برگرفته ار کتاب آموزش شهروندی
سواد فرهنگی چیست و چگونه تعریف میشود؟
سواد فرهنگی مجموعه اطلاعات بنیادی است که هر شهروند برای پیشرفت و کارایی خود در دنیای مدرن نیاز دارد .
میتوان سواد فرهنگی را شبکه ای از اطلاعات دانست که برای ارتباط موثر بین افراد ضروری است
امروزه شاهد مفهوم چند سوادی هستیم. سواد در مفهوم جدید را می توان مجموعه مهارتهای مورد نیاز یک شخص برای زندگی روزمره تعریف نمود. سواد، شالوده ی آگاهی ها و تفکر انسان هاست. یافته ها نشان می دهد که دستیابی به اهداف توسعه ای کشور، مستلزم پرورش شهروندانی است که از سواد فرهنگی مفید و کافی برخوردار باشند در دنیای در حال تحول امروز ، سواد فرهنگی به معنی تسامح، تساهل و مدارای بیشتر، درک و دیالوگ آزاد بین هویت های اجتماعی، قومی، و مذهبی مختلف و احترام به عقاید دیگران و پذیرش تفاوت های فرهنگی است.
امروزه علاوه بر تربیت شهروندی برای یک جامعه ملی، نیاز آماده سازی شهروندان برای زندگی در جامعه جهانی به صورت یک ضرورت تربیتی درآمده است. مقوله سواد فرهنگی جزء مسایل مورد توجه محققین در قرن 21 بوده است .جامعه ما آمیخته ای از فرهنگها و خرده فرهنگ هاست . پایداری چند هزار ساله جامعه ایران در همزیستی این فرهنگها و خرده فرهنگها بوده است.
سواد فرهنگی چیست و چگونه میتوان آن را توصیف کرد ؟ سواد فرهنگی ناظر به توانایی درک راحت یک فرهنگ و مشارکت آسان در آن است سواد فرهنگی نشانهها و نمادهای یک فرهنگ معین را شناسایی کرده ، آن را درک میکند و ممکن است بهتر با آن انطباق و سازگاری نشان بدهد
حتی شهروندي فعال، مستلزم بهره مندي از سطوح بالاي سواد فرهنگی اسـت . سواد فرهنگی را می توان قابلیت و ظرفیت افراد براي آگاهی از ساز و کار فرهنگی و توانایی و نیز فهم شباهت ها و تفاوت ها در رسوم، ارزش ها و اعتقادات فرهنگ خود با فرهنگ هاي دیگر دانست.
برخی زمینه هـا و عوامل اهمیت سواد فرهنگی نمود بیشتری دارند که از جمله این عوامل میتـوان بـه موارد زیر اشاره کرد:
. اهمیت یافتن بیشتر سبک زندگی
افول نسبی در سهم تعیـین کننـده متغیرهـاي سـاختاري همچـون طبقـه،جنسیت، مکان زندگی، نژاد، قومیت، زبان و موارد مشابه، سهم مؤلفه ها وویژگی هاي فرهنگی را در فهـم پدیـده هـا و روابـط اجتمـاعی و تفسـیرتحولات آنها بیشتر می کند. تعاملات مطلوب شهروندي (در سطح افقی)،مستلزم توجه به این واقعیت است که ویژگی هاي ساختاري فوق اگر چـههمچنان در طبقه بندي ها و قضـاوت هـا قابـل اعتنـا و مؤثرنـد، بـه تنهـاییتعیین کننـده نبـوده و درون خـود، تنوعـات و پیچیـدگی هـایی را نشـان می دهند.
بـراي مثـال، دیگـر نمـی تـوان تفکیـک رفتارهـاي جنسـیتی را به صورتی قطبی و در دو پیوستار روشن و انعطاف ناپذیر مردانـه و زنانـه قرار داد.
بسیاري از رفتارها، هیجانات، نقش ها و سوگیري هایی که ممکن بود پیش از این بیشتر مردانه و یا زنانه تلقی شوند (مثلاً در سرگرم یهـا، رفتار فراغتی، مصرفی و شغلی)، معناي جنسیتی خـود را تـا حـدودي از دست داده اند.
نا آشنایی با زمینه هاي فرهنگی این تحـولات مـی توانـد بـه برداشت هایی نادرست منتهی شود.
به عنوان نمونه اي دیگـر مـیتـوان بـه کلیشه ها و قضاوت هایی اشاره کرد که در خصوص روابط نسلی در حوزه عمومی و یا باز نمـایی رسـانه اي مطـرح مـی شـوند .
