يکشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 19 May 2024
تاریخ انتشار :
سه شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۰ / ۰۸:۰۱
کد مطلب: 8200
۰

تاثير انقلاب اسلامي ايران بر حوزه علم و انديشه

  پیرامون تاثیرات جهانی انقلاب اسلامی

آنتونی گیدنز جامعه شناس مشهور می‌نویسد: «در گذشته سه غول فكری جامعه شناسی یعنی ماركس، دوركیم و ماكس وبر با كم و بیش اختلافاتی فرایند عمومی جهانی را به سمت سكولاریزاسیون و به حاشیه رفتن دین می‌دیدند؛ ولی از آغاز دهه هشتاد و با انقلاب اسلامی ایران، شاهد تحقق عكس این قضیه هستیم؛ یعنی فرایند عمومی جهان روند معكوسی را آغاز و به سمت دینی شدن پیش می‌رود...».‏

در بررسی تاریخ علم اصولا هیچ گاه همانند دوره مدرنیسم حوزه اندیشه بشری محدود به حوزه محسوسات و عقلانیت تجربی نبوده است. در قرن هفدهم میلادی علم جدید با گالیله، دكارت و نیوتن متولد شد. در قرن نوزدهم اگوست كنت هرچه را كه با حواس قابل درك نباشد را غیر علمی و كوشش برای فهم آن را نامعقول قلمداد كرد. بعد از رنسانس، این پندار به وجود آمده بود كه اندیشیدن و پژوهش با مبانی مادی و روشهای تجربی تنها راه فراروی علم است. به همین دلیل میل به تحلیل پدیده‌ها در چهارچوب امور عینی به عنوان یگانه روش شناخت در تمام مراكز علمی و دانشگاهی دنیا حاكم شد.

قرن بیستم با یك خوشبینی زاید الوصفی نسبت به علم و تمدن جدید آغاز شد و انتظار این بود كه بشر با ابزار علوم تجربی می‌تواند بهشت را در زمین پیاده نماید. اما قرن بیستم هرچه جلوتر رفت ضعف و ناتوانی علم جدید برای پاسخگویی به سئوالات اساسی بشر، رسیدن به سعادت و ساختن جامعه‌ای اتوپیایی آشكارتر شد. بعلاوه كشتارهای میلیونی دو جنگ جهانی اول و دوم به فاصله كوتاهی از یكدیگر همراه با ساخته شدن بمب اتم، امكان بروز جهت گیریهای غلط در علم جدید را مطرح نمود. به همین دلیل آلبرت انیشتین در مقام اعتراض گفته بود: «اگر روزی دوباره به دنیا بیایم، دوست دارم یك آهنگر بشوم» و برتراند راسل اندیشمند انگلیسی كه فقط برای علوم تجربی ارزش قائل بود در كتابش نوشت: «من از آینده بشریت با این محصولی كه علم آورده احساس خطر می‌كنم» از اتفاقات نیمه اول قرن بیستم، بروز حیرت در تحلیل بسیاری از پدیده‌ها و تردید نسبت به توانایی‌های علم تجربی در میان دانشمندان بود.

در نیمه اول قرن بیستم، دانشمندان بزرگی همچون ماكس پلانك، آلبرت انیشتین، كارل یونگ، الكسیس كارل، در مطالعات خویش به حقایقی فراتر از دنیای ماده و محسوسات دست یافته بودند كه نتایج مطالعات خود را در قالب سخنرانی، مقاله و یا كتاب منتشر كردند. تحقیقات آزمایشگاهی درباره احیای بافت‌ها والتیام زخم‌ها توسط الكسیس كارل فیزیولوژیست وجراح فرانسوی و برنده دو جایزه نوبل به وی این اجازه را داد تا در مقاله‌ای در سال 1940 میلادی، تحت عنوان «قدرت نیایش» عصاره مطالعات و بررسی‌های بی‌شمار خویش را بر روی مردم شرق و غرب در طول ده سال مطالعه، به رشته تحریر درآورد. وی نوشت: «دعا و نماز قوی‌ترین نیرویی است كه انسان می‌تواند تولید كند. نیرویی كه چون قوه جاذبه زمین وجود حقیقی و خارجی دارد وی در كتاب انسان موجود ناشناخته، می‌نویسد: «بعضی از فعالیتهای معنوی می‌تواند با تغییرات تشریحی و عملی بافتها و اعضا توام گردد. این كیفیات عضوی، در موارد مختلفی دیده می‌شود كه در میان آنها باید حالت نیایش را نام برد». وی در كتاب نیایش می‌نویسد: «حالت دعا و مناجات، اثراتی در اعضای بدن ما به جای می‌گذارد كه در نوع خود بی سابقه است... احساس عرفانی جنبشی است كه از اعماق فطرت ما سرچشمه می‌گیرد. انسان همان طور كه به آب و اكسیژن نیاز دارد به خدا و معنویت نیز محتاج است».‏

