تفاوت روان شناس، مشاور و روانپزشک چیست؟
میگنا: دکتر گوهریسنا انزانی گفت: امروزه همزمان با رشد و پیشرفت دنیا، تغییرات زیادی در حال اتفاق افتادن است؛ تغییراتی که زمینهساز تفاوت میان والدین و فرزندان و از سویی دیگر موجب افزایش مشکلات فردی و اجتماعی، آسیبهای روحی و روانی شده است که اگر متوقف نشوند جامعه را دچار آسیبهای اجتماعی مانند طلاق، خودکشی، اعتیاد، ترک تحصیل و ... اشتباه میکنند.
وی با بیان اینکه در جامعه امروزی مشاوره از اهمیت بالایی برخوردار است، گفت: با تخصصی شدن تمامی علوم نیاز به مشاوره و روان شناسی در کشور افزایش یافته است.
به گفته انزانی با پیشرفت جامعه برچسب زنی به کسانی که از خدمات روانشناختی استفاده میکنند کاهش پیدا کرده است و دیگر جامعه افرادی را که به روان شناس مراجعه میکنند را «دیوانه» خطاب نمیکند. این دیدگاه باعث شده است تا افراد بیشتری برای پیشگیری یا رفع مسائل زندگی خود با سهولت بیشتری از خدمات روانشناسی و مشاوره بهرهمند شوند.
این روانشناس با بیان اینکه روان شناسان یا روانپزشکان بدون قضاوت و بدون درگیر کردن احساسشان میتوانند راهکارهای منطقی و مناسبی را به مراجعان خود ارائه کنند، تاکید کرد: با توجه به شرایط کنونی جامعه، به نظر میرسد نیازمندان به روان شناسان اغلب اوقات در این سردرگمی که در چه حیطهای باید از چه متخصصی خدمات روانی دریافت کنند به سر میبرند زیرا متخصصان زیادی همچون مشاور، روان شناس، روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب در حیطه روان انسانها فعالیت میکنند به همین دلیل باید بتوان تعریف دقیقی از کارکرد هر رشته داشت تا در صورت بروز بحران، افراد آگاه باشند که باید از چه متخصصی کمک بگیرند.
انزانی افزود: بخشی از جامعه نوع تخصص متخصص مغز و اعصاب با متخصص اعصاب و روان و روان شناس را با مشاور اشتباه میگیرند این درحالیست که متخصص مغز و اعصاب در زمینه بیماریهای مغز و اعصاب بر سیستم مرکزی اعصاب و اعصاب محیطی تخصص دارد و بیمار در صورت بروز مشکلاتی مانند سردرد، اختلالات خواب، مشکلات عروقی، مغزی، ام اس، صرع، پارکینسون یا سکته باید به او مراجعه کند.
وی در ادامه گفت: از آنجایی که متخصص مغز و اعصاب با متخصص اعصاب و روان به کرات اشتباه گرفته میشود، باید توجه کرد که متخصص اعصاب و روان یا روان پزشک در تشخیص، ارزیابی، درمان و پیشگیری اختلالات رفتاری، عاطفی و ذهنی تخصص دارد. او تنها کسی است که میتواند دارودرمانی انجام دهد و در صورت نیاز بستری فرد در بیمارستان روانپزشکی، هماهنگیهای لازم را انجام دهد و گاهی از شوک درمانی یا سایر درمانهای روانپزشکی کمک میگیرد. در واقع متخصص اعصاب و روان روانپزشکی است که دوره عمومی پزشکی را گذرانده سپس تخصص در زمینه روانپزشکی را کسب کرده است و برای اختلالاتی همچون افسردگی، اضطراب، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، وسواس و... راهکارهای مناسب را ارائه میدهد این درحالیست که روان شناسی علم مطالعه فرایندهای ذهنی و کارکرد ذهنی احساسات، هیجانات، انگیزش و رفتار انسان است.
انزانی تاکید کرد: روان شناسان در مورد هر مسئلهای از منبع علمی و پژوهشی استفاده میکنند. در واقع تغییر رفتار، رشد و درمان فرایندی مداوم، مستمر و طولانی مدت است که باید با تلاش خود فرد برای توانگری و خودسازی دائم انجام شود. تکنیکهای روان شناسان بر پایه علم و پژوهش است و طی گذر زمان با مطالعه و انجام تمرینات مربوطه شاید بتوانند مشکلات و مسائل پیش آمده را کاهش دهند.
این روان شناس در ادامه به تشریح تفاوتهای روان شناس و مشاور پرداخت و گفت: مشاور از فنون علوم روان شناسی برای کمک به افراد در زمان تصمیمگیری (یا انتخاب) در مراحل مختلف زندگی(تحصیل،ازدواج و اشتغال) بهره میگیرد اما درمان اختلالات مانند اضطراب، افسردگی و.. را انجام نمیدهد. معمولا مراجعانی که به مشاور مراجعه میکنند مشکل حاد و جدی ندارند و نیازمند دریافت راهنمایی برای مشکلات خود هستند اما روان شناسان مشکلات جدی و ریشه ای تری را بررسی میکنند و به گروههای متفاوتی تقسیم میشوند.
