بررسی تفاوت های فردی در برنامه های درسی دوره ی متوسطه
مقدمه:
وجود تنوع در میان پدیدههای عالم از واقعیتهای این جهان است. نه تنها گونههای مختلف جانداران اعم از گیاهان و جانوران با هم تفاوت دارند بلکه اعضای یک گونه هم با هم متفاوتاند. این قاعده کلی بوده و در برگیرندهی انسانها نیز میباشد.نگاهی کوتاه به انسانها واقعیت را روشن مینماید که هر انسانی با انسان دیگر در زمینههای مختلف متفاوت است و این تفاوتها کاملاً آشکار است (سیف، 1387).
همانطور که میدانیم عنصر اصلی تشکیل دهندۀ نظام آموزشی همین افراد هستند که برنامهریزان برای آنها به تدوین برنامه اقدام میکنند. بنابراین برای بدست آوردن کارایی بهتر از فرایند برنامهریزی باید متوجه این تفاوتها بود و بر اساس آن به برنامهریزی روی آورد. در این مقاله ما هم سعی کردهایم که اهمیت این مطلب را متذکر شویم. لذا بعد از ذکر تاریخچه بحثی را در مورد انواع تفاوتهای فردی و تعریف آنها، علل پیدایش تفاوتها و ضرورت توجه به تفاوتها آغاز میکینم. و بدنبال آن توجه خوانندگان محترم را به این مطلب سوق میدهیم که در یک برنامهی درسی چگونه میتوان با پدیدهی تفاوتهای فردی برخورد کنیم و آنها را مورد لحاظ قرار دهیم؟ سؤال مورد نظر را در ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار میدهیم و همواره تأکیدمان بر دورهی متوسطه خواهد بود.
تاریخچه:
بنیانگذار روان شناسی فرد آلفرد آدلر است. وی در هفتم فوریه 1870 در رودلف هایم حومهی شهر وین بدنیا آمد. پدرش یهودی و تاجر غله بود. آدلر رشتۀ پزشکی را در سال 1895 به پایان رساند و بعنوان چشم پزشک مشغول بکار شد. سپس بعد از مدتی به عصب شناسی روی آورد و در همین زمان با زیگموند فروید آشنا شد و همکاری داشت(آدلر، 1370). از سوی دیگر سر فرانسیس گالتون پدر بررسی تفاوتهای فردی شناخته شده است. ایشان در سال 1869 کتابی تحت عنوان "نبوغ ارثی تحقیقی در زمینهی قوانین و پیآمدهای آن" منتشر کرد. ایشان در کتاب معتقد به اثر توارث بر میزان تفاوتهای فردی بود هر چند که در نظریاتش دچار اشتباهاتی شد و آن این بود که تأثیر محیط را نادیده گرفته بود (شکلتون، فلچر،1374).
در سال 1900 وقتی کتاب "تعبیر رویای" فروید منتشر شد و مورد انتقاد محافل پزشکی قرار گرفت .آدلر بدون آشنایی قبلی با فروید از وی قویاً حمایت کرد همین حمایت سبب دوستی میان این دو شد و در 1902 آدلر به تقاضای فروید به انجمن روان کاوان پیوست. اساس نظریات آدلر در کتاب معروف "جنبهی نظری و عملی روانشناسان فردی " که در سال 1928 انتشار یافت توضیح داده شده است( کریمی، 1383).
تفاوتهای فردی:
با کمی دقت در خلقت انسانها میتوانیم دریابیم که هیچ دو انسانی مانند یکدیگر نیستند. این تفاوتها در ابعاد مختلف جسمی، ذهنی ورفتاری قابل مشاهده و ادراکاند.
تفاوتهای که یک فرد در کلیت یا میزان صفات روحی خود با دیگران دارد و او را از آنان متمایز و مشخص میسازد. یا هر گونه قضاوت ویژگی یا کمی باعث امتیاز یا شناخته شدن یک فرد از افراد دیگر میشود (فرمهینی،1378).
تفاوتهای فردی خود دارای دو گونه است:
الف) تفاوتهای بین فردی
ب) تفاوتهای درون فردی
تفاوتهای بین فردی
در بین افراد از لحاظ توانایهای شناختی، نگرشی، مهارتهای جسمانی، علایق، ویژگیهای شخصیتی، پیشرفت تحصیلی، مهارتهای اجتماعی و فرهنگی یادگیری قضاوتهای قابل مشاهده است (Bubiniski,2008).
