سلامت روان و سطوح سه گانه پیشگیری
بهداشت روان چيست؟
سلامت را دو نوع ميتوان تعريف كرد. طبق یک تعريف سلامت عبارت از فقدان بيماري است و طبق تعريف دیگری ، سلامت با ارتقاي (promotion) بهداشت مرتبط ميشود؛ حتی در افراد سالم سلامت سطوح مختلفي دارد.
بهداشت روان نيز چيزي فراتر از فقدان يا نبود بيماري رواني است. بعد مثبت بهداشت روان كه سازمان بهداشت جهاني نيز روي آن تكيه دارد، در تعريف سلامتي لحاظ شده است « سلامتي يك حالت رفاه جسمي، رواني و اجتماعي است، نه فقط فقدان بيماري و يا ناتواني» سازمان جهاني بهداشت همچنين تاکيد دارد که هيچ يک از موارد فوق بر ديگري برتري ندارد.
به گزارش میگنا مفهوم سلامت روان شامل آسايش ذهني، احساس خودتوانمندي، خودمختاري، كفايت، درك هم بستگي بين نسلي و شناخت توانايي خود در محقق ساختن ظرفيتهاي عقلي و هيجاني خويش است. به گونهاي ديگر ميتوان گفت: بهداشت روان حالتي از رفاه است كه در آن فرد تواناييهايش را باز ميشناسد و قادر است با استرسهاي معمول زندگي مدارا کند، از نظر شغلي مفيد و سازنده باشد، براي اجتماع خود نقشي ايفا کند و با ديگران مشارکت و همکاري داشته باشد.
سلامت روان شامل افزايش تواناييهاي افراد و جامعه و قادرسازي آنها در دستيابي به اهداف مورد نظر ميباشد.
بهداشت روان به همه ما مربوط است، نه فقط به كساني كه از بيماريهاي رواني رنج ميبرند. هيچ گروهي از بيماري رواني مصون نيست. البته بايد اذعان داشت كه بیماریهای روانی در افراد بيخانمان، تهيدستان، افراد بيكار و با سطح تحصيلات پايين، كساني كه قرباني خشونت بودهاند، مهاجران و پناهندگان، كودكان و نوجوانان و زناني كه مورد سواستفاده قرار گرفتهاند و در افراد مسن كه مورد غفلـت و بيتوجهي واقع شدهاند، بيشتر ديده ميشود.
متاسفانه در بخش عظيمي از دنيا به بهداشت روان و بيماري رواني به اندازه سلامت جسماني و بيماري جسمي اهميت داده نميشود و مورد بيتوجهي و غفلت قرار گرفته ميشود.
پيشگيري و ارتقا:
پيشگيري از اختلالهاي رواني بخشي از برنامه بهداشت روان جامعه است. پيشگيري از اختلالهاي رواني مبتني بر اصول بهداشت عمومي است و هدف آن کاهش بروز، طول مدت و ناتواني ماندگار اختلالهاي رواني است و به انواع پيشگيري سطح اول، سطح دوم و سطح سوم تقسيم ميشود.
پيشگيري سطح اول:
هدف از پيشگيري سطح اول جلوگيري از بروز بيماري يا اختلال و در نتيجه کاهش ميزان بروز (نسبت موارد جديد به جمعيت در دوره زماني معين) است. اين هدف در بهداشت عمومي به کمک حذف عوامل مسبب، کاهش عوامل خطرساز، تقويت ميزبان و جلوگيري از سـرايت بيماري محقق ميشود.
در برخي از بيماريهاي جسمي، شناسايي و تغيير يک يا چند عامل فوق انقلابي در مراقبتهاي بهداشتي ايجاد کرده است که به عنوان مثال ميتوان از حذف تقريبي بسياري از بيماريهاي عفوني و کاهش برخي از انواع سرطان، بيماري قلبي و بيماريهاي ريوي نام برد.
نمونهاي از برنامه پيشگيري سطح اول در بهداشت رواني که به وسيله اداره سلامت روان وزارت بهداشت اجرا ميشود، پيشگيري اوليه از خودکشي است بايد توجه داشت که گرچه پيشگيري سطح اول روش مناسب تري است ولي همواره امکانپذير نيست، زيرا براي اين نوع پيشگيري دانش کافي نسبت به عوامل خطر (risk factors) بايد موجود باشد.
پيشگيري سطح دوم:
پيشگيري سطح دوم طبـق تعريف عبارت است از شناسايي زودرس و درمان سريع بيماري يا اختــلال به منظور کاهش شيوع اختلال (نسبــت موارد موجود در جمعيت در معرض خطـر طي يک دوره زماني معين) از طريق کوتاه کردن مدت آن.
