نقش رهیار در رهیاری / پندارفاضل
به گزارش میگنا در رهیاری، درک کیستی خودمان به اندازه درک چیستی رهیاری (کوچینگ) اهمیت دارد. رهیار (کوچ) در کار با مراجعان نقش کلیدی دارد. حتی ممکن است بگوییم رهیار، ابزار رابطه رهیاری (کوچینگ) است. رهیاران میتوانند با شناخت خودشان کمک کنند تا از راهکاری که مراجعان باید انجام دهند خارج شوند، همچنین از طریق افشای خود و ماجراهایشان، به مراجعان در مسیر کشف خودشان یاری برسانند.
در اینجا به تأمل دربارۀ خودمان به عنوان ابزار مرکزی فرایند رهیاری (کوچینگ) خواهیم پرداخت و روشهایی را بررسی میکنیم که به کمک ارتقا خودآگاهی رهیار (کوچ) را قادر میسازد به درک عمیقتری از خودش برسد. یکی از روشهای آن خودارزیابی با استفاده از پرسشنامه شخصیت است و روش دیگر با استفاده از دفتر روزانه شخصی است. سومین روش این است که بهصورت آگاهانه رهیاری (کوچینگ) دیگران را را به عنوان سفر یادگیری مستمری برای کشف خود ببینند. در ادامه این سه روش گوناگون را بررسی خواهیم کرد.من کیستم؟
پندار فاضل در این ادامه این یادداشت اختصاصی برای میگنا نوشت : رهیاری (کوچینگ) روندی بسیار شخصی است و رهیار (کوچ) را ملزم میکند واقعی و اصیل باشد. بر پایه این اصالت رابطهای شکل میگیرد که قابلاعتماد است و برای مراجعان فرصتی ایجاد میکند تا در فرایند رهیاری (کوچینگ) پذیراتر شوند و صمیمیت بیشتری را تجربه نمایند. در عین حال رهیار (کوچ) باید خود را از این فضا دور نگه دارد، وظیفه رهیار (کوچ) این است که این فرایند را به نحوی مدیریت کند که بدون شکلدهی، هدایت یا دخالت مستقیم بر محتوا پیش رود.
از دید ما، رهیار (کوچ) ابزاری است که در جهت دستیابی به اهداف مورد توافق میتواند به مراجعان خود کمک کند. این هدف میتواند بینش جدیدی درباره خودشان یا موقعیتشان باشد یا ممکن است کار بر روی طراحی اقدامات لازم باشد. برای دستیابی به این هدف، خود رهیار (کوچ) باید به درجه بالایی از خودآگاهی رسیده باشد بهطوری که بداند چه زمانی باید با ارائه بازتاب، چارچوب بندی مجدد، ارائه یک استعاره یا بینش مداخله کند؛ چه زمانی در فرایند دخالت نکند و با استفاده از سکوت، به مراجع اجازه دهد تا گفتوگو را تجربه و تحلیل کند تا فرصتی فراهم شود با درکی عمیق خودنمایی کند.
خودآگاهی و دروننگری
عبارات خودآگاهی و دروننگری اغلب به جای یکدیگر مورد استفاده قرار میگیرند، گویی بار معنایی یکسانی دارند. با این حال از نظر ما تفاوتی میان آنها وجود دارد. ما معتقدیم که دروننگری فرایندی است که رهیار (کوچ) میتواند در آن مشارکت کند و به او کمک میکند ظرفیت بیشتری برای خودآگاهی ایجاد کنند. در مقابل خودآگاهی نتیجه این فرایند است و رهیار (کوچ) را قادر میسازد نسبت به احساسات، رفتارها و افکار خود آگاهتر و حساستر شده و در تاریخچه شخصیاش، شخصیت خودش و در پاسخ به محیط و مراجعش بکار گیرد.
افرادی که ظرفیت خودآگاهی بیشتری دارند، بیشتر:
- علاقهمندند بیپرده به خودشان بپردازند.
نقاط قوت و زمینههای رشد را شناسایی میکنند.
قادرند انواع هیجانات را تجربه کنند.
عمیقترین هیجانات خود را شناسایی میکنند و بهبود میبخشند.
کارهای بیثمر را متوقف میکنند.
آگاهانه فکر، احساس و رفتار میکنند.
فعالتر عمل میکنند.
مشتاق یادگیری، رشد و تغییرند.