تفاوتهای درون فردی
افراد علاوه بر اینکه از نظر تواناییها و مهارتهای گوناگون با یکدیگر تفاوت دارند، این مهارتها و تواناییها در خود شخص نیز به یک میزان نیست. اگر به خودمان به دقت نگاه کنیم، میبینیم که در بعضی مهارتها خوب هستیم و توانایی یادگیری برخی از مفاهیم را بخوبی داریم، ولی در یادگیری بعضی دیگر از مفاهیم و مهارتها کند میباشیم برای مثال، فردی ممکن است در مهارتهای دستی یا مکانیکی بسیار ورزیده و ماهر باشد ولی همین فرد در تفکر انتزاعی یا مجرد ضعیف باشد. برعکس فردی ممکن است از لحاظ تفکر و اندیشه فوقالعاده قوی باشد ولی از نظر مهارتهای دستی یا بوجود آوردن چیزی با دستهایش ضعیف باشد (نادری، نراقی ، 1383).
تفاوتهای بین فردی:
در بحث قبلی گفته شد که بین افراد تفاوتهای زیادی وجود دارد این تفاوتها در سه بعد اصلی مورد توجه قرار گرفتهاند.
1-استعداد تحصیلی
2-پیشرفت تحصیلی
3-رشد روانی- اجتماعی
1) استعداد تحصیلی: استعداد تحصیلی با تست هوش اندازهگیری میشود. اطلاعاتی در مورد دانش آموزان و این که آنها تا چه اندازه قادرند در رابطه با توان بالقوهی خویش پیشرفت کنند، در اختیار قرار میدهند.
2) پیشرفت تحصیلی: یکی از جنبههای تفاوت بین فردی است و اینکه هر فرد از لحاظ پیشرفت تحصیلی با دیگری متفاوت است. بوسیلهی تستهای پیشرفت تحصیلی میتوان سطح پیشرفت دانش آموز را در مقایسه با دانش آموزان هم سن و همکلاسی بدست آورد.
3)رشد اجتماعی- روانی: حاکی از تفاوتهای میان فردی در نحوهی پاسخ دادن فرد در برابر محیط اجتماعی است. همچنین عوامل روانی ناشی از تغییرات محیطی را نیز نشان میدهد.
تفاوتهای درون فردی:
این تفاوتها نیز در همهی جنبههای هوشی، جسمی، روانی، اجتماعی یک فرد دیده میشود. مثلاً یک فرد علیرغم اینکه در دیدن و شنیدن ناتوانی دارد و بسیار باهوش است و یا اینکه از لحاظ رشد فیزیکی حالت کاملاً طبیعی دارد (ایکرک، جی گالاگر، 1380).
تفاوتهای فردی را میتوان در افراد استثنایی مشاهده نمود افراد استثنایی در برگیرندهی معلولهای ذهنی (عقبماندگان ذهنی با طبقهبندی مختلف آن)، ناتوانیهای یادگیری(اختلالات خواندن و نوشتن و...)، تیزهوشان، معلولین جسمی(نابینایان، ناشنوایان و..)میباشد. بعبارت بهتر کسانیکه از نرم و حد طبیعی بالاتر یا پائینتر بوده و نیازمند آموزشهای ویژه و خاص هستند را استثنایی گویند(افروز، 1384).
علل پیدایش تفاوتهای فردی:
علل بروز تفاوتهای فردی را میتوان در دو عامل کلی خلاصه نمود که یکی عامل وراثتی و دیگری عامل محیطی میباشد.
الف) عامل وراثت:
نخستین سنگ بنای شخصیت هر فرد در زمان لقاح بین سلول جنسی نر و سلول جنسی ماده گذاشته میشود. در جریان لقاح این دو رشتههای باریکی بنام کروموزوم که خود این رشتهها نیز حاصل ذرات ریزی بنام ژن هستند در کنار یکدیگر قرار میگیرند. ژنهای مذکور ناقلان اصلی صفات ارثی والدین به فرزندان میباشند (شعاری نژاد، 1383).
