شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 4 May 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۹ / ۱۹:۴۰
کد مطلب: 226
۰

یک پرش سه‌گام برای اصلاح رابطه با همسر

یک پرش سه‌گام برای اصلاح رابطه با همسر
وقتی با هم صادق نباشیم، تعهدمان از بین می‌رود و از رابطه‌ای که با یکدیگر داریم چیزی جز نام آن باقی نخواهد ماند. فرقی نمی‌کند این رابطه بین همسران باشد یا بین مادر و پدر یا بین فرزندان و یا حتی رابطه دو همکار؛ مهم آن است که اصول و ارکان یک رابطه سالم یعنی ابراز علاقه، تعهد داشتن و صادق بودن حفظ شود. اما واقعا چه ‌طور می‌توان در دنیای امروز، دروغ نگفت و نشیند و صداقت را مهمان ‌خانه‌ها کرد؟
این پرسشی است که هفته نامه سلامت در گزارشی پاسخ می دهد.

گام اول: به طرف مقابل‌تان اعتماد به نفس بدهید اول اینکه باید به طرف مقابل‌ مان ( فرزند، همکار، همسر ) اعتماد به نفس بدهیم. افراد وقتی دروغ می‌گویند که به دلیل اعتماد به نفس پایین سعی می‌کنند با پناه بردن به کذب برای خودشان یک جایگاه امن به دست آورند. کسانی می‌توانند صداقت داشته باشند که از اعتماد به نفس خوبی برخوردارند و نگران تایید و یا طرد شدن از طرف دیگران نیستند. چون آنها تایید لازم را از درون خودشان می‌گیرند و این به خاطر اعتماد به نفس خوبی است که دارند. پس در یک جمله اگر بخواهیم راهکاری را جهت وارد شدن صداقت به رابطه‌مان ارایه بدهیم این است که به افراد کمک کنیم تا اعتماد به نفس آنها تقویت شود.
شما باید به جای تخریب یا سرزنش طرف مقابل ( همسر، فرزند و... ) که باعث کاهش اعتماد به نفس او می‌شود آنها را همان‌ گونه که هستند بپذیرید و دوست داشته باشید و نقاط قوت آنها را برجسته کنید تا اعتماد به نفس‌شان تقویت شود و شهامت صادق بودن را پیدا کنند. اگر خودشان، خودشان را قبول کنند دیگر نیازمند تایید دیگران نیستند. باید به مرور امنیت را بر رابطه خود حاکم کنید. نکته ظریف دیگری هم در اینجا وجود دارد. یکی از مشکلات فرهنگی ما آن است که ما بیشتر عادت داریم نقاط ضعف و نقصان طرف مقابل را بازگو کنیم و نقاط قوت او را نمی‌گوییم. بازگو کردن ضعف‌ها باعث از بین رفتن اعتماد به نفس افراد می‌شود. ما باید تلاش کنیم این عادت ریشه‌دار فرهنگی را ترک کنیم و برای تقویت اعتماد به نفس و تقویت رفتارهای صادقانه، به جای تکیه بر ضعف‌ها، نقاط قوت یکدیگر را به هم یادآوری کنیم و یادمان باشد که به رخ کشیدن نقاط ضعف افراد بدترین کاری است که در یک رابطه می‌تواند صورت پذیرد.