اما یافته‌های فراطبیعی این گونه دانشمندان، در میان هیاهوی علم پرستی دنیای مدرنیسم صدای خفیفی بیش نبود. ماكس پلانك فیزیكدان معروف، در همان دوران می‌گفت: «ایمان محكم و تزلزل ناپذیر، درهر دوره‌ای منشا بروز بزرگترین نیروهای خلاق سیاسی، علمی و هنری بوده است. ولی باید اعتراف كرد كه در دنیای امروز این ایمان قلبی كمتر وجود دارد به همین دلیل پروفسور بروس منگن استاد شناخت پـژوهی دانشگاه كالیفرنیای آمریكا در سال 1996 اظهار داشت: «از اوایل قرن حاضر (قرن بیستم) روش علمی به جمود گرایید» و پل فایرابند از فلاسفه علم معاصر كه با طرح نظریه آنارشیسم معرفت شناختی مشهور شد، می‌گوید: «انتقاد من از علم جدید این است كه مانع آزادی اندیشه شده است» وی در كتاب دیگرش می‌نویسد: «شاید لازم باشد تعصب علم كه در مقابل بدیل‌های وضع موجود مقاومت می‌كند كنار گذاشته شود».‏

با ورود انقلاب اسلامی ایران در سال 1979میلادی به عنوان یك قدرت سیاسی در صحنه معادلات بین المللی، مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی و ارزشی آن در دنیا مطرح گردید؛ و دنیای غرب و مدرنیسم با اصول و مبانی آن به چالش كشیده شد. انقلاب اسلامی در زمانی به وقوع پیوست كه دانشمندان علم جدید در تحلیل بسیاری از پدیده‌های هستی دچار حیرت و سردرگمی بودند. پشتوانه معرفتی انقلاب اسلامی ایران كه نشات گرفته از وحی الهی و پرورش یافته در دامن فرهنگ تشیع بود، توانست صحنه دنیای معرفت را به نفع علم ومعرفت دینی و ارزشهای معنوی تغییر دهد. دكتر آنتونی مك روی استاد دانشگاه لندن، انقلاب اسلامی ایران را حادثه بسیار مهمی در تاریخ جهان مدرن به شمار می‌آورد دانیل پایپس رئیس انجمن سیاست خارجی آمریكا گفته بود: «باید اعتراف كنیم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، ما برای افكار دینی هیچ جایی باز نكرده بودیم. ولی از این پس برای ما آمریكایی‌ها ضروری است كه زمینه‌ای جهت مطالعه و تحقیق پیرامون مذهب فراهم آوریم».‏

هیئت محققان و نویسندگان انجمن تحقیقاتی وزارت دفاع اتریش در كتابی با عنوان نیروهای ارتشی در كشورهای خاورنزدیك وشمال آفریقا می‌نویسد: «همزمان با سقوط رژیم شاه وآغاز حكومت (امام)خمینی در ایران، یك تجدید حیات اسلامی در پیمانه وسیع و غیر قابل انتظاری آغاز شد كه طی مدت زمان كوتاهی، تاثیرات بسیار مهم سیاسی و فرهنگی خویش را بر سراسر جهان اسلام به نحوی وارد كرد كه هرگز قابل پیش بینی نبود». پروفسور راینهاردلو مدیر انستیتوی پژوهشهای فلسفی در هانوور آلمان در كتابش می‌نویسد: «اسلام در بیست سال اخیر قرن ما یك جهش و پیشرفت مهم ودرعین حال شگفت آفرین پیدا كرده است» وی سپس از اثر گذاری احیای تفكر دینی برخاسته از انقلاب اسلامی در شرق و غرب جهان و حتی بر تمدن غرب سخن می‌گوید. پروفسور كارستن كولپه یكی از برجسته ترین خاورشناسان غربی امام خمینی را آغازگر نهضتی می‌داند كه تاثیر جهانی دارد. وی در مقدمه كتابش با نام «مشكل اسلام» به احیای تفكر دینی در میان طبقات مختلف اجتماعی اروپا اشاره می‌كند.

