به دنیا آمده اید تا دریافت کنید

بخشش می تواند به لحاظ انرژی به شما روحیه بدهد، به شرطی که آنرا به شکل سالم ببینید. دریافت کردن نیز می بایست به همین شکل باشد. متاسفانه خیلی از ما شیوه دریافت را نمی دانیم، گرچه از دوران جنینی به نحوی به دریافت وابسته بودیم و از طریق بند ناف مادر مواد مغذی را می گرفتیم تا زنده بمانیم. وقتی به دنیا می آمدیم، بند ناف همچنان به ما اکسیژن رسانی می کرد تا زمانی که بتوانیم تغییرات لازم را به ریه خود بدهیم و بطور طبیعی نفس بکشیم. بعد از آن هم از بدن مادر تغذیه می کردیم و بدن مادر به ما آرامش لازم را می داد و شرط زنده ماندن ما دریافت کردن بود. خیلی از ما توانایی را از دست داده ایم. همچنان می بایست در دوران بزرگسالی خود دریافت کردن را کاملا به یاد بسپاریم.

دریافت کردن می تواند به شدت در هر جنبه زندگی شما اثرگذار باشد. وقتی به لحاظ انرژی صحبت می کنیم. بگذارید مثالی فیزیکی بزنیم. دست چپ خود را تا جایی که می توانید مشت کنید و تا وقتی که سفیدی انگشتان خود را به دلیل عدم گردش خون ببینید، ادامه دهید. ده ثانیه دست خود را به همین حال نگه دارید.حالا دست خود را بالا بگیرید و گردش خون را حس کنید. حس خوبی دارید، مگر نه؟ دست شما در حالا وضعیت دریافت قرار دارد. در حال دریافت اکسیژن، گلوکز و سلولهای ایمنی و الکترواستیل ها و هر چیز دیگری که در جریان خون است، این قدرت دریافت را نشان می دهد.

مثالی که زدیم، مثالی فیزیکی از دریافت است. وقتی به هر شکلی دریافت می کنید، می توانید همین حس خوب را داشته باشید. یادتان می آید که در دوران کودکی و به خاطر هدایای روز عید یا روز تولدتان چنان هیجان زده بودید که خوابتان می برد؟ این مثال دریافت را نشان می دهد. تجاربی که بسیار پاک و خالص بودند. خیلی وقت بود که این لذت را این قدر پرشور احساس نکرده بودید. احتمال دارد که از زمان کودکی به خاطر دریافت نکردن آنچه واقعا می خواستید، احساس نومیدی می کنید. شاید یاد نگرفته اید که دریافت کردن به نحوی هزینه دارد. توانایی ما برای دریافت با آغوش باز می تواند به نوعی توسط خیلی از مسائل مختلف به هم ریخته شود.

طی سالها به بسیاری از ما یاد داده اند که امید و آرزوهای زیادی نداشته باشیم، مبادا نومید شویم! این راهنمایی غلط قرار بوده که ما را از درد و رنج رها کند، اما واقعا از درد و رنج حل نشده کسانی ریشه می گیرد که به ما این گونه مطالب را آموخته اند و این الگو می تواند در طی نسل ها عمیق تر شود.

نتیجه نهایی آن است که همیشه در حالتی زندگی کنیم که نه خیلی خوشحال باشیم نه خیلی ناراحت. نوعی زندگی میانه را انتخاب می کنیم که خالی از درد و رنج و نومیدی بوده و در عین حال عاری از هیجان و شگفتی است. بیاموزیم که زیاد متوقع نباشیم و این مسئله به واقعیت زندگی روزانه ما تبدیل شود. به مرور زمان این باور را رشد می دهیم که خیلی شایسته دریافت و گرفتن از سوی دیگران نیستیم.

همانگونه که آماندا اون در کتابش تحت عنوان قدرت دریافت می نویسد، تنها مثال برای کسی که نمی داند چگونه دریافت کند، مثال کسی است که نمی داند چگونه و به چه نحوی به دیگران ببخشد. کسانی که دریافت نمی کنند و هنر آنرا نمی دانند به سمت کسانی جذب می شوند که بخشش را بلد نیستند. به عبارت دیگر مسئله این نیست که شما به سوی کسانی جذب می شوید که بلد نیستند ببخشند، بلکه شما دریافت کننده بی تجربه ایی هستید.

بدتر این که خیلی از ما یاد گرفته ایم بدون آنکه در عوض،چیزی ببخشیم، شایسته دریافت کردن نیستیم. ضرب المثل هایی مثل ناهار مجانی گیرت نمی آد، به ما پیام می دهد که همانگونه که هستیم، ارزشمند نیستیم و البته مطلقا حقیقت ندارد. در طی سالهایی که تمرین طبابت و پزشکی می کنم، مثال های بی شماری دیده ام که برخی از زنان تنها زمانی از سوی همسر و فرزندان خود توجه و محبت می بینند که بیمار هستند.

حدس بزنید که چه اتفاقی می افتد، او خودش را به مریضی می زند تا بتواند توجه و حمایت دلخواه خود را بگیرد. او باید یاد بگیرد در عین حالی که سالم است از سوی خانواده خود توجه و محبت ببیند نه وقتی که بیمار هستند. حدس بزنید که چه اتفاقی می افتد، او خودش را به مریضی می زند. او باید یاد بگیرد در عین حالی که سالم است از سوی خانواده خود توجه و محبت ببیند نه فقط وقتی که بیمار می شود. من خیلی از بیماران را دیده ام که مثل بچه ها خود را به بیماری می زنند تا بتوانند محبت دیگران را جلب کنند.مثل بچه هایی که مریض می شوند تا توجه مادر را به خود جلب کنند. تعجبی ندارد که دریافت کردن این قدر چالش بر انگیز است.

به ما آموخته اند که باید بهای آن را هرطور شده بدهیم و این کار را از طریق کارهایی که به ما حس ارزشمندی می دهند، انجام می دهیم و یا می خواهیم از طریق بیماری و تصادف توجه دیگران را به خود جلب کنیم.

مطالعات نشان می دهند که حتی تصادفات نیز بر اثر خشم یا غم و اندوه رخ می دهند، احساساتی که به ما نشان می دهند، نیاز بر آورده نشده ایی داریم. بله با توجه به این برنامه ریزی عمیق و ناخواسته ناخودآگاه در دریافت کردن، چطور می توانیم شروع به دریافت کردن کنیم؟ زندگی را آسان بگیرید.


نویسنده: کریستین نورتراپ
مترجم: عفت حیدری.بهارسبز