گام دوم: عشق‌ تان را به زبان بیاورید تا او احساس امنیت کند. از دیگر دلایلی که افراد را به دروغ ‌گویی مجبور می‌کند، ترس از محیط و افراد است. ما می‌ترسیم که مبادا چنین و چنان شود و به دروغ پناه می‌بریم و برای تبرئه خود نام دروغ مصلحتی را می‌سازیم. اگر طرف شما احساس امنیت کند و بداند با تمام نقاط ضعف و قوتی که دارد دوست‌اش دارید و به همین صورت قبول‌اش می‌کنید، امنیت پیدا می‌کند و شهامت لازم برای پذیرش مسایل مختلف را می‌یابد. در این حالت او به جای ترس از طرد شدن و فرار از واقعیت و یا تلاش برای پوشاندن نقاط ضعف خود با دروغ، صادقانه رفتار می‌کند. برای اینکه حس صداقت در رابطه افراد رشد کند، باید فرد احساس امنیت عاطفی داشته باشد و یکی از راه‌های مهم احساس امنیت عاطفی ابراز عشق و علاقه طرفین رابطه و گفتن جملاتی با مضمون " دوست‌ات دارم " و " عاشقت‌ام " است. مادر و پدری که فرزند خود را مدام با این جملات محبت‌آمیز صدا می‌کنند و به آنها امنیت می‌ دهند که آنها را بسیار دوست دارند، در واقع به فرزند خود می‌آموزند که لزومی ندارد کار اشتباه خود را مخفی کند و نقش بازی کند تا مبادا توجه و علاقه آنها را از دست دهد. آنها مدام با کلام عاشقانه به بچه‌ها می‌گویند که دوست داشتن جریان دایمی است که چه در صورت اشتباه و چه در صورت انجام کارهای خوب در جریان است. وقتی من به پسر بیست ساله‌‌ام بگویم:" الهی قربون‌ات برم مامان! می‌دانی که چه قدر دوست‌ات دارم، به همین دلیل نگران‌ام اشتباهی که انجام دادی لطمه‌ای به تو بزند. روی کمک من حساب کن تا این مشکل حل شود " آیا او بعد از اینکه چنین دوست داشتن عمیق و صادقانه‌ای را از والدین خود دریافت کند، باز هم تلاش می‌کند آن را از سطح و تایید جامعه به دست آورد و برای کسب آن دروغ بگوید و یا نقش بازی کند؟ قطعا خیر. او دیگر نیازی ندارد برای دریافت تایید از مردم و اینکه بگویند تو چه‌قدر آدم خوبی هستی ظاهرسازی کند و یا آنچه واقعا هست را نشان ندهد. البته این مشکل یک مساله ریشه‌دار فرهنگی است. ما در فرهنگ‌مان ابراز دوست داشتن را نمی‌آموزیم و اصولا از ابراز دوست داشتن و بیان واژه‌های عاشقانه وحشت داریم. همه ما تلاش می‌کنیم این حس را نسبت به یکدیگر پنهان کنیم و آن را بروز ندهیم. در حالی که اگر افراد خانواده بدانند که طرف مقابل به آنها چه قدر علاقه و عشق دارد، دیگر هیچ ترسی از آنها به دل راه نمی‌دهد و زمانی که یک کار اشتباه انجام داد و یا به دلیل کاستی، توانایی انجام کاری را نداشت، به دروغ و نقش‌بازی کردن متوسل نمی‌شود.

گام سوم: اگر سخت‌تان است، تدریجی شروع کنید. شاید بعضی از شما با خود بگویید بیان واژه‌های این‌چنینی که عشق و علاقه شما را به همسر، دوست، فرزند و یا همکارتان... برساند، بسیار سخت است. روان‌شناسانی که در روان‌شناسی عشق کار کرده‌اند، دوست داشتن و دوست داشته شدن را یکی از شروط اصلی تامین بهداشت روان و سلامت روانی ما می‌دانند.
بنابراین ضروری است که ابراز دوست داشتن را بیاموزیم و آن را در روابط بین خانواده خودمان بروز دهیم. اگر این آموزش، همگانی شود و همه مردم این مهارت را بیاموزند، قطعا چنان اعتماد و امنیتی در خانواده‌ها به وجود می‌آید که همه به راحتی و با شهامت بر اشتباهات خود معترف می‌شوند و منصفانه قضاوت می‌کنند و اطمینان می‌یابند که از علاقه طرفین رابطه کاسته نمی‌شود. آن وقت است که دغدغه همه به جای پرسش " مردم چه می‌گویند؟...اطرافیان چه فکری می‌کنند؟ " بیان واقعیت می‌شود و بس.
پیامبر(ص) می‌فرماید:" دروغ کلید تمام گناهان است." بیایید بدون هیچ محدودیت و خجالتی به یکدیگر بگویید:" دوست‌ات دارم " و مطمئن باشید گفتن این جمله مساوی است با استحکام روابط بین همسران، والدین و فرزندان و یا دوستان و مساوی است با رشد افراد و تلاش برای صادقانه رفتار کردن. اگر تا به حال این جملات را به همسرتان نگفته‌اید، اگر تا حالا به فرزندتان نگفته‌اید عشق مامان، عزیز دل پدر، دوست‌ات دارم، و اگر برای‌تان سخت است که از این سطح شروع به تمرین و بیان عواطف کنید، بدانید که در ابتدا باید از سطوح پایین‌تر شروع کنید و خزانه لغات خود را در این زمینه افزایش دهید.
تماشای فیلم‌‌های عاطفی و عاشقانه و شنیدن واژگان مرتبط و یا مطالعه کتب مختلف در این زمینه کمک‌تان خواهد کرد. زمانی که با این واژگان و اصطلاحات ‌آشنایی پیدا کردید، آنها را با عکس عزیزان‌تان تمرین کنید. عکس پسرتان را که روی طاقچه است، بردارید و به او بگویید:" عاشقتم! " البته می‌توانید با نوشتن یادداشت‌ها و نوشته‌های کوتاه و قرار دادن آن در کیف، لباس و یا اتاق او این حس و ابراز عشق را تمرین کنید.
امروزه اس‌ام‌اس، کار شما را آسان‌تر کرده. پدری که تا حالا به دختر یا پسرش از این جمله‌ها نگفته است می‌تواند به آنها اس ام اس بدهد: " عزیزم! می‌خواستم بگویم خیلی دوست‌ات دارم." مرحله بعدی، گفتن این واژه‌ها از طریق تلفن است چون از طریق این مکالمه غیرضروری می‌توان راحت‌تر از حالت رو در رو چنین واژه‌هایی را تمرین کرد. سپس می‌بینید قادرید خیلی عادی در چشمان یکدیگر زل بزنید و با لحنی محبت‌آمیز ابراز علاقه کنید.
یادتان باشد لحن تصنعی و از روی انجام وظیفه، طوری که طرف حس کند این واژه‌ها از اعماق حس و وجود شما برنمی‌آید، اثری نخواهد داشت. ابراز عاطفه یک بار معنایی خاصی دارد که فقط از طریق واژگان نیست و لحن بیان، نوع نگاه و حرکات صورت و دست‌ها نیز باید این واژه و گفتار را تایید کند تا اعتماد طرف مقابل جلب شود و مطمئن شود دوست‌اش دارید و با شما می‌تواند آن احساس امنیت واقعی را پیدا کند. اگر فرزند شما یا همسرتان این حس خوب را که به‌طور کامل انتقال داده‌اید، دریافت کند، بدون هیچ قید و شرطی تلاش می‌کند تا کاستی‌های خود را برطرف کند و کمک شما را در این راه می‌پذیرد.  
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

علت پرحرفی کودکان؛ چطور رفتار کنیم؟
چرا در دیدارهای خانوادگی عصبی هستیم؟
توصیه‌های سازمان ملل متحد به مناسبت هفته جهانی روانشناس
بهترین نوع جدایی از روان‌درمانگر چیست؟
چطور از مردها تعریف کنیم؟
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
تونل هابه ما آموختند که حتی دردل سنگ هم راهی برای عبور هست، تونل ها راست میگویند ؛ راه است ، حتی از دلِ سنگ! " آنجا كه راه نیست ، خداوند راه را می گشاید... "