انزانی اضافه کرد: روان شناس عمومی، شناخت مسائل روان شناسی و علل رفتار انسان را مد نظر دارد و در امر آموزش و پرورش شناخت کودکان عادی و استثنایی، مسائل روانی و اجتماعی، استرس و مشکلات مالی فعالیت میکند. روانشناس میتواند در حوزه خانواده (ساختار و فرآیند تحول خانواده، شناسایی علل ناهنجار زوجین، تکنیک حل مشکلات و...)، تربیتی (یادگیری، تربیت معلم، شناخت مشکلات دانش آموزان عقب مانده و تیزهوش و...)، صنعتی و سازمانی (مطالعه علمی رابطه بین دنیای انسان و کار، ارائه مشاوره به مدیران و کارکنان و...) فعالیت کند.
به گفته وی در روان شناسی بالینی، روان شناس به شناخت ناهنجاریهای رفتار انسان، ناتوانیهای شناختی احساسی، رفتاری، تغییر و درمان ناهنجاریها، راههای پیشگیری از آن میپردازد. این گروه خدمات بالینی انجام میدهند، پژوهش میکنند، آموزشهایشان پیشرفتهتر است، در مراکز توانبخشی و پیشگیری فعالیت میکنند، کارگاههای آموزشی تخصصی برگزار میکنند و میتوانند در حیطه روان شناسی بالینی، کودک و نوجوان، اختلالات را تشخیص دهند.
همچنین در روان درمانی چگونگی احساس و رفتار هر فرد بررسی میشود. هدف از این کار تغییر در افکار، احساس، رفتار و تغییر در نگرش هر فرد است. حال آنکه در روانکاوی با یافتن ریشه مشکل و تمرکز بر مشکلات کودکی هدف رفع مشکلات و مسائل اساسی است. در گروه روانسنجی نیز ارزیابی، ارزشیابی، سنجش و اندازه گیری صفات، ویژگی شخصیتی انسانی با ابزار مختلف مانند تست یا آزمونهای روانی انجام میشود.
انزانی با بیان اینکه در تیم روان شناسی، روان شناسان متفاوت بالینی، عمومی، تربیتی، روانسنج، روانپزشک و مشاور فعالیت میکنند، گفت: باید توجه کرد که افرادی که به عنوان مشاور، روان شناس و روانپزشک فعالیت میکنند باید دارای مجوز سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور باشند زیرا با توجه به افزایش روان شناسان زرد(روانشناس نماها) که خدمات آنها به جامعه اثر کوتاهمدت مثبتی دارد اما به مرور زمان اثرات جبران ناپذیری را بر افراد ایجاد میکنند، توجه به این نکته ضروری است که روان شناسان حقیقی باید حداقل در مقطع کارشناسی ارشد یا دکترا دارای مدرک علمی باشند.
وی با بیان اینکه در جامعه امروزی مشاوره از اهمیت بالایی برخوردار است، گفت: با تخصصی شدن تمامی علوم نیاز به مشاوره و روان شناسی در کشور افزایش یافته است.
به گفته انزانی با پیشرفت جامعه برچسب زنی به کسانی که از خدمات روانشناختی استفاده میکنند کاهش پیدا کرده است و دیگر جامعه افرادی را که به روان شناس مراجعه میکنند را «دیوانه» خطاب نمیکند. این دیدگاه باعث شده است تا افراد بیشتری برای پیشگیری یا رفع مسائل زندگی خود با سهولت بیشتری از خدمات روانشناسی و مشاوره بهرهمند شوند.
این روانشناس با بیان اینکه روان شناسان یا روانپزشکان بدون قضاوت و بدون درگیر کردن احساسشان میتوانند راهکارهای منطقی و مناسبی را به مراجعان خود ارائه کنند، تاکید کرد: با توجه به شرایط کنونی جامعه، به نظر میرسد نیازمندان به روان شناسان اغلب اوقات در این سردرگمی که در چه حیطهای باید از چه متخصصی خدمات روانی دریافت کنند به سر میبرند زیرا متخصصان زیادی همچون مشاور، روان شناس، روانپزشک یا متخصص مغز و اعصاب در حیطه روان انسانها فعالیت میکنند به همین دلیل باید بتوان تعریف دقیقی از کارکرد هر رشته داشت تا در صورت بروز بحران، افراد آگاه باشند که باید از چه متخصصی کمک بگیرند.
انزانی افزود: بخشی از جامعه نوع تخصص متخصص مغز و اعصاب با متخصص اعصاب و روان و روان شناس را با مشاور اشتباه میگیرند این درحالیست که متخصص مغز و اعصاب در زمینه بیماریهای مغز و اعصاب بر سیستم مرکزی اعصاب و اعصاب محیطی تخصص دارد و بیمار در صورت بروز مشکلاتی مانند سردرد، اختلالات خواب، مشکلات عروقی، مغزی، ام اس، صرع، پارکینسون یا سکته باید به او مراجعه کند.