پيشگيري سطح سوم:
هدف از اين نوع پيشگيري کاهش شيوع كاستيها و ناتوانيهاي باقيمانده ناشي از بيماري يا اختلال است. در مورد اختلالهاي رواني، اين نوع پيشگيري افراد دچار بيماري رواني مزمن را قادر ميسازد به عاليترين سطح ممکن عملكرد خود دست يابند. پيشگيري سطح سوم يا توانبخشي به تقريب همواره به بيماراني ميپردازد که از بيماريهاي شديد و ناتوان کننده مانند اسکيزوفرني، شديدترين نوع اختـلال دوقطبي و اختلال شخصيــت رنج ميبرند.
اکثر اين بيماريها درسنيــن جواني ونوجواني فرد را درگير ميکنند، زماني که افراد تحصيلات خود را بايد تکميل کنند، کسب و کار ياد گرفته و شغل انتخاب کنند و يا تشکيل خانواده دهند. در نتيجه حتا اگر بيماري به طور کامل و بدون نقايص کارکردي ماندگار علاج شود، افراد مزبور همچنان به توانبخشي اجتماعي گسترده نياز دارند.
ايجاد مراكز مناسب جهت بازتواني بيماران رواني(غيراز مركز نگهداري) و حمايت از خانواده آنها ميتواند در اين زمينه راهگشا باشد. ستاد ساماندهي بيماران مزمن رواني در سازمان بهزيستي در حال تغيير رويکرد مراکز خود در اين جهت ميباشد.
ارتقاي بهداشت (Health promotion):
ارتقاي بهداشت فرآيندي است که مردم را قادر ميسازد تا کنترل بيشتري بر سلامتی شان داشته باشند و آن را از وضعيت کنوني بهتر کنند. بنابر اين ارتقا به بالابردن کيفيت زندگي و ايجاد فرصتهايي براي سالمتر زيستن تکيه دارد نه فقط تخفيف و کاهش علايم بيماري. عوامل رواني- اجتماعي مانند: تغذيه مناسب، ورزش کافي، عدم مصرف سيگار و الکل و اجتناب از رفتارهاي پرخطر جنسي بر سطح سلامتي در زندگي تاثير مثبت ميگذارد.
بسياري از فعاليتهاي ارتقاي سلامت از طريق تغييرات ساختاري در جامعه اتفاق مي افتد که نياز به همکاري بين بخشي، بين سيستمهاي اجتماعي دارد. بررسيهاي وسيعي که در جهان در فرهنگهاي مختلف به انجام رسيده نشان ميدهد که عوامل رواني، اجتماعي و رفتاري زيادي براي حفظ سلامت و حمايت از سلامت مثبت وجود دارد.
اين عوامل افراد را در مقابل بيماري مقاوم ميگرداند، ناتواني ناشي از بيماري را به تاخير مي اندازد يا کاهش ميدهد و باعث بهبودي سريع بيماري ميشود. تغذيه با شير مادر و بيمارستانهاي دوستدار کودک باعث پيوند و دلبستگي بيشتر بين مادر و کودک شده و رشد و تکامل کودک را به شكل بارزي بهبود مي بخشد
اقدامات ارتقا دهنده بهداشت روان شامل برنامههايي مانند ارتقاي اعتماد به نفس، مهارتهاي ارتباطي، تصميم گيري و غيره ميباشد که با عنوان آموزش مهارتهاي زندگي درحال حاضر به وسيله اداره سلامت روان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي، وزارت آموزش و پرورش و سازمان بهزيستي در حال انجام است.
آموزش مهارتهاي فرزند پروري که به تازگي از طريق اداره سلامت روان وزارت بهداشت شروع شده است، نمونه ديگري از برنامههاي ارتقايي سلامت روان است که در عين حال ميتواند از کودک آزاري نيز پيشگيري كند. ارتقا بهداشت با مفاهيم ديگري چون آموزش بهداشت ارتباط دارد.
مفهوم پيشگيري بيشتر به معني كاهش خطر ابتلا به بيماري است (پيشگيري از رويدادها، پيامدها و عوارض يك بيماري و پيشگيري از رخداد دوباره بيماري). در حاليكه آموزش بهداشت مفهومي است كه ارتقاي بهداشت از آن برخاسته است.
به طور سنتي آموزش بهداشت به آموزش افراد و پس از آن آموزش گروهها و جامعه ربط داده ميشود بنابر اين تمركز آن نخست به افراد و سپس بر تغيير رفتار جمعي است. با توجه به موارد ياد شده ميتوان گفت آموزش بهداشت در عملي ساختن فعاليتهاي ارتقاي بهداشت نقش مهمي دارد.