ژنها مسئول بخش عمدهی تفاوتهای ما میباشند.هر یک از ژنها دارای پیشینهی ژنتیکی خاصی است که با به هم پیوستن آنها ترکیبهای بینهایتی صورت میگیرد که هر ترکیب نیز صفات خاصی را برای فرد در پی خواهد داشت. باید گفت که تکرار موهبت ژنتیکی یک نفر در فردی دیگر به جزء در موارد دوقلوهای یک تخمکی، بسیار ناچیز است. لذا هر فرد با فرد دیگر تفاوت پیدا میکند (شولتز، شولتز، 1385).
بنابراین نخستین جنبهی شخصیت فرد که سبب تمایز یک فرد از فرد دیگر میشود زائیدهی ترکیب خاص کروموزومی است که از والدین خود به ارث برده است. طبیعی است که ژنهای حامل صفات ارثی واجد هر خصوصیاتی باشند صاحبان آن ژنها نیز آن خصوصیات را دارا خواهند بود(کریمی، 1383).
ب: عامل محیط
انسان که ویژگیهای ارثیاش از همان ابتدا توسط ژنها مشخص گردیده بدنیا میآید و از آن پس سر و کار او با محیط اطراف خود خواهد بودا گرچه ویژگیهای توارثی فرد در شکلگیری شخصیت او نقش مهمی دارد، امّا باید توجه داشت که این ویژگیها تنها در محیط میتوانند شکل بگیرند. عوامل محیطی زیادی از قبیل محیط سیاسی، جغرافیایی، فرهنگی، دینی و...هر کدام به نحوی در بوجود آمدن رفتارهای خاص یا جلوگیری از مستعدبار آمدن افراد میشود. چه بسیار افرادی هستند که استعداد نه چندان خوبی دارند ولی محیط آنها طوری است که این حداقل استعدادها نیز بخوبی شکوفا میشوند و برعکس این قضیه نیز صادق است و آن اینکه افرادی نیز هستند که استعدادهای بالقوهی عالی دارند اما بدلیل نامناسب بودن محیط، این استعدادها نهفته در فرد باقی ماندهاند بر همین اساس نقش محیط در بوجود آوردن تفاوتهای فردی امری اجتناب ناپذیر است(کرباسی، وکیلیايي، 1385). اما شاید این سؤال بوجود بیاید که از بین عوامل مذکور (محیط، وراثت) کدام عامل نقش اساسیتری در بروز صفات افراد را داراست؟ پاسخ به این سئوال بسیار دشوار است چرا که هر دو عامل وراثتی و محیطی با یکدیگر در تعاملاند و مرز شخصی بین آنها را نمیتوان تعیین کرد. اما برای رفع تعارض این دو باید گفت که در بروز ویژگیهای هر فرد هر دو عامل وراثت و محیط مؤثرند و هیچ یک به تنهایی نمیتواند عامل اصلی باشد بطور کلی تأثیر این دو از یکدیگر تفکیکناپذیر است(گنجی، 1381).
ضرورت توجه به تفاوتهای فردی:
با در نظر گرفتن مطالب گفته شده وجود تفاوتهای بین دانشآموزان بدیهی بنظر میرسد. چرا که در یک کلاس درس با تعداد زیادی از دانشآموزان برمیخوریم که هر کدام از آنها دارای توانائیها و ناتوانیهای خاص خودشان هستند. بنابراین وقتی معلمی میخواهد که برای آموزش در کلاس درس طرحی اجرا نماید باید این گونه تفاوتها را بشناسد چرا که این تفاوتها یادگیری دانشآموزان و حتی تلاش آنها را برای شرکت در یادگیری تحت تأثیر قرار میدهد. اگر ما سعی کنیم که به همهی دانشآموزان کلاس با یک روش مشابه تدریس کنیم و آنها را در فعالیتهای یکسان شرکت دهیم و ارزیابی یکسانی از آنها بعمل بیاوریم قطعاً با چالش برمیخوریم و آموزش ما آموزش موفقیت آمیزی نخواهد بود. این واقعیت را باید پذیرفت که باید متناسب با تفاوتهای فردی باید در کلاس درس عمل نمائیم. و به همین میزان نیز از آنها توقع پیشرفت داشته باشیم (cecil.J,1996).