هم اكنون نظریات و تفسیرهای نوینی بر مبنای اندیشه‌های فوق طبیعی در حوزه‌های مختلف علوم از جمله روانشناسی، اقتصاد، جامعه شناسی و مدیریت در محافل علمی دنیا مطرح شده است و نوید آزادی اندیشه بشری را از بن بست حیرت هایی كه علوم امروز در تحلیل بسیاری از پدیده‌ها با آن رو به روست می‌دهد. لیال واتسن زیست شناس معروف در كتاب فوق طبیعت می‌نویسد: «امروز برای پاسخ بسیاری از مجهولات، پژوهش‌هایی در قلمروهای فوق طبیعی انجام شده است. امروز علوم از فیزیك تا روانشناسی به اندیشه‌های بالاتر از محدوده ماده و طبیعت تمایل پیدا كرده است.‏

حقیقت این است كه شكوفایی اندیشه و تفكر بشری مرهون درخشندگی ارزشهای معنوی است. اگر این ارزشها به درستی كشف و تبیین شوند و رابطه منطقی آنها با علوم و شیوه‌های اندیشیدن به درستی صورت گیرد؛ در این صورت شاهد شكوفایی هر چه بیشتر علوم در دنیا خواهیم بود؛ و در آن زمان، خدمتی را كه انقلاب اسلامی ایران با طرح اندیشه دینی و ارزشهای معنوی به بشریت كرده، درك خواهد شد. زیرا بزرگترین ویژگی انقلاب اسلامی در حوزه اندیشه، ارائه هماهنگی و ارتباط متعادل میان طبیعت و ماورا الطبیعت و در نتیجه اعتماد به هماهنگی میان وحی الهی و عقل انسانی است لدل مك ورتر می‌نویسد: «بشر معاصر فراموش كرده كه حقایق دیگری هم می‌تواند وجود داشته باشد و اصلا فراموش كرده كه پیوستگی ظهور و خفا به یكدیگر برای همیشه و تا ابد خارج از حوزه اقتدار مدیریتی او است.

در سه دهه اخیر كتابها و مقالات زیادی در رابطه با محدودیتهای علم تجربی نوشته شده است. یكی از محدودیتهای علم تجربی مربوط به قضاوت پیرامون خوبی یا بدی امور است. آسیب‌های بزرگ به بشریت ناشی از جهت گیریهای غلط علم در قرن بیستم، منجر به مطرح شدن مقوله‌ای تحت عنوان علم دینی و علم خدا باور در محافل علمی دنیا شده است و كنفرانسها و همایشهای متعددی در سطح بین المللی در این رابطه در كشورهای مختلف برگزار گردیده است. نانسی مورفی استاد دانشكده علوم دینی و الهیات فولر آمریكا می‌نویسد: « انیشتین می‌گفت دین بدون علم كور است. اما من در واقع می‌خواهم این گفته را وارونه كنم و بگویم كه علم بدون دین كور است».‏ migna.ir

انقلاب اسلامی ایران، همچنان كه با رد نظریه «توجیه وسیله توسط هدف» در صحنه سیاست، پایبندی خویش را نسبت به ارزشهای معنوی و اخلاقی نشان داده است؛ در عرصه علمی دنیا نیز می‌تواند با ترویج علم دینی، نسبت به تصحیح انحرافات و جهت گیریهای غلط علم در دنیا كمك نماید. جیمز مك كلنون استاد جامعه شناسی دانشگاه ملی الیزابت آمریكا و نویسنده كتاب «علم منحرف شده» با اشاره به شكافی كه اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میان علم و دین به وجود آمد می‌گوید: «دانشمندان ایرانی به واسطه دیندار بودن خود می‌توانند شكاف میان علم و دین را از بین ببرند» پل دیویس فیزیكدان انگلیسی معاصر می‌گوید: «بسیاری از كسانی كه به امور علمی می‌پردازند مذهبی نیز هستند. پس از چاپ كتاب خدا و فیزیك جدید كشف كردم كه بسیاری از همكاران علمی من به یك مذهب رسمی پایبند هستند و از این مسئله حیرت كردم پاكینگ هورن فیزیكدان مشهور معاصر می‌نویسد: »علم بدون دین ناقص است و نمی تواند به عمیق ترین لایه‌های فهم دست بیابد». ‏