سلامت را دو نوع ميتوان تعريف كرد. طبق یک تعريف سلامت عبارت از فقدان بيماري است و طبق تعريف دیگری ، سلامت با ارتقاي (promotion) بهداشت مرتبط ميشود؛ حتی در افراد سالم سلامت سطوح مختلفي دارد.
بهداشت روان نيز چيزي فراتر از فقدان يا نبود بيماري رواني است. بعد مثبت بهداشت روان كه سازمان بهداشت جهاني نيز روي آن تكيه دارد، در تعريف سلامتي لحاظ شده است « سلامتي يك حالت رفاه جسمي، رواني و اجتماعي است، نه فقط فقدان بيماري و يا ناتواني» سازمان جهاني بهداشت همچنين تاکيد دارد که هيچ يک از موارد فوق بر ديگري برتري ندارد.
به گزارش میگنا مفهوم سلامت روان شامل آسايش ذهني، احساس خودتوانمندي، خودمختاري، كفايت، درك هم بستگي بين نسلي و شناخت توانايي خود در محقق ساختن ظرفيتهاي عقلي و هيجاني خويش است. به گونهاي ديگر ميتوان گفت: بهداشت روان حالتي از رفاه است كه در آن فرد تواناييهايش را باز ميشناسد و قادر است با استرسهاي معمول زندگي مدارا کند، از نظر شغلي مفيد و سازنده باشد، براي اجتماع خود نقشي ايفا کند و با ديگران مشارکت و همکاري داشته باشد.
سلامت روان شامل افزايش تواناييهاي افراد و جامعه و قادرسازي آنها در دستيابي به اهداف مورد نظر ميباشد.
بهداشت روان به همه ما مربوط است، نه فقط به كساني كه از بيماريهاي رواني رنج ميبرند. هيچ گروهي از بيماري رواني مصون نيست. البته بايد اذعان داشت كه بیماریهای روانی در افراد بيخانمان، تهيدستان، افراد بيكار و با سطح تحصيلات پايين، كساني كه قرباني خشونت بودهاند، مهاجران و پناهندگان، كودكان و نوجوانان و زناني كه مورد سواستفاده قرار گرفتهاند و در افراد مسن كه مورد غفلـت و بيتوجهي واقع شدهاند، بيشتر ديده ميشود.
متاسفانه در بخش عظيمي از دنيا به بهداشت روان و بيماري رواني به اندازه سلامت جسماني و بيماري جسمي اهميت داده نميشود و مورد بيتوجهي و غفلت قرار گرفته ميشود.
پيشگيري و ارتقا:
پيشگيري از اختلالهاي رواني بخشي از برنامه بهداشت روان جامعه است. پيشگيري از اختلالهاي رواني مبتني بر اصول بهداشت عمومي است و هدف آن کاهش بروز، طول مدت و ناتواني ماندگار اختلالهاي رواني است و به انواع پيشگيري سطح اول، سطح دوم و سطح سوم تقسيم ميشود.
پيشگيري سطح اول:
هدف از پيشگيري سطح اول جلوگيري از بروز بيماري يا اختلال و در نتيجه کاهش ميزان بروز (نسبت موارد جديد به جمعيت در دوره زماني معين) است. اين هدف در بهداشت عمومي به کمک حذف عوامل مسبب، کاهش عوامل خطرساز، تقويت ميزبان و جلوگيري از سـرايت بيماري محقق ميشود.
در برخي از بيماريهاي جسمي، شناسايي و تغيير يک يا چند عامل فوق انقلابي در مراقبتهاي بهداشتي ايجاد کرده است که به عنوان مثال ميتوان از حذف تقريبي بسياري از بيماريهاي عفوني و کاهش برخي از انواع سرطان، بيماري قلبي و بيماريهاي ريوي نام برد.
نمونهاي از برنامه پيشگيري سطح اول در بهداشت رواني که به وسيله اداره سلامت روان وزارت بهداشت اجرا ميشود، پيشگيري اوليه از خودکشي است بايد توجه داشت که گرچه پيشگيري سطح اول روش مناسب تري است ولي همواره امکانپذير نيست، زيرا براي اين نوع پيشگيري دانش کافي نسبت به عوامل خطر (risk factors) بايد موجود باشد.
پيشگيري سطح دوم:
پيشگيري سطح دوم طبـق تعريف عبارت است از شناسايي زودرس و درمان سريع بيماري يا اختــلال به منظور کاهش شيوع اختلال (نسبــت موارد موجود در جمعيت در معرض خطـر طي يک دوره زماني معين) از طريق کوتاه کردن مدت آن.