برنامهریزی درسی و تفاوتهای فردی:
در فرایند برنامهریزی درسی یادگیرندگان همواره جزء منابع تعیین اهداف در نظر گرفته میشود.در این فرایند نیازها، علایق، تواناییهای او در نظر گرفته میشود و بر اساس آن به هدف گذاری روی میآورند(تایلر، 1385). بعد از آن نیز اصلیترین مخاطب برنامهی درسی یاد گیرنده است و به جرأت میتوان گفت که از عوامل موفقیت یک برنامه، یادگیرندگان و خصوصیات آنهاست. بدین معنی که تا چه حد یک برنامهی درسی نیازها و علایق یادگیرندگان را برآورده میکند و چه اندازه در تدوین برنامهی درسی اصل تفاوتهای فردی رعایت شده است؟ چرا که قبلاً هم ذکر شد تفاوتهای فردی بدیهی است و از آنجا که برنامهی درسی نیز با یاد گیرندگانی روبرو است که هر کدام از آنها با دیگری متفاوت است. لذا در این جاست که برنامهریزان را به این امر آگاه میکنند که در تدوین برنامهها باید این ویژگی اساسی را در نظر بگیرند (پروند،1380).
تبلور پدیدهی تفاوتهای فردی در برنامههای درسی:
تفاوتهای فردی با گونههای مختلف اعم از افراد استثنايي و جنبههای دیگر آنرا باید در برنامههای درسی در نظر بگیریم و برای آن برنامهریزی نمائیم. با توجه به ماهیت موضوع این مقاله تأکید اصلی بر دورهی متوسطه میباشد و افراد استثنايي مانند تیزهوشان معلولیتهای جسمی و... را در برنمیگیرد. بلکه حالت کلی را بررسی میکنیم و هدف اصلی ما بر مدارس عادی متمرکز است.
میدانیم که برنامههای درسی دارای دو جنبهی رسمی و غیررسمی میباشد. منظور از برنامههای درسی رسمی برنامهای است مشخص و مدون که توسط نظام آموزشی رسمی تعیین شده و در قالب اهداف معین و کتاب درسی به دانش آموزان ارائه میشود. ولی برنامهی درسی غیر رسمی چهارچوب خاصی نداشته و تدوین آن خارج از مقامات آموزش رسمی میباشد (ملکی، 1384).
توجه به تفاوتهای فردی بعنوان یکی از نکات اساسی در تدوین برنامههای درسی میتوانیم در هر دو جنبهی برنامههای درسی رسمی و غیر رسمی بررسی کرد. در برنامههای درسی غیر رسمی تأکید بیشتر بر فعالیتهای فوق برنامهی مدارس میباشد. همچنین در برنامههای درسی رسمی در دو سطح کلان و خرد به تفاوتهای فردی توجه میشود.
در هر دو سطح کلان و خرد نحوهی برخورد برنامههای درسی با این پدیده به سه شیوهی زیر است:
الف) الگوی کاهش گرایانه: در این الگو تأکید بیشتر بر تجانس و همگونی هر چه بیشتر بین دانش آموزان است و به نوعی این پدیده را منفی اعلام مینماید.
ب) الگوی غیر کاهشگرایانه:برعکس الگوی کاهش گرایانه است و پدیدهی تفاوتهای فردی را ثبت ارزیابی میکند و تلاش طرفداران این الگو بر این است که هر چه بیشتر در برنامهریزی آموزشی از این پدیده استقبال کند.
ج)الگوی تلفیقی: همانطور که از نام آن پیداست ترکیبی از هر دو روش بالاست و با توجه به موقعیت از هر دو از الگوهای کاهش گرایانه و غیر کاهش گرایانه استفاده میکند (مهر محمدی، 1383).
برنامههای درسی رسمي:
همانطور که گفتیم برنامههای درسی رسمی در دو سطح کلان و خرد به تفاوتهای فردی توجه میکنند که توضیح بیشتر هر کدام از اینها در زیر میآید.
سطح کلان
در این سطح نحوۀ برخورد با این پدیده بر عهدهی برنامهریزان و کارشناسانی هست که برنامه ریزی نظام آموزشی را بر عهده دارند. در واقع در این سطح برنامهریزی معلمین نقشی ندارند و تنها اجرا کنندهی برنامههايی هستند که از بالا صادر میشوند.