پذیرای تجربیات جدید هستند
با آسیبپذیریهای خود راحتترند
راههای زیادی وجود دارد که به خودآگاهی بیشتری دست یابیم و شناخت بیشتری از خودمان پیدا کنیم. یکی از این روشها رهیاری (کوچینگ) است که با دریافت بازخوردهای دیگران و مشاهده رفتارها، افکار و هیجاناتمان به دستیابی به خودآگاهی میانجامد. گرچه، فقط از طریق مشاهده، بازخوردگیری و رهیاری (کوچینگ) به سادگی به خودآگاهی نمیرسیم. باید درباره اطلاعاتی که جمع میکنیم تأمل کنیم و به درک عمیقی از آنها برسیم. به عبارت دیگر، لازم است بر این بازخوردها تأمل کنیم.
خودنگری از منظر تیپ شخصیتی
در کمک به خودنگری پرسشنامههای روانسنجی میتوانند ابزارهای بسیار مفیدی باشند. مقیاسهای زیادی وجود دارند که پرسشهای شخصیتی گوناگونی را مطرح میکنند که میتوانیم از آنها بهره ببریم. برخی از این پرسشنامهها بر اساس تیپهای شخصیتی هستند که بر اساس نظریات کارل یونگ ساخته شدهاند (یونگ، ۱۹۲۳). محبوبترین این پرسشنامهها MBTI، TDI، Insights، DISC و ۱۶ تیپ شخصیتی هستند که به ما کمک میکنند به ترجیحات رفتاری خود بیندیشیم.
از نظر یونگ، هر فردی ترجیحات رفتاری خاصی دارد که با درک این ترجیحات میتوانیم خود را بهتر درک کنیم و رفتارمان را نسبت به [شخصیت] دیگران تنظیم کنیم، تعارضات را کاهش دهیم یا روابطمان را با دیگران بهبود بخشیم (یونگ، ۱۹۲۳).
ما به عنوان رهیار (کوچ) میتوانیم این پرسشنامهها را در کار با مراجعانمان (با آموزش مناسب) و همچنین خودمان استفاده کنیم تا ترجیحات خودمان را بشناسیم و درک کنیم چطور بر رویکردمان تأثیر میگذارند.
تئوری پیشزمینه ۱۶ تیپ شخصیت، MBTI و سایر پرسشنامههای یونگ بر این مبنا است که همگی ما در ارتباط با جهان ترجیح خاصی داریم. به طور مثال، ممکن است در نوشتن بسته به آسانی و راحتی ترجیح بدهیم از دست راست یا چپمان استفاده کنیم. این ترجیح توانایی ما را در نوشتن ارزیابی نمیکند. وقتی ترجیح اصلی ما استفاده از دست راست است، امکان استفاده از دست چپ را نادیده میگیریم. در این شرایط وقتی تلاش میکنیم با دست چپ بنویسیم، این تجربه به نظرمان «عجیب» یا «غیرطبیعی» میرسد.
مشابه انتخاب بین دست راست و چپ، ۱۶ تیپ شخصیت نحوه ارتباط با جهان اطرافیان را به ما نشان میدهد که از بین دو وجه یکی را فدای دیگری میکنیم. چهار حوزه وجود دارد که ناچار به انتخاب یکی از دو وجه هستیم.
حوزه اول مربوط به انتخاب بین درونگرایی (I) و برونگرایی (E) است. حوزه دوم انتخاب بین حس (S) و شهود (N) است. انتخاب بین تفکر (T) و احساس (F)، در حوزه سوم تعریف میشود و حوزه چهارم در انتخاب بین قضاوت (J) و ملاحظه گری (P) تعریف میشود.
خودنگری با ویژگی شخصیتی
روش دیگر تأمل درباره شخصیت، بررسی ویژگیهای شخصیتی است. رایجترین مدل پنج عامل شخصیتی نام دارد که به آن مدل OCEAN گفته میشود و بر اساس پنج عامل زیر است: گشودگی (O)، داشتن وجدان کاری (C)، برونگرایی (E)، سازگاری (A) و روان رنجوری (N) با اینکه در پژوهشهای بسیار کمی بر ارتباط بین ترجیحات شخصیتی و سبکهای رهیاری (کوچینگ) پرداخته شده است (نگاه کنید به جونز و همکاران، ۲۰۱۴)، از سایر پژوهشها به این نتیجه میرسیم که وجدان کاری به یادگیری و پیگیری [رهیاران] کمک خواهد کرد. وجدان کاری بالا با موفقیت کاری در ارتباط است. احتمالاً همانطور که بازیکن معروف گلف جک نیکولاس گفته است «هرچه بیشتر تمرین کنم، خوششانستر میشوم، این موضوع دور از انتظار نیست.»