بـراي نمونـه اینکـه خود ابرازي جوانان، بیان صریح تر خواسته هاي آنها و گاه پرهیز از برخـی مناسک و الگو هاي رفتاري متعارف را نشانه اي از فاصله گرایی جوانان از سلسله مراتب سنی (سن گرایی) و بحران ارزشی نسـل جدیـد مـی داننـد . بدین ترتیب، آموزش مناسب شهروندي باید عوامل اجتماعی را بر اساس شرایط فرهنگی جدید مـورد بررسـی قـرار دهـد . شـرایطی کـه ار تقـاي عاملیت و کنشگري افـراد بـه مثابـه فعـالینی خـلاق، سـویه اصـلی آن را تشکیل می دهد.
در عرصه مصرف نیز، رواج سبک هاي زندگی، اهمیت یافتن سلیقه و انتخاب فردي و تغییر یافتن نقش هاي اقتصـادي و اجتمـاعی زن و مـرد، شکاف هاي اجتماعی را مرزبندي لغزان تري بخشـیده اسـت . نتیجـه ایـن فرایند، تنوع بیشتر تجارب در افراد طبقات مختلف است. بـدیهی اسـت چالش پیش روي سازمان هاي آموزشـی و مـدیران و رهبـران سیاسـی و فرهنگی هر جامعـه، جلـوگیري از رونـد حرکـت فردگرایـی بـه سـوي فرد گرایی خودخواهانه و تشویق آن به سوي فـرد گرایـی نهـادي شـده اي است که ضمن حفظ حریم شبکه هاي اجتماعی خاص افراد و تعلق آنها، که مثلاً خرده فرهنگ هـاي زبـانی، قـومیتی، مکـانی و طبقـاتی خـاص را دربرمی گیرند، امکان پیوند این خرده فرهنگ ها در نقطه تمـاس نمـادین و امکان برخورداري آنها از شهروندي و هویت مدنی را فـراهم مـی سـازد (نگاه کنید به: بلا، 1985). سواد فرهنگی، اعضـاي جامعـه را بـه داشـتن تعهدات اخلاقی ترغیب می کند تا به عنـوان شـهروند نسـبت بـه یکـدیگر متعهد باشند. ایجاد تفکیک و نـاهمگون شـدن فزاینـده زنـدگی روزمـره، توجه به این اخلاق را ضروري می سازد.
بدین ترتیب، تحلیل فرهنگی به ما کمک می کند تلقـی هـاي افـراد از زندگی روزمره را بهتر بشناسیم.
سـواد فرهنگی، شهروندان را نسبت به خود و دیگران آگاه تر ساخته و تـأملاتی را در جنبه هاي مختلف زندگی روزمره براي آنها بـر مـی انگیزانـد . سواد فرهنگی میتواند به تاب آوری فرهنگی کمک شایان توجهی خواهد کرد.
سـواد فرهنگی، شهروندان جامعه را از ظرفیت هـا و محـدودیت هـاي فرهنگـی آگاه می سازد، آنها را در آسیب شناسی فرهنگی یاري می کنـد، تحلیلـی از رفتار مردم در میدان هاي مختلف (مانند خریـد، سـفر، عبـادت، زیـارت، رابطه با تکنولوژي) فـراهم مـی کنـد، سـازوکار عمـل فرهنـگ، تغییـر وتحولات آن را روشن می سازد، به تقویت انسجام اجتماعی، وحدت ملیو نیز ادغام فرهنگی (به عنوان شرایط بنیادین توسعه اجتماعی) و نیـز بـه بالا بردن آستانه تحمل اجتماعی به واسطه تقلیل کلیشه ها و پیش داوري هـامی انجامد.
در سطح فردي نیز، سواد فرهنگی، شکل گیري شـهروندانی رابه دنبال دارد که اعتماد به نفس ملی و تـاریخی بـالایی داشـته و ظرفیـت زیادي براي باز اندیشی فردي و فرهنگی دارند.
افراد داراي سواد فرهنگی بالا، به نحوه تأثیر فرهنگ و تاریخ خود و دیگران بر رفتارها، اعتقـادات، ارزش ها و روابط در جامعه آگـاه انـد؛ بـه منظـر و چشـم انـداز دیگـران حساسیت و توجـه نشـان مـی دهنـد؛ از منـابع فرهنگـی مختلـف سـود می جویند و از سوگیري و کلیشه سـازي فاصـله گرفتـه و خطـرات آن را می شناسند.