وی در ادامه گفت: از آنجایی که متخصص مغز و اعصاب با متخصص اعصاب و روان به کرات اشتباه گرفته میشود، باید توجه کرد که متخصص اعصاب و روان یا روان پزشک در تشخیص، ارزیابی، درمان و پیشگیری اختلالات رفتاری، عاطفی و ذهنی تخصص دارد. او تنها کسی است که میتواند دارودرمانی انجام دهد و در صورت نیاز بستری فرد در بیمارستان روانپزشکی، هماهنگیهای لازم را انجام دهد و گاهی از شوک درمانی یا سایر درمانهای روانپزشکی کمک میگیرد. در واقع متخصص اعصاب و روان روانپزشکی است که دوره عمومی پزشکی را گذرانده سپس تخصص در زمینه روانپزشکی را کسب کرده است و برای اختلالاتی همچون افسردگی، اضطراب، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنی، وسواس و... راهکارهای مناسب را ارائه میدهد این درحالیست که روان شناسی علم مطالعه فرایندهای ذهنی و کارکرد ذهنی احساسات، هیجانات، انگیزش و رفتار انسان است.
انزانی تاکید کرد: روان شناسان در مورد هر مسئلهای از منبع علمی و پژوهشی استفاده میکنند. در واقع تغییر رفتار، رشد و درمان فرایندی مداوم، مستمر و طولانی مدت است که باید با تلاش خود فرد برای توانگری و خودسازی دائم انجام شود. تکنیکهای روان شناسان بر پایه علم و پژوهش است و طی گذر زمان با مطالعه و انجام تمرینات مربوطه شاید بتوانند مشکلات و مسائل پیش آمده را کاهش دهند.
این روان شناس در ادامه به تشریح تفاوتهای روان شناس و مشاور پرداخت و گفت: مشاور از فنون علوم روان شناسی برای کمک به افراد در زمان تصمیمگیری (یا انتخاب) در مراحل مختلف زندگی(تحصیل،ازدواج و اشتغال) بهره میگیرد اما درمان اختلالات مانند اضطراب، افسردگی و.. را انجام نمیدهد. معمولا مراجعانی که به مشاور مراجعه میکنند مشکل حاد و جدی ندارند و نیازمند دریافت راهنمایی برای مشکلات خود هستند اما روان شناسان مشکلات جدی و ریشه ای تری را بررسی میکنند و به گروههای متفاوتی تقسیم میشوند.
انزانی اضافه کرد: روان شناس عمومی، شناخت مسائل روان شناسی و علل رفتار انسان را مد نظر دارد و در امر آموزش و پرورش شناخت کودکان عادی و استثنایی، مسائل روانی و اجتماعی، استرس و مشکلات مالی فعالیت میکند. روانشناس میتواند در حوزه خانواده (ساختار و فرآیند تحول خانواده، شناسایی علل ناهنجار زوجین، تکنیک حل مشکلات و...)، تربیتی (یادگیری، تربیت معلم، شناخت مشکلات دانش آموزان عقب مانده و تیزهوش و...)، صنعتی و سازمانی (مطالعه علمی رابطه بین دنیای انسان و کار، ارائه مشاوره به مدیران و کارکنان و...) فعالیت کند.
به گفته وی در روان شناسی بالینی، روان شناس به شناخت ناهنجاریهای رفتار انسان، ناتوانیهای شناختی احساسی، رفتاری، تغییر و درمان ناهنجاریها، راههای پیشگیری از آن میپردازد. این گروه خدمات بالینی انجام میدهند، پژوهش میکنند، آموزشهایشان پیشرفتهتر است، در مراکز توانبخشی و پیشگیری فعالیت میکنند، کارگاههای آموزشی تخصصی برگزار میکنند و میتوانند در حیطه روان شناسی بالینی، کودک و نوجوان، اختلالات را تشخیص دهند.
همچنین در روان درمانی چگونگی احساس و رفتار هر فرد بررسی میشود. هدف از این کار تغییر در افکار، احساس، رفتار و تغییر در نگرش هر فرد است. حال آنکه در روانکاوی با یافتن ریشه مشکل و تمرکز بر مشکلات کودکی هدف رفع مشکلات و مسائل اساسی است. در گروه روانسنجی نیز ارزیابی، ارزشیابی، سنجش و اندازه گیری صفات، ویژگی شخصیتی انسانی با ابزار مختلف مانند تست یا آزمونهای روانی انجام میشود.
انزانی با بیان اینکه در تیم روان شناسی، روان شناسان متفاوت بالینی، عمومی، تربیتی، روانسنج، روانپزشک و مشاور فعالیت میکنند، گفت: باید توجه کرد که افرادی که به عنوان مشاور، روان شناس و روانپزشک فعالیت میکنند باید دارای مجوز سازمان نظام روان شناسی و مشاوره کشور باشند زیرا با توجه به افزایش روان شناسان زرد(روانشناس نماها) که خدمات آنها به جامعه اثر کوتاهمدت مثبتی دارد اما به مرور زمان اثرات جبران ناپذیری را بر افراد ایجاد میکنند، توجه به این نکته ضروری است که روان شناسان حقیقی باید حداقل در مقطع کارشناسی ارشد یا دکترا دارای مدرک علمی باشند.
مرجع : خبرگزاری ایسنا