این سطح نیز خود دارای زیر شاخههای هست که عبارت است از:
الف): توجه به تفاوتهای فردی دانش آموزان در طراحی شاخههای مختلف تحصیلی:
که شامل ایجاد شاخههای همچون نظری، فنی و حرفهای، کاردانش میشود (مهر محمدی، 1383).
یکی از راههای توجه به تفاوتهای فردی این است که برای دانش آموزان در سطح متوسطه شاخههای مختلف تحصیلی در نظر گرفت. در نظام آموزشی کشور ایران نیز این مسئله رعایت شده بطوریکه شاخههای سه گانهی نظری، کاردانش، فنی و حرفهای پیش بینی شده است.
ب) توجه به تفاوتهای فردی در درون شاخههای تحصیلی:
در هر یک از شاخههای تحصیلی، رشتههای مجزای وجود دارد که توجه به این امر در جهت تفاوتهای فردی است. بطوریکه طبق مصوبه 1369 شورای عالی انقلاب فرهنگی چهار رشته برای شاخههای نظری پیش بینی شده است که عبارتند از:
رشتهی ادبیات و علوم انسانی، رشتۀ علوم تجربی، رشتهی ریاضی- فیزیک، رشتۀ علوم و معارف اسلامی، همچنین برای شاخهی فنی و حرفهای سه زیر شاخه در نظر گرفته و هر زیر شاخه دارای رشتههای خاص خود است.
سه زیر شاخهی فنی و حرفهای عبارتاند از: صنعت، خدمات، کشاورزی
رشتههای صنعتی مانند: نقشه کشی، ساخت و تولید، صنایع فلزی، چاپ، الکترونیک، متالوژی و...
رشتههای خدماتی مانند: سینما، موسیقی، نمایش، گرافیک، چاپ و...
رشتههای کشاورزی مانند: امور دامی، امور زراعی و باغی، ماشینهای کشاورزی، صنایع غذایی
شاخهی کاردانش نیز به سه زیر شاخهی صنعت- خدمات- کشاورزی تقسیم بندی شده است. و هر یک از زیر شاخهها نیز دارای یک یا چند گروه و هر گروه دارای یک یا چند رشتهی اصلی است و هر رشته دارای یک یا چند رشتهی مهارتی است. در این شاخه در سال تحصیلی 80-79 نزدیک به 1000 رشته و گرایش طراحی شده است (صافی، 1383).
ج: ایجاد مدارس مختلف جهت تأمین نیازها و تفاوتهای بین دانشآموزان:
در نظام آموزشی ایران انواع مختلفی از مدارس ایجاد شده است. با نگاهی به اساسنامههای هر یک از مدارس در مییابیم که ایجاد این مدارس بیشتر در جهت تأمین نیازها و علایق و ویژگیهای فراگیران مختلف بوده است که در کل به تفاوتهای فردی توجه مبذولی شده است.
انواع مدارس ایران عبارتند از:
-دبیرستانهای دولتی روزانه دو وقته
- دبیرستانهای دولتی شبانه و بزرگسالان
-دبیرستان شاهد
-دبیرستان نمونهی دولتی
-دبیرستان ایثارگران
-دبیرستان استثنایی
-دبیرستان تیزهوشان
-دبریستان غیرانتفاعی
-دبیرستانهای کار و دانش وابسته به وزارتخانهها و سازمانها
-هنرستانهای حرفهای
- هنرستانهای صنعتی
-دبیرستان تطبیقی
-دبیرستان بینالمللی(صافی ، 1382).
د: درک دروس اختیاری:
تدارک دیدن دروس اختیاری در برنامههای درسی راهی است که از طریق آن میتوان جوابگوی نیازها و علایق دانشآموزان بود(سیلور، الکساندر، لوئیس، 1378). در سیستم آموزشی دورهی متوسطه ایران نیز به این مطلب توجه شده است و پارهای از دروس بصورت اختیاری ارائه میشوند. در محتوای دروس اختیاری نیز نشانههای از توجه تفاوتهای فردی دیده میشود. و بیشتر آنها در ارتباط با نیازهای روزمره و آیندهی شغلی و زندگی دانش آموزان است. پارهای از این دروس عبارتند: برنامهریزی تحصیلی- شغلی، مهارتهای زندگی، قوانین اجتماعی، مطالعه و پژوهش، فعالیتهای قرآنی (آیین صمدیان، نقیزاده، دینداری، علیزاده، 1387).
سطح خرد:
در سطح خرد نیز برنامههای درسی میتوانند خطی مشیهای در پی بگیرند تا بیشتر در جهت توجه به تفاوتهای فردی قدم برداشته شود که از جملهی آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1-گروهبندی دانش آموزان در کلاس: بطوری که دانشآموزانی که در کلاس از لحاظ توانائیها و علایق خود، دارای همسانی هستند را انتخاب میکنند و هر معلمی میتواند با استفاده از الگوهای مختلف تدریس به ویژه الگوی آموزشی فرد مداری و آموزش بر اساس چیرگی، محیطی فراهم کند تا دانشآموزان با تفاوتهای فردی به جای خسته و کسل شدن در کلاس بتواند از استعدادهای خاصی خود برای حل مسائل به نحو احسن استفاده کنند (نادری،نراقي،1382).
2-اتخاذ رویکرد مسأله محوری در طراحی برنامههای درسی و آموزشی: تغییر جهتگیری اصلی برنامههای درسی از انتقال دانش به اکتشاف با توجه به روش علمی، به دلایل مختلف مورد توجه و حمایت مربیان و صاحبنظران تعلیم و تربیت قرار گرفته است. امّا میتوان از این جهتگیری به اعتبار همسویی با آرمان توجه به تفاوتهای فردی در بستری غیر کاهش گرایانه نیز حمایت کرد. رویکرد حل مسأله دارای انعطاف ذاتی است و این انعطاف علاوه بر فرایند، در حل نهایی مسأله نیز بروز و ظهور مییابد. رمز سودمندی این رویکرد در پاسخ غیر کاهش گرایانه به تفاوتهای فردی دانش آموزان را باید در همین ویژگی جستجو کرد (مهر محمدی، 1383).
3-طراحی تکلیفهای گوناگون: در درسهای عادی، حتی اگر هدفهای درس برای همه دانش آموزان یکسان باشد، معمولاً دلیلی وجود ندارد که همه فعالیت مشابهی انجام دهند. بنابراین معلم میتواند نظارت دانشآموزان از جهت توانایی وعلاقه را با طرح تکلیفهای گوناگون همچون تعیین فعالیتهای یادگیری متفاوت برای دانشآموزان مختلف یا برای گروههایی از دانشآموزان مورد توجه قرار دهد. برای دانشآموزانی که در قرائت ضعیف هستند میتوان تکلیفهایی برای خواندن تعیین کرد که سادهتر از مطلبی باشد که از دانشآموزانی که در قرائت قوی هستند خواسته میشود. یا به دانشآموزانی که در ریاضی قوی هستند میتوان سؤالهای دشواری داد و به شاگردان ضعیفتر سؤالهای سادهتر، و یا همچنین به دانشآموزان باهوش و چالاک تکلیفهای بیشتر و دشوارتری داد ( طهوریان ،1375).
4-به کارگیری فعالیتهای یادگیری از نوع تار عنکبوتی در برابر فعالیتهای یادگیری از نوع مکانی: ویژگیهای این موضوع سازماندهی فعالیتها یا فرصتهای یادگیری را مطرح ساخته است. او سازماندهی نوع اوّل را متضمن پذیرش تنوع و انعطاف فعالیتها در بررسی یک موضوع واحد دانسته سازماندهی نوع دوم را معرف نظم منطقی و آهنگ از پیش تعریف شده و غیر قابل تغییر و تعدیل تلقی کرده است که دانشآموزان همگی مکلف به انجام فعالیت واحد در زمان واحد هستند(مهر محمدی، 1383).
5-استفاده از روش دیالکتیک: این روش بخصوص در مباحثی که زمینههای انسانی و اجتماعی دارند بسیار کارساز است و زمینه بروز آشکار سازی پس زمینههای فرهنگی، نژادی و روانی متفاوت دانشآموزان را فراهم میکند. البته تحقق این معنا مشروط به احساس آزادی و امنیت در ارائه نظر توسط دانشآموزان است (همان منبع).