به علاوه انقلاب اسلامی ایران ناراستی و كاستی بعضی از نظریات و تئوریها را در حوزه علوم اجتماعی و علوم سیاسی نیز آشكار كرد. اسكات توماس می‌گوید: «بازگشت جهانی به اندیشه‌های دینی وجنبشهای اجتماعی یكی از غیر منتظره‌ترین رویدادهای پایان قرن بیستم است. آنچه باعث می‌شود این خیزش بعد جهانی یابد آن است كه این پدیده در برهه‌ای خاص از زمان (اواخر دهه هفتاد) در میان فرهنگ‌های گوناگون و درون نظام‌هایی با سطوح متفاوت از توسعه اقتصادی شكل گرفته است. غیر منتظره بودن چنین تحولی از آن رو است كه این پدیده، آرا و اندیشه‌های پذیرفته شده درباره توسعه سیاسی، نوسازی و سكولاریسم را با چالش جدی رو به رو كرده است.

همزمان با وقوع انقلاب اسلامی نظریه‌های ساختارگرایانه، دیدگاه رایج و حاكم در حوزه جامعه شناسی انقلاب بود. انقلاب اسلامی و نقش غیر قابل انكار عواملی چون فرهنگ، ایدئولوژی و رهبری در شكل‌گیری تحولات انقلاب، ساختارگرایان را وادار به تجدید نظر در دیدگاه‌های خود كرد. «تدا اسكاچ پل» استاد دانشگاه كمبریج و از نظریه پردازان انقلاب در غرب بشمار می‌رود. از جمله نظریه‌های مطرح در محافل علمی جهان، نظریه وی در خصوص انقلابات اجتماعی بود كه دركتاب «دولتها و انقلابهای اجتماعی» در سال 1979میلادی یعنی همزمان با انقلاب اسلامی ایران به چاپ رسید. اما پدیده انقلاب اسلامی در ایران باعث شد تا اسكاچ پل در نظریه خود تجدید نظر نماید. وی در سال 1982 میلادی در مقاله‌ای با عنوان «دولت تحصیلدار و اسلام شیعه» می‌نویسد: «این انقلاب قابل توجه، مرا وادار می‌سازد تا به درك خود در قبال نقش بالقوه ومحتمل سیستم‌های عقاید و ادراك‌های فرهنگی، در شكل بخشیدن به كنش‌های سیاسی عمق و وسعت بیشتر ببخشم».‏انقلاب اسلامی ایران با ماهیت دینی خود ناكارآمدی تئوریهای مدرن انقلاب را به اثبات رسانید و موجب پیدایش نسل چهارم نظریه‌های انقلاب گردید. جك گلدستون در مقاله ای با عنوان «به سوی نسل چهارم نظریه‌های انقلاب» چنین نوشت: «در تحلیل انقلاب‌های نسل چهارم نظیر انقلاب اسلامی ایران باید به عواملی نظیر رهبری، ایدئولوژی وهویت توجه و تاكید نمود». جان فوران مشهورترین نظریه پرداز نسل چهارم انقلاب نیز معتقد است: «این انقلاب (انقلاب اسلامی) اعتبار نظریات پیشین را در خصوص انقلاب و بویژه نظریات ساختاری زیر سئوال برده است».       نویسنده: دكتر منصور سلطانزاده پژوهشگاه باقرالعلوم (ع)
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

به خاطر توهین‌های همسرم اعتماد به نفس ندارم
نظریه ویگوتسکی به زبان ساده
۷ شبهه غیرواقعی درباره تعطیلی پنجشنبه ها و پاسخ صحیح به آن
سوگ بعد از سقط و غمی‌ بی‌پایان
نقش تمایز یافتگی در رضایت زناشویی
مشکلات بلوغ در پسران
پرتناقض‌ترین سن کودک کدام است؟
تاثیر مخرب تجربه آزار در دوران کودکی بر سلامت روان
اینفلوئنسرهای نوجوان چگونه بر کودکان تاثیر روانی می گذارند؟
بعضی دفترخانه‌ها با دریافت پول بیشتر،صیغه عقد را برای پسر معتاد جاری می‌کنند!
چرا فنلاند «شادترین مردم جهان» را دارد؟
علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند ، هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد.