شنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 18 May 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۱۱ فروردين ۱۳۹۱ / ۱۲:۰۱
کد مطلب: 9816
۰

آن چه باید درباره‏ بیماری‏های روانی بدانیم

  در طول قرن گذشته، دانش پزشکی در شناخت ،درمان واز میان بردن علت‏های بسیاری از بیماری‏ها، مشتمل بربیماری‏های روحی، به پیشرفت‏های شگرفی دست یافته‏است.
در عین‌حال، هر چند پزشکان هم‌چنان به گشودن برخی‏از رمز و رازهای مغز سرگرم‏اند، ولی بسیاری ازکارکردهای آن، معماگونه است. حتی در مرکزهای‏پژوهشی معتبر، هیچ کس از طرز کار عضو یاد شده یاعلت کاستی‏های آن اطلاع چندانی ندارد.
پژوهشگران به این نتیجه رسیده‏اند که شاید بسیاری ازبیماری‏های روانی، پیامد عدم تعادل شیمیائی مغز باشد.امکان دارد این نابرابری، ارثی بوده و یا بر اثر فشار روحی‏بی اندازه یا سوء مصرف مواد مخدر پدید آید.
گاهی از یاد می‏بریم که مغز ما، همچون تمامی اندام‏های ‏دیگرمان در برابر بیماری‏ها، آسیب‏پذیر است. مبتلایان ‏به بیماری‏های روحی، گاه چند گونه رفتار، همانند اندوه و زودآزاری بی‏اندازه و در موردهای حادتر ممکن است وهم‏زدگی و گوشه‏گیری کامل را از خود نشان دهند.
چنین افرادی به‏جای برخورداری از رحم، همدلی ومحبوبیت، به احتمال زیاد گرفتار دشمنی، تبعیض و داغ ‏ننگ می‏گردند.
بهبود، امکان‏پذیر است. نشانه‏های بیماری را می‏توان بایاری و درمان، صحیح کاهش داد یا از میان برداشت.
تجهیز نیروهای شخصی، فراگیری مهارت‌های مراقبت نیکواز خود و بهره مندی از خدمات حرفه‏ای مناسب، سبب‏ می‏گردد که مردم بتوانند بر صدمه‏های ناشی ازبیماری‏های روحی غلبه کنند.  

