جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 3 May 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۰ / ۲۱:۱۶
کد مطلب: 56519
۵
چالش‌ها و آسیب‌های مدرسه مجازی

چالش‌های تحصیلی خانواده‌ها در تحصیل ایام کرونا

پیمان ضیایی
چالش‌های تحصیلی خانواده‌ها در تحصیل ایام کرونا
قریب به دو سال اخیر به دلیل پدیده نامیمون همه گیری کرونا مدارس تعطیل شده اند و آموزش آنلاین به ضرورت در اوج قدرت خود قرار دارد و محاسن و معایب بی شماری را در این اثنا به زندگی تحصیلی خانواده ها تحمیل کرده است؛ اما یکی از وجوه تربیتی ناروایی که آموزش آنلاین به وضوح در برابر دیدگان ما قرار داده است و ملموس تر در زندگی روزانه خانواده‌ها می بینیم؛ شدت و حدت بالای حس مسئولیتی است که والدین در حین آموزش های آنلاین فرزندانشان بر عهده می‌گیرند به شکلی که گویی  مجدد خودشان تحصیل را از سر گرفته اند!

پدران و مادران امروزی با فزون مسئولیت پذیری بی مثال سهم انبوهی از احساس مسئولیت و تکالیف فرزندان خود را بر عهده می گیرند تا جایی که تمامی احساسات، اضطراب ها و عواطف درگیر با انجام تکالیف و یادگیری را تجربه می کنند و خود حق آنچه باید در فرآیند یادگیری رخ دهد را تمام و کمال برای خود بجا می آورند.


تعداد زیادی از والدین امروزی به ویژه خانواده هایی که فرزندان مقطع ابتدایی دارند با تحصیلات دانشگاهی بوده و  مسیر آموزشی پر فراز و نشیبی را پیموده اند و اینک یا به دنبال تکرار تجربه زیسته موفق خود در کودکانشان هستند و یا در نقش حامی و ناجی  به دنبال عدم تکرار تجربه زیسته یادگیری تلخ خود برآمده‌اند و در صددند تا شکست های خودشان تکرار نشود و تلخکامی هایی که در مسیر تعلیم و تربیت چشیده اند به کام فرزندانشان ریزان و تلخ نشود.

آنچه آشکارا در این والدبن می توان مشاهده نمود دلسوزی و مهر بی دریغی است که با تمام وجود بهترین‌ها را برای فرزندانشان فراهم می‌آورند تا موجب رشد و بالندگی آنها شوند و رسالت پدری و مادری کردن خود را به جای آورند؛ لکن آنچه در این میان مغفول و ناپیداست شیوه فرزندپروری ناکارآمدی است که اتخاذ کرده اند و تبعات و عواقب آن سالهای دورتر بروز و ظهور می یابد.

از آنجا که فرآیند یادگیری تدریجی و بطئی است و ثمره آن یک جا خود را نمی نمایاند بنابراین صرف پیشرفت در بُعد شناختی فرآموزان موفقیت در تعلیم تربیت محسوب نمی شود به روز ترین یافته های روانشناسان تربیتی نشان می دهد که یادگیری در انسان چند وجهی اتفاق می افتد به عبارت دیگر علاوه بر ساحت شناختی، ابعاد اجتماعی،احساسی و عاطفی در فرایند یادگیری فرآموزان دخیل است و این برای والدین بدان معناست همان طوری که تلاش می‌ شود مفاهیم و آموزه های درسی متناسب با سن و اقتضائات تحولی و رشدی به دانش آموزان آموخته شود برای تحقق یادگیری جامع و پروراندن یک یادگیرنده موفق می‌بایست احساسات و  مهارت های اجتماعی دانش آموزان در مسیر آموزش درگیر شود و تعاملات دانش آموزان با همسالان، مدرسه و معلمان به درستی شکل گیرد و هر دانش‌آموز در تعامل چند جانبه بیاموزد و بر غنای تجربه زیسته خود بیافزاید.

او بایستی احساس دلهره امتحان،رقابت و حسادت، درگیری با قلدران، ترس از جمع و مسخره شدن، دیده نشدن و همچنین بسیار رویدادهای مثبتی مانند همدلی، مشارکت، کار تیمی را تجربه کند اینها تجاربی است که به طور طبیعی در مدرسه شکل می گیرند و هر دانش آموزی از سر می گذراند و نحوه زندگی در اجتماع به مقیاس کوچک تمرین می شود حال مساله غامض و دشوار اینجا شکل می گیرد که در فضای آموزش آنلاین و محدودیت تحمیل شده ابعاد اجتماعی و هیجانی و عاطفی یادگیری رنگ می بازد و والدینی که تا دیروز خیلی نگران مواجه فرزندانشان با این رویدادها نبودند و حتی آن را طبیعی و حاصل ارتباطات بین فردی و گریزناپذیر می دانستند و یا بالعکس نگران رویارویی فرزندانشان با این پدیده های بالقوه تلخ بودند و به همین دلیل با صرف هزینه های گزاف به مدارس قارچ گونه ای که با بهره بردن از این دغدغه والدین آنان را سرکیسه می نمودند شرایط یکسانی را تجربه می کنند و آن محرومیت هیجانی و عاطفی و اجتماعی دانش آموزان است چرا که در خانه نشسته اند و تنها صدا و تصویر همراه روزانه آنهاست.