6-انفرادی کردن آموزش: بهترین روش تدریس با توجه به تفاوتهای فردی دانشآموزان این است که برای هر دانشآموز برنامۀ درسی و درسهایی که فراخور حال وی باشد تهیه کنیم.از آنجا که همه دانشآموزان با هم متفاوتند باید برای هر دانشآموز برنامۀ درسی و تکلیفهای درسی متفاوتی که برای وی برنامهریزی شده باشد تهیه کنیم. در حال حاضر چنین کاری برای معلم مقدور نیست. تکلیفهای تفکیک شده، واحدها، و مقیاسهای مهارتی که تاکنون شرح دادیم تنها تا اندازهای میتوانند مسأله تفاوتهای فردی را مرتفع سازند با این حال مقیاسهای مهارت برای دستیابی به هدف نهائی وسیله خوبی هستند (طهوریان، 1375).
7-گسترش سرگرمیهای خلاق: در سطح ابتدایی، دانشآموزان تند آموز ممکن است اوقات فراغت کلاس را به یک سرگرمی اختصاص دهند مشروط بر اینکه مناسب باشد. اگر دانشآموز به شعر، موزیک یا پروانهها علاقه دارد تشویق معلم میتواند باعث شود که او در آینده در آن زمینه تخصص بگیرد در سطح دبیرستان میتوانید از دانشآموزانی که در موضوع درسی شما سرآمدند بخواهید که وقت کلاس را صرف نوشتن یک مقاله برای شرکت در مسابقه، یک پروژه علمی برای نمایشگاه یا ساختن یک میز یا دوختن یک پیراهن برای شرکت در نمایشگاه محلی کنند. نکته مهم این که باید به دانشآموزان با استعداد سال آخر دبیرستان در رشته خودتان کمک کنید تا برای بورسهای تحصیلی تقاضانامه بفرستند. بعضی از مدارس و معلمان تنها به این دلیل زحمت تعیین برندگانی را همه ساله به عهده میگیرند تا به کاندیداهای شایسته کمک کرده باشند(بیلر، 1376).
8-اعطای فرصت و حق گزینش تکلیف با مسأله و موضوع مورد مطالعه به دانشآموزان.
9-رویارویی با عامل زمان به عنوان یک متغیر.
10-مجاز شمردن روشهای گوناگون ارائه با عرضه آموختهها.
11-متنوع کردن مطالب درسی.
برنامههای درسی غیر رسمی:
این برنامهها بیشتر با فعالیتهای فوق برنامه سر و کار دارند و بدنبال این میباشند که با استفاده از طراحی فعالیتهایی -که خارج از برنامهی رسمی است- هدف توجه به تفاوتهای فردی را تحقق بخشند.
فعالیتهای فوق برنامه فعالیتهایی هستند که دانشآموزان در آن شرکت کرده تا استعدادهای فردیشان که بالقوه است آشکار گردد و بر توانمندیهایشان افزوده شود و از سوی دیگر برای شرکت در فعالیتهای زندگی آمادهتر شوند. از آنجایی که تفاوتهای افراد در ابعاد مختلفی دیده میشود فعالیتهای فوق برنامه نیز سعی میکنند این ابعاد را در نظر گیرند و همسو با آنان حرکت نماید. این برنامههای ابعاد مختلف جسمی (رعایت بهداشت، تغذیهی سالم، ورزش) عقلانی (ایجاد بینش علمی، اهمیت دادن به تفکر، تقویت خلاقیت، تقویت مهارت استدلال و برهان)، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی، دینی، عاطفی و سیاسی را در بر میگیرد (ملکی، 1385).
این گونه فعالیتهای هم بصورت گروهی و هم بصورت انفرادی اجرا میگردند. در شکل گروهی دانشآموزان بصورت جمعی با سرگروهی یکی از آنها مشغول فعالیت میشوند.در این جا باید توجه داشت که تشکیل گروهها بر معیار هوشی یا ذهنی جایز نیست و همچنین باید گروهها شناور باشند تا دانشآموزان براحتی بتوانند در یک یا چند گروه مورد علاقه خود شرکت کنند (شعاری نژاد، 1379).
بعضی اوقات نیز این فعالیتها شکل انفرادی بخود میگیرند و خود فرد مسئولیت انجام فعالیتها را برعهده میگیرد مانند انجام ورزشهای انفرادی(ملکی، 1385).
از جمله فعالیتهای مربوط به دورهی متوسطه را میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
-تشکیل انجمنها و شورای دانشآموزی
-بازدیدهای علمی
-تشکیل نمایشگاهها
-برگزاری مسابقات فرهنگی، هنری، علمی، ورزشی(همان منبع).
