دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 29 Apr 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۰ / ۰۵:۲۷
کد مطلب: 5287
۰

جزئیاتی از سفر امام رضا(ع) به ایران/ بدترین و بهترین انسان از نظر امام

امام رضا(ع) از بزرگان اثرگذار تاریخ است که تحت شرایطی خاص به ایران سفر و با قدرت تمام در بیدارى مردم و پرده برداشتن از چگونگى اغفال آنان به صورتها و عناوین مختلف، حداکثر استفاده را کرد.
حضرت على بن موسى، ملقب به رضا، در سال 148 هجرى قمرى 11 ذیقعده در مدینه به دنیا آمد. پدر آن حضرت امام موسى بن جعفر و مادرش بانویى بزرگوار به نام نجمه بود. که او را سمانه و تُکْتَمْ و طاهره نیز می گفتند. بعد از شهادت امام کاظم(ع)، آن حضرت در 35 سالگى عهده دار مسئولیت امامت و حفظ مبانى اسلامى و رهبرى شیعیان شد. مدت امامت امام هشتم حدود بیست سال بود که می توان آن را به سه بخش جداگانه تقسیم کرد: ده سال اول امامت آن حضرت که همزمان با دوره زمامدارى هارون بود. پنج سال بعد از آن که مقارن با خلافت امین، فرزند هارون بود. پنج سال آخر امامت آن بزرگوار که مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامى آن روز بود. امام رضا(ع) در هر یک از این سه دوره، به مقتضاى مسئولیت خطیر امامت، با اوضاع و احوال پیچیده خلافت آن روز که به نام اسلام بر مردم حکومت می شد و با وجودنابسامانى هاى زیادى که از جهات مختلف در زندگى اجتماعى مردم وجود داشت، وظایف متناسب خود را در راه خدمت به اسلام انجام می داد. امام تا آنجا که قدرت و امکان داشت از فرصتى که در سه سال آخر عمر پیش آمد، در بیدارى مردم و توجه دادن آنان به اصول و پرده برداشتن از چگونگى اغفال آنان به صورت ها و عناوین گوناگون، حداکثر استفاده را کرد. شهادت آن حضرت در سال 203 هجرى در سناباد نوقان، که امروز یکى از محله هاى مشهد است، در 55 سالگى، به واسطه سمى که مأمون به آن حضرت خوراند، اتفاق افتاد. اکنون مزار و مرقد شریف آن امام بزرگوار بزرگترین زیارتگاه در ایران اسلامى، در شهر مقدس مشهد، مورد توجه شیفتگان حضرتش است. سفر امام رضا(ع) به ایران مأمون که در زمان پدرش از طرف وى والى خراسان بود، بعد از درافتادن با برادرش امین و کشتن او، مرکز خلافت را از بغداد به مرو منتقل کرد. پس از استقرار حکومت مطلقه، دو چیز او را واداشت که از امام على بن موسى الرضا دعوتى مصرانه به عمل آورد تا حضرت را به زور و اکراه هم که شده به مقر حاکمیت خود بکشاند:1ـ خالى بودن دستگاه حکومتى از وجود یک رکن مهم علمى و معنوى،2ـ جلوگیرى از نفوذ چشمگیر مردم آگاه، به ویژه طرفداران آل على(ع). مأمون گمان می کرد با آمدن على بن موسى الرضا(ع) به ایران، ضمن پر شدن خلأ علمى و معنوى، با عَلَم کردن ولیعهدىِ آن حضرت، در ظاهر به خواسته هاى طرفداران آل على و پیروان امام هشتم جامه عمل پوشانده می شود و آرامشى در قلمرو حکومت ایجاد و راه بهره بردارى هاى سیاسى هم هموار می گردد، یا دست کم با این اقدام، سرپوشى روى کارهایى که شده و یا در شرف انجام است، گذاشته می شود. مردم ایران و آل على(ع) در خطه ایران، مردم به آل على و امامان شیعه، علاقه و محبتى خاص داشتند و زمینه مساعدى از نظر معنوى در دلهاى مردم ایران درباره علویان وجود داشت. ایرانیان آگاه و خیرخواه از حکومت هاى گذشته خود خاطرات خوبى