پيشگيري سطح سوم:
هدف از اين نوع پيشگيري کاهش شيوع كاستيها و ناتوانيهاي باقيمانده ناشي از بيماري يا اختلال است. در مورد اختلالهاي رواني، اين نوع پيشگيري افراد دچار بيماري رواني مزمن را قادر ميسازد به عاليترين سطح ممکن عملكرد خود دست يابند. پيشگيري سطح سوم يا توانبخشي به تقريب همواره به بيماراني ميپردازد که از بيماريهاي شديد و ناتوان کننده مانند اسکيزوفرني، شديدترين نوع اختـلال دوقطبي و اختلال شخصيــت رنج ميبرند.
اکثر اين بيماريها درسنيــن جواني ونوجواني فرد را درگير ميکنند، زماني که افراد تحصيلات خود را بايد تکميل کنند، کسب و کار ياد گرفته و شغل انتخاب کنند و يا تشکيل خانواده دهند. در نتيجه حتا اگر بيماري به طور کامل و بدون نقايص کارکردي ماندگار علاج شود، افراد مزبور همچنان به توانبخشي اجتماعي گسترده نياز دارند.
ايجاد مراكز مناسب جهت بازتواني بيماران رواني(غيراز مركز نگهداري) و حمايت از خانواده آنها ميتواند در اين زمينه راهگشا باشد. ستاد ساماندهي بيماران مزمن رواني در سازمان بهزيستي در حال تغيير رويکرد مراکز خود در اين جهت ميباشد.
ارتقاي بهداشت (Health promotion):
ارتقاي بهداشت فرآيندي است که مردم را قادر ميسازد تا کنترل بيشتري بر سلامتی شان داشته باشند و آن را از وضعيت کنوني بهتر کنند. بنابر اين ارتقا به بالابردن کيفيت زندگي و ايجاد فرصتهايي براي سالمتر زيستن تکيه دارد نه فقط تخفيف و کاهش علايم بيماري. عوامل رواني- اجتماعي مانند: تغذيه مناسب، ورزش کافي، عدم مصرف سيگار و الکل و اجتناب از رفتارهاي پرخطر جنسي بر سطح سلامتي در زندگي تاثير مثبت ميگذارد.
بسياري از فعاليتهاي ارتقاي سلامت از طريق تغييرات ساختاري در جامعه اتفاق مي افتد که نياز به همکاري بين بخشي، بين سيستمهاي اجتماعي دارد. بررسيهاي وسيعي که در جهان در فرهنگهاي مختلف به انجام رسيده نشان ميدهد که عوامل رواني، اجتماعي و رفتاري زيادي براي حفظ سلامت و حمايت از سلامت مثبت وجود دارد.
اين عوامل افراد را در مقابل بيماري مقاوم ميگرداند، ناتواني ناشي از بيماري را به تاخير مي اندازد يا کاهش ميدهد و باعث بهبودي سريع بيماري ميشود. تغذيه با شير مادر و بيمارستانهاي دوستدار کودک باعث پيوند و دلبستگي بيشتر بين مادر و کودک شده و رشد و تکامل کودک را به شكل بارزي بهبود مي بخشد
اقدامات ارتقا دهنده بهداشت روان شامل برنامههايي مانند ارتقاي اعتماد به نفس، مهارتهاي ارتباطي، تصميم گيري و غيره ميباشد که با عنوان آموزش مهارتهاي زندگي درحال حاضر به وسيله اداره سلامت روان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي، وزارت آموزش و پرورش و سازمان بهزيستي در حال انجام است.
آموزش مهارتهاي فرزند پروري که به تازگي از طريق اداره سلامت روان وزارت بهداشت شروع شده است، نمونه ديگري از برنامههاي ارتقايي سلامت روان است که در عين حال ميتواند از کودک آزاري نيز پيشگيري كند. ارتقا بهداشت با مفاهيم ديگري چون آموزش بهداشت ارتباط دارد.
مفهوم پيشگيري بيشتر به معني كاهش خطر ابتلا به بيماري است (پيشگيري از رويدادها، پيامدها و عوارض يك بيماري و پيشگيري از رخداد دوباره بيماري). در حاليكه آموزش بهداشت مفهومي است كه ارتقاي بهداشت از آن برخاسته است.
به طور سنتي آموزش بهداشت به آموزش افراد و پس از آن آموزش گروهها و جامعه ربط داده ميشود بنابر اين تمركز آن نخست به افراد و سپس بر تغيير رفتار جمعي است. با توجه به موارد ياد شده ميتوان گفت آموزش بهداشت در عملي ساختن فعاليتهاي ارتقاي بهداشت نقش مهمي دارد.