البته چالش اصلی این‌است که چه در فضای آموزشی آنلاین و چه در حالت عادی آنچه مورد غفلت والدین قرار می گیرد ایجاد فرصت تجربه همه جانبه ای است که فرزندان بتوانند سعی و خطا کنند و بطور واقعی خزانه مهارتهای شان در ابعاد مختلف عاطفی و اجتماعی محک بخورد، متاسفانه پدران و مادران امروزی به دنبال یافتن محیطی امن و آزمایشگاه گونه ای هستند که تمام متغیرهای مزاحم را برای فرزندانشان به صفر برسانند؛(پرورش گلخانه ای) به فرض آنکه توفیق بیابند چنین  محیطی پاستوریزه و غیر واقع گرایانه فراهم آورند تا فرزندانشان هیچ تجربه تلخی را احساس نکنند سوال اصلی این است تا کجا و تا به کی می توان چنین شرایطی را تداوم بخشید؟ و مسئولیت فرزندان را بر عهده گرفت؟

تجربه اضطراب مهمان همیشگی انسان مدرن امروز است و از آن گریزی نیست دنیای کودکان ما هر روز بزرگتر و بزرگتر خواهد شد و با شتاب تکنولوژی آینده به مراتب گسترده تر و با چالش‌های پیچیده تری منتظر فرزندان ما خواهد  بود که آن زمان دیگر حتی اگر بخواهیم و توان مالی حمایت از فرزندانمان را هم داشته باشیم کاری از دستمان برنخواهد آمد و نخواهیم توانست از آنها مصونیت نماییم چرا که با رویدادهای غافلگیرکننده و غامضی مواجه خواهیم شد که هیچ کمکی از دستمان بر نخواهد آمد و پسران و دختران ما می بایستی با اندوخته ها و قدرت تاب آوری خود با چالش ها و اتفاقات و پدیده های نوظهور مواجه شوند.


 حال سوال مهم این است پدر و مادر کافی و مسئولیت پذیر و پر مهر برای فرزندان خود چه باید بکند؟
 باید به اختصار بیان کرد که مسئولیت و تعهد اصلی و بنیادی والدین در قبال فرزندان غنی سازی تجارب آنهاست مهیا کردن آنها برای مواجهه با هر نوع چالش و مشکلی که در پیشرو خواهند داشت و اینکه "بیاموزند چگونه باید بیاموزند" چطور تجارب خود را به مثابه گنج گرانبهایی در انباره ذهن و خزانه مهارت های خود ذخیره کنند، چطور با اتفاقات ناگوار سازگار شوند، برای سلامتی خود و دیگران چه کنند و چگونه امید خود را همواره و در هر شرایطی حفظ کند و اینکه چگونه به جای سلب مسئولیت از خود درصدد حل معضلات و چالش‌ها باشند به نظر می‌رسد والدین امروزی با استیلا بر گرایش شدید خود مبنی بر پرآموزی دانش آموزانشان و حتی ایفای مسئولیت آن ها بتوانند نقش کافی بودن خود را نسبت به فرزندانشان به عهده بگیرند و اجازه دهند فرزندان با عواقب کارهای خود و بی مسئولیتی در حیطه آموزشی روبرو شود، یکی از دلایل ارزشیابی کیفی دانش آموزان در مقطع ابتدایی از بین بردن حساسیت های ناروا و انتظارات غیر واقع بینانه والدین و دانش آموزان بوده است اینک سوال این است پس چرا والدین باید شب امتحان فرزندانشان دلهره و اضطراب داشته باشند که گویی خودشان می بایست بر سر امتحان حاضر شوند تا جایی که حتی در فضای آموزش آنلاین هم برخی از آنان به طرق گوناگون به فرزندان خود تقلب می رساند در حالیکه مسیر تعلیم و تربیت در ارزشیابی کیفی به دنبال آن است که دانش آموزان بدون دلهره و اضطراب از کسب نمره بتوانند خود را به شکلی واقعی محک بزنند و نواقص را اصلاح نماید.

 یک والد آگاه، کافی و دلسوز که می‌خواهد فرزندانش را برای آینده آماده سازد می بایست در نقش یک حامی احساسی و ناظر متعهد اجازه دهد هر کس رسالت خودش را به درستی به سرانجام برساند.

بیاییم از ستاندن مسئولیت تعلیم و تربیت و یادگیری فرزندانمان خودداری کنیم و به آنان اجازه دهیم  برای آینده انسانهایی یادگیرنده و مسلح به مهارت های اجتماعی، هیجانی و شناختی باشند.


 
نویسنده: پیمان ضیایی-دکترای روانشناسی و روان‌درمانگر
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
یک رابطه خوب زمانی است که کسی پذیرای گذشته، پشتیبان امروز و مشوق فردایتان باشد.