جمعه ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 3 May 2024
تاریخ انتشار :
يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۱ / ۱۶:۵۲
کد مطلب: 11752
۰

افزايش سن ازدواج در کنار بي توجهي ها

افزايش سن ازدواج و بالارفتن تعداد دختران و پسران مجردي که تمايلي به ازدواج و بر دوش کشيدن بار سنگين تعهد در برابر خانواده را ندارند، زمينه سازمشکلات اجتماعي بسياري براي جامعه ما خواهد بود. بنابر آمار سازمان ثبت احوال ، در حال حاضر نزديک به 15ميليون پسر بالاي 25 سال ازدواج‏ نکرده داريم که اين آمار درباره دختران، به هشت ميليون نفر مي‏رسد. همچنين تعداد دختران بالاي 35 سال که هرگز ازدواج نکرده‏اند، حدود يک‏ميليون نفر است. در بررسي بالارفتن سن ازدواج، مي توان عمده‏ترين دلايل آن را در دومحور اقتصادي و فرهنگي خلاصه کرد. بسيارند جواناني که دوستدار ازدواج و تشکيل خانواده هستند،اما مشکلاتي نظير بيکاري و مسکن مانع آنها مي شود. درمقابل نيز جواناني هستندکه از تمکن و بنيه مالي خوبي برخوردارند اما از ازدواج گريزانند، چون آن را عملي بدوي و عقب‏مانده مي‏دانند!.

متاسفانه تبليغات درمورد ازدواج درکشورما عقلاني و منطقي صورت نمي گيرد. اين الگوي تبليغاتي که جوانان درسنين پايين ازدواج کنند، ازسوي مسولان مورد تاکيد قرار دارد و برخي اقشارجامعه نيز، بي آنکه پيش زمينه هاي تحقق اين امر فراهم باشد، آن را اقدامي مثبت تلقي مي کنند. درحالي که ازدواج در سنين جواني که طرفين هنوز به بلوغ اجتماعي و اقتصادي دست نيافته‏ اند، مي تواند معضلات اجتماعي فراواني را ايجادکند. اگر اين مسأله را تبليغ کنيم که جوانان اول ازدواج کنند و سپس به سراغ تأمين مايحتاج زندگي بروند، مفاسد بيشتري نسبت به ديرازدواج کردن آنها خواهد داشت. چرا که اگر ازدواج کردند و بعد از آن مشکلات اقتصادي آنها حل نشد، اين ازدواج به طلاق منتهي مي‏شود که خود سرمنشأ مشکلات و مفاسد بسياري است.

غير از مسائل اجتماعي و اقتصادي، مسائل فرهنگي از جمله، کم‏رنگ شدن نقش خانواده‏ ها در ازدواج نيز در افزايش سن ازدواج تأثير دارند، در گذشته رسوماتي براي ازدواج وجود داشت که ديگر کمتر شاهد آن در ميان جوانان و خانواده ها هستيم. در ازدواج‏هاي سنتي، اين خانواده‏ها بودند که نقش اصلي را از ابتدا تا انتهاي مراسم ازدواج و حتي پس از آن بازي مي‏کردند که امروزه همه اين نقش‏ها را خود طرفين ازدواج بر عهده گرفته‏اند و نيازي به دخالت بزرگ‏ترهاي خانواده در امر ازدواج نمي‏بينند. درازدواج هاي سنتي خانواده طرفين نسبت به همطرازي سطح اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي يکديگر تحقيق مي کردند و درصورت همگن بودن رفتارها اقدام به معاشرت مي نمودند. اما امروزه اين دخترو پسر جوان هستند که يکديگر را پيدا مي کنند و بدون درنظر داشتند تطابق سطح فرهنگي و اقتصادي خانواده هاشان، اصرار به ازدواج دارند و بعد از گذشت مدت اندکي متوجه شکاف هاي عميق در سلايق و علايق ميان خود مي شوند و به جدايي رضايت مي دهند. اما تأسف بار اينکه به دليل ضعف هاي فرهنگي ما، امروزه در ميان دختران و پسران جوان، اين فرهنگ رواج يافته که ازدواج نکردن، نوعي نماد تمدن و باکلاسي است و کساني که ازدواج مي‏کنند، اُمّل و عقب‏مانده اجتماعي‏اند. در بين جوانان پايتخت اين الگو بسيار گسترده و عميق تر رواج پيداکرده و دختران و پسران جوان ازدواج را امري تحميل کننده و دردسرساز مي دانند.

واقعاً در يک جامعه اسلامي عملکرد ما چگونه ارزيابي خواهد شد و چه کسي پاسخگوي اين کج روي هاي فرهنگي خواهد بود؟ چه اقدامي ازسوي مسولان و نهادهاي کشور صورت گرفته که ازدواج براي جوانان امري سازنده تلقي گردد و آن را به چشم مانعي بزرگ و چاله اي عميق نپندارند.

بهترين قانوني که ما درباره ازدواج جوانان داريم، طرحي است که در مجلس به تصويب رسيد و متأسفانه اجرا نشد. در طرح تسهيل ازدواج جوانان، همه پيش‏بيني‏ها اعم از آموزش، مسکن، اشتغال، فرهنگ‏سازي و تسهيلات اقتصادي براي افزايش آمار ازدواج، در نظر گرفته شده بود که متأسفانه با بايکوت شدن آن از سوي دولت، به فراموشي سپرده شد. شايد در پاسخ به اين ادعا مطرح شود که اقداماتي همچون دادن وام ازدواج و مسکن مهر براي ترغيب جوانان به ازدواج صورت گرفته است. بايد در نظر داشت که دادن وامي که براي گرفتن آن جوان بايد به دنبال ضامن و فيش حقوقي به عالم و آدم التماس کند و در نهايت کارمزدي سنگين به آن تعلق گيرد، جزء موارد ترغيبي و تبليغي محسوب نمي شود. ضمن اينکه مسکن مهر نيز درحال حاضر باتوجه به بعد مسافت و فراهم نبودن امکانات رفاهي به هيچ وجه مورد رضايت و علاقه زوجين جوان نيست. لزوم ايجاد انگيزه و تغيير ذائقه فرهنگي جوانان نسبت به ازدواج، امري است که بايد از سوي مسولان مورد توجه قرارگيرد و درکنار آن نيز خانواده ها بايد نوع نگرش خود به ازدواج فرزندانشان را مورد توجه قرار دهند. تحقيق و دقيق شدن در مورد ازدواج جوان، به معناي گرفتن حق انتخاب و آزادي آن نيست، بلکه خانواده با اين کار به عنوان پشتوانه و تضمين کننده دوام زندگي دوجوان وارد عمل خواهد شد.     حميدرضا عسگري آفرینش
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
نبود اضطراب مسئله ساز است،کمی اضطراب ارزش انطباقی دارد و اضطراب فراوان خرابی به بار می آورد.