میتوان سواد فرهنگی را شبکه ای از اطلاعات دانست که برای ارتباط موثر بین افراد ضروری است
امروزه شاهد مفهوم چند سوادی هستیم. سواد در مفهوم جدید را می توان مجموعه مهارتهای مورد نیاز یک شخص برای زندگی روزمره تعریف نمود. سواد، شالوده ی آگاهی ها و تفکر انسان هاست. یافته ها نشان می دهد که دستیابی به اهداف توسعه ای کشور، مستلزم پرورش شهروندانی است که از سواد فرهنگی مفید و کافی برخوردار باشند در دنیای در حال تحول امروز ، سواد فرهنگی به معنی تسامح، تساهل و مدارای بیشتر، درک و دیالوگ آزاد بین هویت های اجتماعی، قومی، و مذهبی مختلف و احترام به عقاید دیگران و پذیرش تفاوت های فرهنگی است.
امروزه علاوه بر تربیت شهروندی برای یک جامعه ملی، نیاز آماده سازی شهروندان برای زندگی در جامعه جهانی به صورت یک ضرورت تربیتی درآمده است. مقوله سواد فرهنگی جزء مسایل مورد توجه محققین در قرن 21 بوده است .جامعه ما آمیخته ای از فرهنگها و خرده فرهنگ هاست . پایداری چند هزار ساله جامعه ایران در همزیستی این فرهنگها و خرده فرهنگها بوده است.
سواد فرهنگی چیست و چگونه میتوان آن را توصیف کرد ؟ سواد فرهنگی ناظر به توانایی درک راحت یک فرهنگ و مشارکت آسان در آن است سواد فرهنگی نشانهها و نمادهای یک فرهنگ معین را شناسایی کرده ، آن را درک میکند و ممکن است بهتر با آن انطباق و سازگاری نشان بدهد
حتی شهروندي فعال، مستلزم بهره مندي از سطوح بالاي سواد فرهنگی اسـت . سواد فرهنگی را می توان قابلیت و ظرفیت افراد براي آگاهی از ساز و کار فرهنگی و توانایی و نیز فهم شباهت ها و تفاوت ها در رسوم، ارزش ها و اعتقادات فرهنگ خود با فرهنگ هاي دیگر دانست.
برخی زمینه هـا و عوامل اهمیت سواد فرهنگی نمود بیشتری دارند که از جمله این عوامل میتـوان بـه موارد زیر اشاره کرد:
. اهمیت یافتن بیشتر سبک زندگی
افول نسبی در سهم تعیـین کننـده متغیرهـاي سـاختاري همچـون طبقـه،جنسیت، مکان زندگی، نژاد، قومیت، زبان و موارد مشابه، سهم مؤلفه ها وویژگی هاي فرهنگی را در فهـم پدیـده هـا و روابـط اجتمـاعی و تفسـیرتحولات آنها بیشتر می کند. تعاملات مطلوب شهروندي (در سطح افقی)،مستلزم توجه به این واقعیت است که ویژگی هاي ساختاري فوق اگر چـههمچنان در طبقه بندي ها و قضـاوت هـا قابـل اعتنـا و مؤثرنـد، بـه تنهـاییتعیین کننـده نبـوده و درون خـود، تنوعـات و پیچیـدگی هـایی را نشـان می دهند.
بـراي مثـال، دیگـر نمـی تـوان تفکیـک رفتارهـاي جنسـیتی را به صورتی قطبی و در دو پیوستار روشن و انعطاف ناپذیر مردانـه و زنانـه قرار داد.
بسیاري از رفتارها، هیجانات، نقش ها و سوگیري هایی که ممکن بود پیش از این بیشتر مردانه و یا زنانه تلقی شوند (مثلاً در سرگرم یهـا، رفتار فراغتی، مصرفی و شغلی)، معناي جنسیتی خـود را تـا حـدودي از دست داده اند.
نا آشنایی با زمینه هاي فرهنگی این تحـولات مـی توانـد بـه برداشت هایی نادرست منتهی شود.
به عنوان نمونه اي دیگـر مـیتـوان بـه کلیشه ها و قضاوت هایی اشاره کرد که در خصوص روابط نسلی در حوزه عمومی و یا باز نمـایی رسـانه اي مطـرح مـی شـوند .