دومین عاملی که ممکن است نتیجه [مداخله] رهیاری (کوچینگ) را تحت تأثیر قرار دهد، سازگاری است. احتمالاً افرادی که میتوانند روابطی قابلاعتماد و همدلانه و نوعدوستانه ایجاد کنند، میتوانند ارتباط بهتری با مراجعان برقرار کنند و میتوان گفت این خصلت آنها را نسبت به رهیارانی که خودخواه و خودپرست هستند، رهیاران بهتری میکند.
در نهایت، احتمالاً رهیارانی که درجات بالاتری از روانرنجوری دارند، رهیاران تأثیرگذارتری نخواهند بود. هیجانی بودن، احساس ناامنی و آسیبپذیری؛ با نتایج کارآمد رهیاری (کوچینگ) همبستگی منفی دارد. با این وجود طی سالیان متمادی آموزش صدها رهیار، رهیاران زیادی را میشناسم که با روانرنجوری، مهارتهایی را آموختهاند که هنگام کار بتوانند روانرنجوری خود را مدیریت کنند.
روش سوم خودنگری
سومین روش خودنگری از طریق پرسشنامههای تخصصی است. این پرسشنامهها ممکن است شامل پرسشنامه هوش هیجانی مثل EQI و MSCEIT ، پرسشنامه تابآوری مانند MTQ 48، پرسشنامه رهبری مثل TLQ و ILM72 و پرسشنامه نقاط قوت مثل VIA باشد.
هریک از این پرسشنامهها از نقطه نظر متفاوتی به کیستی ما میپردازد و شرایطی برای تفکر درباره خودمان برایمان ایجاد میکنند که ببینیم به عنوان یک رهیار (کوچ) ترجیحاتمان و سبک تعاملمان چگونه کمک به رویکردمان میکنند و یا مانع پیشرفتمان میشوند.
به عنوان بخشی از فرایند رشدی، پیشنهاد میکنیم که دو یا سه پرسشنامه متفاوت را تکمیل کنید و زمانی را صرف دفتر روزانه و بازخوردگیری از آن کنید تا از تأثیر آن بر خودتان و رویکردی که در رهیاری (کوچینگ) بکار میگیرید، مطلع شوید و به چگونگی برقراری و حفظ ارتباطتان با مراجعان واقف شوید.
پس از بررسی انواع روشهای خودنگری، تأمل درباره بازخوردها و توسعه ذهنیت رهیاری (کوچینگ) حائز اهمیت است. هدف از ذهنیت رهیاری (کوچینگ) این است که تشویقتان کنیم پذیرا، کنجکاوی، انعطافپذیر و مراجع محور باشید.
وقایع نگاری روزانه
یکی از روشهای بررسی و توجه به پیشرفتمان، استفاده از دفتر روزانه است. به عنوان یک رهیار (کوچ) تازهکار (یا یک رهیار (کوچ) با تجربه) بخشی از تمرین روزانه یا هفتگیتان را به این کار اختصاص دهید که آغاز به نوشتن در دفتر روزانه خود کنید. هدف از این کار فراهم کردن گزارشی از مسیر پیشرفتتان است.
ممکن است با نوشتن درباره ابتدای مسیرتان آغاز کنید. برخی افراد تمایل دارند این کار را بهصورت دستنویس انجام دهند و جملات کاملی درباره تجربیات خود به روشی ساختاریافته و حساب شده بنویسند. برخی دیگر علاقهمندند خط فکری خود را یادداشت کنند - نرمافزار دیکته برای این سبک از نگارش فوقالعاده است. در نهایت، سایر افراد رویکرد سادهتری را اتخاذ میکنند و با استفاده از نقشه ذهنی و تصاویر، سبکی را بکار میگیرند که کمتر ساختاریافته است. سبک اهمیت چندانی ندارد، آنچه مهم است این است که روشی برای به تصویر کشیدن افکارتان داشته باشید و در نهایت برای تأمل بر هر ماه یا هر سالتان گزارشی فراهم نماید. این کار سفر درونیتان و چیزی که در آن زمان مهم میدانستید را نشان میدهد.
