عدم توجه خانواده ها به فرزند پروری / پدر یا خودپرداز خانگی ؟!
میگنا: حجتالاسلام آقاجانی، روانشناس باليني و نویسنده کتاب خانواده و کودک اظهارداشت: امروز در بسیاری از خانوادههای ایرانی، پدران و مادران همه فعالیتها و کارهای زندگی را به طور مستمر و دقیق انجام میدهند، اما متأسفانه برای کمتر چیزی که اهمیت قائل میشوند «فرزند پروری» است.
در دهههای اخیر، ارزش خانواده ایرانی، بهصورت غیر محسوس در حال تغییر است، امروز ما شاهد این هستیم که «ارزشها تبدیل به ضد ارزش» و «ضد ارزشها تبدیل به ارزش»! و وقتی یک عمل ارزشی برای انسان تبدیل به یک ضد ارزش شد، بهصورت طبیعی و خودکار، دیگر انگیزهای برای انجام آن فعل ارزشی وجود نخواهد داشت.
متأسفانه این اتفاق در حال انجام است که پدر یک خانواده برای پول درآوردن، تأمین نیازهای مادی و... فرصت دارد، اما برای گذران چندساعتی با همسر و فرزندان خویش، فرصت ندارند و این مسأله کمکم در حال تبدیل به یک ارزش است. مادران باید تا اتمام سن ۵ سالگی، به طور تماموقت در کنار فرزندشان باشند، بر اساس مطالعات روانشناسی، یک مادر برای پاسخگویی به نیازهای روانشناختی کودک باید به طور تماموقت تا ۵سالگی کنار فرزندش باشد؛ اما به هر میزانی که مادر از فرزندش فاصله گرفت، به همان میزان کودک دچار چالش میشود.
وی با اشاره به تهاجم فرهنگی غرب برای فروپاشی بنیان خانواده ایرانی، تصریح کرد: امروزه برخی پدران نقش و جایگاه یک دستگاه خودپرداز را دارند و پدری محبوبتر است که میزان درآمد بیشتر و امکانات مادی گستردهتری را برای همسر و فرزندانش فراهم آورد. مادران نیز با گذشت زمان از نقش کلیدی خویش غافل شده و امروز یا به اشتغال در بیرون از خانه سرگرم هستند و یا حتی اگر در خانه باشند بهجای رسیدگی به تربیت فرزند، خود را در فضای مجازی و ارتباط با دیگران غرق میکنند.
زمانی میتوانیم کودک را از لحاظ شخصیتی، پخته و آماده کنیم که در ارتباط با والدینش قرار گیرد! یعنی زمانی «تربیت» اتفاق میافتد که پدر و مادر بیشتر وقت خویش را برای ارتقاء جایگاه معنوی و اخلاقی کودک و فرزندانشان قرار دهند.
نویسنده کتاب خانواده و کودک، در پایان یکی از آسیبهای جدی عدم تربیت صحیح را آمادگی فرزند برای دریافت آموزههای غلط و نادرست اعلام کرد و اظهارداشت: وقتی ظرف تربیتی فرزند در دوران کودکی و نوجوانی پر نشد، در دوران جوانی و پس از ورود به جامعه، توسط دیگران پر میشود! دیگرانی که ممکن است یا دزد و معتاد باشند و یا خوب و خاکستری! که در هر حالتی، برای فرزند چالشبرانگیز بوده و سلامت جامعه را به خطر میاندازد.
در دهههای اخیر، ارزش خانواده ایرانی، بهصورت غیر محسوس در حال تغییر است، امروز ما شاهد این هستیم که «ارزشها تبدیل به ضد ارزش» و «ضد ارزشها تبدیل به ارزش»! و وقتی یک عمل ارزشی برای انسان تبدیل به یک ضد ارزش شد، بهصورت طبیعی و خودکار، دیگر انگیزهای برای انجام آن فعل ارزشی وجود نخواهد داشت.
متأسفانه این اتفاق در حال انجام است که پدر یک خانواده برای پول درآوردن، تأمین نیازهای مادی و... فرصت دارد، اما برای گذران چندساعتی با همسر و فرزندان خویش، فرصت ندارند و این مسأله کمکم در حال تبدیل به یک ارزش است. مادران باید تا اتمام سن ۵ سالگی، به طور تماموقت در کنار فرزندشان باشند، بر اساس مطالعات روانشناسی، یک مادر برای پاسخگویی به نیازهای روانشناختی کودک باید به طور تماموقت تا ۵سالگی کنار فرزندش باشد؛ اما به هر میزانی که مادر از فرزندش فاصله گرفت، به همان میزان کودک دچار چالش میشود.
وی با اشاره به تهاجم فرهنگی غرب برای فروپاشی بنیان خانواده ایرانی، تصریح کرد: امروزه برخی پدران نقش و جایگاه یک دستگاه خودپرداز را دارند و پدری محبوبتر است که میزان درآمد بیشتر و امکانات مادی گستردهتری را برای همسر و فرزندانش فراهم آورد. مادران نیز با گذشت زمان از نقش کلیدی خویش غافل شده و امروز یا به اشتغال در بیرون از خانه سرگرم هستند و یا حتی اگر در خانه باشند بهجای رسیدگی به تربیت فرزند، خود را در فضای مجازی و ارتباط با دیگران غرق میکنند.
زمانی میتوانیم کودک را از لحاظ شخصیتی، پخته و آماده کنیم که در ارتباط با والدینش قرار گیرد! یعنی زمانی «تربیت» اتفاق میافتد که پدر و مادر بیشتر وقت خویش را برای ارتقاء جایگاه معنوی و اخلاقی کودک و فرزندانشان قرار دهند.
نویسنده کتاب خانواده و کودک، در پایان یکی از آسیبهای جدی عدم تربیت صحیح را آمادگی فرزند برای دریافت آموزههای غلط و نادرست اعلام کرد و اظهارداشت: وقتی ظرف تربیتی فرزند در دوران کودکی و نوجوانی پر نشد، در دوران جوانی و پس از ورود به جامعه، توسط دیگران پر میشود! دیگرانی که ممکن است یا دزد و معتاد باشند و یا خوب و خاکستری! که در هر حالتی، برای فرزند چالشبرانگیز بوده و سلامت جامعه را به خطر میاندازد.
مرجع : سایت رسمی حوزه