● بیماری روانی چیست؟
بیماری روحی، به ناخوشی گفته می‏شود که در پندار،دریافت و رفتار آدمی، آشفتگی پدید می‏آورد. اگر این به‏هم خوردگی، توان شخصی در رویاروئی با ضروریات وامور روزمره را به طرز چشمگیری گزند برساند، در این‏صورت او اعم از زن و مرد، باید به سرعت برای مداوا نزدمتخصص بهداشت روانی بشتابد. مراقبت‏ها و معالجه‏درست، باعث می‏شود که بیمار بهبود یابد و فعالیت‏های‏عادی خویش را از سر بگیرد.
تصور همگان بر این است که بیماری‏های روانی ازعلت‏های زیستی ریشه می‏گیرد؛ درست مانند سرطان،مرض قند و بیماری‏های قلبی، اما شماری از اختلال‏های ‏روحی بر اثر محیط و تجربه‏های انسان به وجود می‏آیند.
● شش مقوله عمده بیماری روانی
۱) اختلال اضطرابی
این دسته از اختلال‏ها، شایع‏ترین بیماری‏های روانی راتشکیل می‏دهند سه نوع آنها عبارتند از: هراس‏ها، اختلال‏های وحشت‏زدگی و روان رنجوری‏های وسواسی‏فکری ـ عملی. هراسناکان، از شی یا وضعیت خاصی، بیمناک یا وحشت‏زده می‏شوند اختلال‏های هراسناکانه، شامل احساس‏های شدید و ناگهانی، دهشت بدون هیچ‏دلیل ظاهری است و نشانه‏هایش به حمله قلبی شبیه است ‏آنانی که دربند روان رنجوری وسواسی فکری - عملی‏اسیرند، می‏کوشند که با بازگوئی واژه‏ها یا عبارت‏ها یاپرداختن به رفتارهای تکراری و همیشگی مانند دست‏شستن پیاپی، با نگرانی خویشتن، دست و پنجه نرم کنند.از سایر اختلال‏های اضطرابی ”اختلال فشار روانی پس‏آسیبی“ (پی تی اس دی) و ”اختلال اضطراب فراگیر“ را می‏توان نام برد.
۲) پریشان حالی
اختلال‏های خلقی شامل افسرده حالی و اختلال دوقطبی‏یا شیدائی ـ افسردگی است. احتمال دارد این نشانه‏ها، دربرگیرنده‏ٔ تغییرهای خلق و خو از قبیل غمگینی یا شورو هیجان فراوان، آشفتگی‏های مربوط به خواب و تغذیه و دگرگونی‏هائی در میزان فعالیت و نیرو باشند. در این گونه‏اختلال‏ها، ممکن است خودکشی هم خطری به شمار آید.
۳) روان گسیختگی
اختلال شدیدی است که در شیوه‏ٔ پندار، احساس واعمال بشر اثر می‏گذارد. گمان می‏رود که روان گسیختگی‏به واسطه عدم تعادل مواد شیمیائی در مغز صورت پذیرد و چند علامت همانند توهم، بیهوده‏گوئی (هذیان)، عزلت‏گزینی، گفتار گسسته و استدلال ضعیف از خود می‏نمایاند.
۴) زوال عقل (عقل فرسودگی)
این دسته از نابسامانی‏ها را بیماری‏هائی چون زوال عقل‏پیری (آلزایمر) تشکیل می‏دهد که به فقدان کارکردهای ‏ذهنی از جمله ضعف حافظه و کاهش مهارت‏های عقلی وبدنی می‏انجامد.
۵) اختلال‏های غذائی
بی‏اشتهائی عصبی و پراشتهائی روانی، از بیماری‏هائی‏خطرناک و بولقوه مرگ بار شمرده می‏شوند کسانی که به‏اختلال‏هائی از این دست گرفتارند، از نظر غذائی دل‏مشغول بوده و بیم از چاق شدن‏شان نامعقول می‏باشد.
بی‏ اشتهائی عصبی، گرسنگی کشیدن است و حال آن که ‏پراشتهائی روانی شامل پرخوری و پاک‏سازی مزاج از طریق استفراغ عمدی یا سوء مصرف ملین‏ها می‏باشد امکان دارد این حالت از ورزش زیاد هم پدید آید.
۶) برداشت‏های نادرست متداول درباره‏ٔ بیماری‏های‏روانی
افسانه: بچه‏ها و جوانان دچار مشکل‏های بهداشت روانی‏نمی‏شوند.
حقیقت: تخمین زده شده است که افزون بر ۶ میلیون‏جوان در آمریکا به احتمال زیاد از اختلال بهداشت روانی‏رنج می‏برند که قدرت عمل آنان را در خانه، مدرسه یا دراجتماع به شدت مختل می‏سازد.
افسانه: نیازمندان به مراقبت‏های روانی را باید در آسایشگاه روانی نگه‏داشت.
حقیقت: امروزه به برکت پشتیبانی‏ها، برنامه‏ها و یاداروهای مختلف، مردم زندگی پرباری دارند.
افسانه: بیماران روانی، خطرناکند.
حقیقت: جمع زیادی از این نوع افراد، خشن نیستند. درمواردی که خشونت رخ می‏نماید رخداد، ناشی از همان‏دلیل‏هائی است که به عموم مردم مربوط می‏شود مانند درمعرض خطر قرار گرفتن یا مصرف افراط‌آمیز مشروبات‏الکلی.
افسانه: اشخاص مبتلا به بیماری‏های روانی قادرند مشاغل‏پیش‏پا افتاده را برعهده گیرند، ولی شغل‏های مهم یاپرمسئولیت رانمی‏توانند بپذیرند.
حقیقت: بیماران روحی، مانند افراد دیگر، با توجه به‏توانائی‏ها، تجربه‏ها و انگیزه‏ٔ خودشان استعداد دارند که‏در هر سطحی کار کنند.
شما چگونه با بیماری روحی مبارزه می‏کنید؟
۱) تجربه خویش را با بیماری روانی تقسیم کنیدسرگذشت شما به دیگران می‏فهماند که بیماری روانی‏باعث خجالت نیست.
۲) به بیماران روانی کمک کنید که بار دیگر به اجتماع‏ پیوندند. از کوشش‏های ایشان در دست‏یابی به محل‏سکونت و شغل، پشتیبانی کنید.
۳) در مقابل گفته‏های دروغ، در مورد تصور غلط مردم‏راجع به بیماری روحی، از خود واکنش نشان دهید.
بسیاری از افراد در این باره نظرهای اشتباه و زیان‏باری‏دارند ممکن است حقایق و اطلاعات به تغییر اندیشه‏ها وکنش‏های‏شان یاری کند.
کسانی که با بیماری روانی درگیرند، دوستان و افرادخانواده آنان همگی با چالش‏هائی روبرو هستند. به‏کسب حقیقت‏ها نائل شوید همه را امیدوار ساخته و به‏آنان احترام بگذارید.         منبع: نشریهٔ National Mental Health Association
مترجم ا.امیردیوانی
نویسنده: مترجم پژوهشگر
مجله شادکامی و موفقیت

نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

نظریه ویگوتسکی به زبان ساده
۷ شبهه غیرواقعی درباره تعطیلی پنجشنبه ها و پاسخ صحیح به آن
سوگ بعد از سقط و غمی‌ بی‌پایان
نقش تمایز یافتگی در رضایت زناشویی
مشکلات بلوغ در پسران
پرتناقض‌ترین سن کودک کدام است؟
تاثیر مخرب تجربه آزار در دوران کودکی بر سلامت روان
اینفلوئنسرهای نوجوان چگونه بر کودکان تاثیر روانی می گذارند؟
بعضی دفترخانه‌ها با دریافت پول بیشتر،صیغه عقد را برای پسر معتاد جاری می‌کنند!
چرا فنلاند «شادترین مردم جهان» را دارد؟
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
خدايا،ميشه چند لحظه وقتتو بگيرم! اين دفعه چيزي ازت نمي خوام! فقط مي خوام  خيلي ساده بگم: ممنون براي همه چيز...