وجود برنامههای دیگر همچون "هفتهی مشاغل"که در جهت آشنایی دانشآموزان با انواع شغل و انتخاب شغل مناسب میباشد در این دسته از فعالیتها قرار میگیرند.
-----------------
گردآوری: جمال رزی - کارشناس ارشدبرنامه ریزی درسی- معلم شهرستان پیرانشهر
منابع فارسي:
آدلر، آلفرد. (1370). روان شناسی فردی (ترجمهی حسن زمانی). تهران:تصویر
افروز، غلامعلی.(1384) .روان شناسی آموزش و پروش کودکان استثنایی.تهران: انتشارات دانشگاه تهران .
ایکرک، ساموئل،اجیگالاگر، جیمز.(1380).آموزش و پرورش کودکان استثنایی (ترجمهی مجتبی جوادیان).مشهد: آستان قدس رضوی.
بیلر، رابرت.(1376). کاربرد روان شناسی در آموزش(ترجمهی پروین کدیور) تهران: انتشارات مرکز دانشگاهی.
پروند، محمد حسن.(1380). مقدمات برنامهریزی آموزشی و درس.تهران: شیوه.
تایلر، رالف.(1385) .اصول اساسی برنامهریزی درسی و آموزشی(ترجمه علی تقی پور ظهیر). تهران: آگاه .
سیلور، جیگالن، الکساندر، ویلیام.ام، لوئیس، آرتور.جی.(1378). برنامهریزی درسی (برای تدریس و یادگیری بهتر) (ترجمهی غلامرضا خوی نژاد). مشهد: آستان قدس رضوی.
سیف، علی اکبر.(1387). روان شناسی پرورشی نوین. تهران: دوران.
شعاری نژاد، علی اکبر.(1383). روان شناسی رشد (جلد 1) .تهران: انتشارات پیام نور.
شعاری نژاد ، علی اکبر.( 1379). فعالیت اجتماعی و گروهی راهنمای معلم.تهران:منادی تربیت.
شکلتون، ویویان، فلچر، کلیو.(1374).تفاوتهای فردی( ترجمهی یوسف کریمی، فرهاد جمهری). تهران: فاطمی
شولتز، دوران، شولتز لیدنی الن.(1385). نظریههای شخصیت. (ترجمهی یحیی سید محمدی). تهران: ویرایش .
صافی، احمد.(1383). راهنمای تحصیلی در مدارس ایران. تهران: روان
صافی، احمد.(1382). سازمان و قوانین آموزش و پرورش ایران. تهران: سمت.
صمدیان، صمد، نقی زاده، محمدرضا، دیندار، غلامحسین، علیزاده، سیف الله.(1387).آییننامه یآموزشی دورهی سه ساله متوسطه نظری. تبریز : یاران.
طهوریان، جواد( گردآوردنده).(1375). آموزش دردوره ي متوسطه .مشهد:آستان قدس رضوی.
فرمهینی، محسن.(1378). فرهنگ توصیفی علوم تربیتی. تهران :شباهنگ.
کریمی، یوسف.( 1382). روان شناسی شخصیت. تهران: انتشارات پیام نور.
کرباسی، منیژه، و کیلیایی منوچهر. (1385). مسائل نوجوانان و جوانان.تهران :انتشارات پیام نور.
گنجی، حمزه. (1381) .روان شناسی عمومی.تهران:ساوالان
ملکی، حسن.(1385). آشنایی با فعالیتهای تربیتی، اجتماعی. تهران:آییژ.
ملکی، حسن.(1384). برنامهریزی درسی (راهنمای عمل).مشهد: پیام اندیشه.
مهر محمدی، محمود.(1383). برنامهی درسی نظرگاهها، رویکردها، چشم اندازها. مشهد:آستان قدس رضوی.
نادری، عزت الله، نراقي، مریم. (1382). روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی.تهران: ارسباران.
منابع لاتین:
Bbubinski, daivid.(2008). Individual Difference. From:
www.vanderbilt.edu/pead body/smpy/Lubininski.
cecil.J.(1996).In struction of individual differences
from: http: www. Louisiana schools.net/Ledo/uplods/937/pdf