بـراي نمونـه اینکـه خود ابرازي جوانان، بیان صریح تر خواسته هاي آنها و گاه پرهیز از برخـی مناسک و الگو هاي رفتاري متعارف را نشانه اي از فاصله گرایی جوانان از سلسله مراتب سنی (سن گرایی) و بحران ارزشی نسـل جدیـد مـی داننـد . بدین ترتیب، آموزش مناسب شهروندي باید عوامل اجتماعی را بر اساس شرایط فرهنگی جدید مـورد بررسـی قـرار دهـد . شـرایطی کـه ار تقـاي عاملیت و کنشگري افـراد بـه مثابـه فعـالینی خـلاق، سـویه اصـلی آن را تشکیل می دهد.
- رواج فردگرایی
در عرصه مصرف نیز، رواج سبک هاي زندگی، اهمیت یافتن سلیقه و انتخاب فردي و تغییر یافتن نقش هاي اقتصـادي و اجتمـاعی زن و مـرد، شکاف هاي اجتماعی را مرزبندي لغزان تري بخشـیده اسـت . نتیجـه ایـن فرایند، تنوع بیشتر تجارب در افراد طبقات مختلف است. بـدیهی اسـت چالش پیش روي سازمان هاي آموزشـی و مـدیران و رهبـران سیاسـی و فرهنگی هر جامعـه، جلـوگیري از رونـد حرکـت فردگرایـی بـه سـوي فرد گرایی خودخواهانه و تشویق آن به سوي فـرد گرایـی نهـادي شـده اي است که ضمن حفظ حریم شبکه هاي اجتماعی خاص افراد و تعلق آنها، که مثلاً خرده فرهنگ هـاي زبـانی، قـومیتی، مکـانی و طبقـاتی خـاص را دربرمی گیرند، امکان پیوند این خرده فرهنگ ها در نقطه تمـاس نمـادین و امکان برخورداري آنها از شهروندي و هویت مدنی را فـراهم مـی سـازد (نگاه کنید به: بلا، 1985). سواد فرهنگی، اعضـاي جامعـه را بـه داشـتن تعهدات اخلاقی ترغیب می کند تا به عنـوان شـهروند نسـبت بـه یکـدیگر متعهد باشند. ایجاد تفکیک و نـاهمگون شـدن فزاینـده زنـدگی روزمـره، توجه به این اخلاق را ضروري می سازد.
- تکثر در میدا نهاي فرهنگی
- رشد صنایع فرهنگی
بدین ترتیب، تحلیل فرهنگی به ما کمک می کند تلقـی هـاي افـراد از زندگی روزمره را بهتر بشناسیم.
سـواد فرهنگی، شهروندان را نسبت به خود و دیگران آگاه تر ساخته و تـأملاتی را در جنبه هاي مختلف زندگی روزمره براي آنها بـر مـی انگیزانـد . سواد فرهنگی میتواند به تاب آوری فرهنگی کمک شایان توجهی خواهد کرد.
سـواد فرهنگی، شهروندان جامعه را از ظرفیت هـا و محـدودیت هـاي فرهنگـی آگاه می سازد، آنها را در آسیب شناسی فرهنگی یاري می کنـد، تحلیلـی از رفتار مردم در میدان هاي مختلف (مانند خریـد، سـفر، عبـادت، زیـارت، رابطه با تکنولوژي) فـراهم مـی کنـد، سـازوکار عمـل فرهنـگ، تغییـر وتحولات آن را روشن می سازد، به تقویت انسجام اجتماعی، وحدت ملیو نیز ادغام فرهنگی (به عنوان شرایط بنیادین توسعه اجتماعی) و نیـز بـه بالا بردن آستانه تحمل اجتماعی به واسطه تقلیل کلیشه ها و پیش داوري هـامی انجامد.
در سطح فردي نیز، سواد فرهنگی، شکل گیري شـهروندانی رابه دنبال دارد که اعتماد به نفس ملی و تـاریخی بـالایی داشـته و ظرفیـت زیادي براي باز اندیشی فردي و فرهنگی دارند.
افراد داراي سواد فرهنگی بالا، به نحوه تأثیر فرهنگ و تاریخ خود و دیگران بر رفتارها، اعتقـادات، ارزش ها و روابط در جامعه آگـاه انـد؛ بـه منظـر و چشـم انـداز دیگـران حساسیت و توجـه نشـان مـی دهنـد؛ از منـابع فرهنگـی مختلـف سـود می جویند و از سوگیري و کلیشه سـازي فاصـله گرفتـه و خطـرات آن را می شناسند.