نداشتند، زیرا با آنان از طرف زمامداران طورى رفتار می شد که گویى مردم عادى براى خدمت متصدیان امور آفریده شده اند و بایستى بدون چون و چرا فرمانبردار آنان باشند! این بود که مردم با آشنایى به اسلام و درک سادگى و طبیعى بودن مقررات آن، شیفته اسلام و خواستار برقرارى حکومت اسلامى شدند. روش حضرت علی سایر امامان شیعه، از امام حسن و امام حسین تا حضرت موسى بن جعفر(علیهم السلام) که سالهاى اواخر عمر را در زندان خلیفه و عمال ستمکارش گذرانده بود، زمینه بسیار مساعدى فراهم ساخته بود که در جامعه اسلامى و یا دست کم یک ناحیه آن، حکومتى نمونه از آنچه اسلام می خواست تشکیل شود و تحت نظارت امام و پیشوایى از خاندان على(ع) قرار گیرد. در آن زمان چشم امید شیعیان به سوى امام على بن موسى الرضا(ع) بود، امامى که آوازه دانش و پاکى او به همه اقطار اسلامى رسیده بود، امّا امکان بهره بردارى از افکار بلند و اهداف الهى او فراهم نبود. پدر بزرگوارش سالهاى طولانى را در زندان هارون گذرانده بود و خودش نیز مدتها تحت نظر دستگاه هاى حاکم بود. مأمون می خواست ضمن استفاده از موقعیت علمى و اجتماعى حضرت رضا، کارهاى او را تحت نظارت کامل خود قرار دهد. از طرف دیگر، با این کار، می توانست محبوبیت قابل ملاحظه اى در میان مردم بسیارى که امام رضا را دوست داشتند به دست آورد. در نهایت قرار شد که حضرت رضا را براى حضور در مرکز خلافت اسلامى که از حدود کشورهاى عربى به ایران منتقل شده بود، حاضر سازند. واکنش امام رضا(ع) به دعوت مأمون امام رضا(ع) براى این که به مأمون و کارگزاران او بفهماند که از مقاصد نهانى و نقشه هاى طرح شده آگاهى دارد، ابتدا دعوت را نپذیرفت، ولى اصرار و تأکیدهاى فراوانى انجام گرفت تا سرانجام، منجر به حرکت امام از مدینه به طرف مَروْ، مرکز خلافت اسلامى آن روز شد. امام طى مسافرتى به مکه، از طریق عراق، عازم خراسان شد. از مکه تا بصره، قافله با تشریفاتى خاص به راه افتاد. امام رضا(ع) هیچ کس از افراد خانواده را همراه نیاورد، حتى یگانه فرزند عزیز خود محمد، ملقب به جواد را هم در مدینه گذاشت و خود به تنهایى راهى سفر به ایران شد. امام در طول راه حجاز تا بصره، در هر شهرى به مناسبتى، با مردم مذاکراتى داشت. از بصره تا خرمشهر و از خرمشهر به اهواز و سپس از راه اراک، رى و نیشابور، مسافرت ادامه یافت. سرانجام،  10 شوال 201 هجرى قمرى قافله به مرو رسید. حضرت رضا در مرکز خلافت اسلامى با دانشمندان مختلف آن زمان، به ویژه رهبران مذاهب و ادیان غیر اسلامى، مناظرات و مباحث علمى جالبى داشتند. همه علماى مذاهب و صاحبان افکار و آراى مختلف، به بزرگوارى و احاطه علمى آن حضرت ـ که در مواقع لزوم هم با همان زبان و اصطلاحات خاص و حتى از منابعِ دینىِ خود آنان صحبت می کرد ـ اقرار و اعتراف کرده اند. مجموعه مناظرات حضرت با دانشمندان زرتشتى و مادیگرایان و اسقف هاى بزرگ کاتولیک و علماى بزرگ یهود، در کتاب پر ارج و گرانبهاى الاحتجاج، نقل شده است. آنچه در همه این موارد چشمگیر بود این بود که تمام کسانى که با آن حضرت رو به رو می شدند و مباحثى انجام می دادند، در برابر کمالات معنوى امام(ع) تسلیم می شدند و جز قبول حق و اقرار و اعتراف به مقام شامخ علمى امام و صحت مطالبى که می فرمود، چاره اى نداشتند. این مسئله خود موجب شهرت فوق العاده آن حضرت در زمینه احاطه کامل علمى و شایستگى همه جانبه از نظر رهبرى می شد. از درس ها و مطالب آموزنده حضرت رضا(ع) مطالبى توسط دانشمندان بزرگوار اسلامى جمع آورى شده، از جمله کتاب عیون اخبار الرضا و نیز کتاب علل الشرایع که در آن از حکمت و مصالحى که در مورد احکام و دستورهاى علمى اسلام، فوائد و آثار آنها از امام رسیده یاد شده است. این دو کتاب به وسیله مرحوم شیخ صدوق تألیف شده است. کتابهاى دیگرى نیز مانند طب الرضا یادگار آن حضرت است که هر یک در جاى خود، کمالات و بزرگوارى آن امام عزیز را معرفى می کند. سفارشى از امام رضا(ع) على بن شعیب، یکى از شاگردان با استعداد و لایق آن حضرت، می گوید: روزى به دیدار امام رضا(ع) رفتم، از من پرسید: یا على! چه کسى از نظر زندگى بهترین مردم است؟ جواب دادم: اى سرور و آقاى من! شما به این مطلب از من داناترید. بعد از آن فرمود: «یا على، مَنْ حَسَّنَ مَعاشَ غَیْرِهِ فى مَعاشِهِ.»؛ کسى که امور زندگى دیگران را از طریق امورِ زندگى خویش نیکو می گرداند.
و سپس ادامه داد: می دانى چه کسى از نظر زندگى از همه مردم بدتر است؟ جواب دادم: شما داناترید. فرمود: کسى که دیگران از زندگى او بهره اى ندارند. از میان کلمات گهربار حضرت رضا(ع) چهل حدیث را برگزیدم، باشد که این سخنان سازنده براى حقیقت جویان، سرآغاز گرایشى عمیق به سوى تمام دستورها و رهنمودهاى آن حضرت باشد.
 
از جمله:‌ سه ویژگى برجسته مؤمن لا یَکُونُ الْمُؤْمِنُ مُؤْمِنًا حَتّى تَکُونَ فیهِ ثَلاثُ خِصال:1ـ سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ. 2ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ. 3ـ وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ. فَأَمَّا السُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَکِتْمانُ سِرِّهِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ فَمُداراةُ النّاسِ. وَ أَمَّا السُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ.
مؤمن، مؤمن واقعى نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد: سنتى از پروردگارش و سنتى از پیامبرش و سنتى از امامش. اما سنت پروردگارش، پوشاندن راز خود است،اما سنت پیغمبرش، مدارا و نرم رفتارى با مردم است،اما سنت امامش، صبر کردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است. پاداش نیکى پنهانى و سزاى افشا کننده بدى أَلْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ یَعْدِلُ سَبْعینَ حَسَنَةً، وَ الْمُذیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ، وَالْمُسْتَتِرُ بِالسَّیِّئَةِ مَغْفُورٌ لَهُ.
پنهان کننده کار نیک [پاداشش] برابر هفتاد حسنه است، و آشکارکننده کار بد سرافکنده است، و پنهان کننده کار بد آمرزیده است. نظافت مِنْ أَخْلاقِ الأَنْبِیاءِ التَّنَظُّفُ.
از اخلاق پیامبران، نظافت و پاکیزگى است. مقام برادر بزرگتر أَلاَْخُ الاَْکْبَرُ بِمَنْزِلَةِ الاَْبِ.
برادر بزرگتر به منزله پدر است. دوست و دشمن هر کس صَدیقُ کُلِّ امْرِء عَقْلُهُ وَ عَدُوُّهُ جَهْلُهُ.
دوست هر کس عقل او، و دشمنش جهل اوست. ----------------------------------- پایگاه اطلاع رسانی آستان قدس رضوی
 
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
موفقیت به سراغ کسانی می آید که آن قدر در تلاشند که وقت نمی کنند دنبال آن بروند.