قابل درک است که برخی افراد این فرایند را سخت میدانند، فقط به خاطر داشته باشید این دفترچۀ «محرمانه» فقط در دسترس خودتان است و دیگران قادر به خواندن، بررسی یا ارزیابی آن نیستند. این انتخاب شماست که چه روشی را انتخاب کنید و هیچ پاسخ درست و نادرست یا راه صحیح و غلطی برای نوشتن این دفترچه وجود ندارد.
تمرین دروننگری
هدف از نوشتن تنها این نیست که گزارشی از اینکه کجاییم تهیه کنیم، بلکه هدف مهمتر آن ایجاد فرصتی برای تأمل است. در گذشته تمرکز رهیاری (کوچینگ) بر تمرین بیشتر بنا شده بود، هرچه ساعات تمرین بیشتر بود، رهیار (کوچ) بهتری بودید:
ساعات رهیاری (کوچینگ) بیشتر = رهیار (کوچ) بهتر
اما میدانیم که این مسئله به همین سادگی نیست. تجربه ما از رانندگی خاطرنشان میکند که تنها اگر ساعتهای بیشتری رانندگی کنیم پیشرفت بیشتری میکنیم. آنچه در این معادله به همان اندازه اهمیت دارد، ذهنیت رشدی (گشودگی و تمایل به پیشرفت) و تأمل در هر تجربه رانندگی با پرسشی اینچنینی است: میتوانم از این تجربه میتوانم چه چیزی بیاموزم تا راننده بهتری شوم؟ دفترچه روزانه ابزاری است که برای ایجاد انگیزه در فرایند دروننگری به کار میگیریم. این کار به ما کمک میکند تا زمانی را اختصاص دهیم و با دقت به آنچه در حال وقوع است بنگریم، و به تأمل در آنچه انجام میدهیم بپردازیم.
درک خودمان
فرقی نمیکند ۲ پرسشنامه تکمیل کرده باشید یا ۲۲ پرسشنامه، هر کدام از پرسشنامهها فقط طرح سیاه و سفیدی هستند که از شخصیتتان کشیده شده است. واقعیت این است که شخصیت ما چندلایه است و پیچیدهتر، و متغیرتر از آن چیزی است که هر پرسشنامهای توصیف کند. فیلیپ لارکین، شاعر بریتانیایی، این پیچیدگی وجود انسان را با «گل دارای میلیونها گلبرگ» عنوان میکند.
با اینکه این پرسشنامهها بسیار مفید هستند و توصیه میکنیم از آنها بهعنوان یکی از راههای کاوش بیشتر درباره شخصیت خودتان، استفاده کنید؛ افزون بر این هشدار میدهیم اجازه ندهید پرسشنامهها شما را تعریف یا محدود کنند. این پرسشنامهها تنها بر اساس اطلاعات ورودی شما گزارشی ارائه میکنند. شواهد نشان میدهند که همه ما در نتیجۀ یادگیری و تجربیات مختلف زندگی در طول زمان تغییر میکنیم. بنابراین اگر همان پرسشنامه را بعد از ۱۲ ماه دوباره تکمیل کنید، نتایجی که به دست میآید متفاوت از گزارشی است که قبلا دریافت کردهاید. علاوه بر این، شخصیتتان در خانه یا در یک دوره آموزشی، با تلقی همکارانتان از شما در محل کار، یا دید دوستانتان در یک رویداد اجتماعی ممکن است متفاوت باشد.
جمع بندی
در این مقاله نشان دادیم که خودآگاهی بخش مهمی از پیشرفت رهیاران است. از طریق دروننگری فعال، بر اساس بینشها و شواهد جمعآوریشده از بازخوردها و همچنین ابزارهایی مانند پرسشنامههای روانسنجی، میتوان به گسترش خودآگاهی پرداخت. نگاهی به سه روش موشکافی داشتیم: تیپ شخصیتی، ویژگیهای شخصیتی و آنچه «خودنگری سوم» نامیدیم. رهیاران با استفاده از ۲ یا ۳ پرسشنامه و تأمل بر این دادهها، و همچنین تأمل کلیتر بر تمرینات رهیاری (کوچینگ) میتوانند به بینشهای جدیدی دست یابند. پیشنهاد میکنیم برای انجام این کار از دفتر روزانه استفاده کنند. از طرفی هم اشاره کردیم که احتیاط کنید و بهخاطر داشته باشید به این علت که ما انسانهایی چند وجهی، پیچیده و شگفتانگیز هستیم، نتایج هر یک از این پرسشنامهها تصویر کاملی از کیستی ما نمیدهند.