدا کنند و بعد زندگي مشترک زير يک سقف را آغاز کنند، با اين حال در ادامه يکي از عوامل مهمي را که باعث بروز طلاق زودرس در ماه هاي اول ازدواج مي شود بيان و راه ايجاد آمادگي براي يک شروع تازه را بررسي مي کنيم.
طلاق در کمتر از يک سال پس از شروع زندگي مشترک، معمولاً گوياي اين مطلب است که هر دو طرف، افرادي «قدرت طلب» هستند. قدرت به معناي «حرف حرف من است» بوده و علت آن هم نداشتن مهارت کلامي و ارتباطي همچنين مهارت حل مساله است. قدرت يعني خودرايي و بايد بررسي کنيد که در آن شش ماه چقدر در ارتباط با همسرتان خودراي بوده ايد و چقدر اهل گفت وگو و تعامل؟
تحليل اين مسئله، مسير شما را براي بازگشت، هموارتر خواهد کرد. گاهي اوقات قدرت با کنترل گري همراه مي شود؛ يعني من دوست دارم همسرم را تغيير دهم و حس مالکيت داشته باشم. تمام وقت او بايد فقط مال من باشد و نبايد با هيچ کس ديگري ارتباط برقرار کند حتي ارتباط او با اعضاي خانواده اش نيز بايد بسيار محدود باشد. اين حالت عرصه را براي طرف مقابل به شدت تنگ مي کند و ممکن است باعث بروز انفجاري مانند جدايي شود.
-
چنانچه جنگ قدرت بين شما اتفاق افتاده است و به خاطر جر و بحث و کم نياوردن از هم جدا شده ايد، اين حالت پشيماني شما کاملاً طبيعي خواهد بود. هر چند بيشتر افراد پس از طلاق به دليل شرايطي از جمله تنهايي، فشار مالي، نبود شرايط ازدواج مجدد، نگاه منفي جامعه و پيشنهادهاي نامناسب از جدايي خود ابراز پشيماني مي کنند؛ ولي مهم ترين نکته اين است که شما و همسرتان همان آدم هاي سه سال قبل هستيد، با همان نگاه و همان خصوصيات اخلاقي. مسئله اين است که آيا در طي دو سال گذشته، تغييرات لازم را در خود ايجاد کرده ايد تا آمادگي لازم براي يک شروع دوباره در شما ايجاد شود يا خير؟ و يا چنانچه مشکلي در همسرتان وجود داشته، آيا او در خودش تغييرات لازم را ايجاد کرده است؟
چون اگر قرار باشد دو نفر بدون تغيير و بدون آموزش مهارت هاي لازم، دوباره با هم زير يک سقف بروند؛ قطعا به مشکل قبلي برخواهند خورد. لذا به شما پيشنهاد مي شود که قبل از هر کاري با کسب مهارت هاي لازم، بستر را براي يک آغاز دوباره آماده کنيد تا خدا نکرده به نقطه کنوني باز نگرديد؛ چرا که اگر شما و همسرتان تغييري در خود ايجاد نکنيد، احتمال دارد که طلاق تان دوباره تکرار شود .
-
اما چند نکته مهم که بايد به شما گوشزد کنم:
1- آيا همسرتان در اين مدت ازدواج مجدد نکرده است ؟
2- آيا همسرتان هم مثل شما راغب به برگشت به زندگي مجدد با شما هست؟
3- آيا شما و همسرتان هر دو حاضر به تغيير دادن خودتان و اصلاح اشتباهات تان هستيد؟
چنانچه پاسخ شما به اين سه سوال مثبت است، مي توانيد به مشاوره قبل از ازدواج برويد. به شما تاکيد مي کنم که با بررسي دقيق تر اين موضوع با يک مشاوره، اولاً چرايي برگشت را خوب تحليل کنيد و بعد اگر درست و منطقي بود، چگونگي آن و راه هاي ارتباط با همسرتان را بررسي کنيد.
-
راحله فارسي / کارشناس ارشد مشاوره خانواده
مرجع : روزنامه خراسان
