سندرم دون ژوان چیست؟
دون ژوانیسم (Don Juanism) یا سندرم دون ژوان (Don Juan syndrome) یک اصطلاح غیربالینی است برای اشاره به تمایل مردانی که خواهان داشتن روابط جنسی و عاطفی با زنان مختلف هستند. این نام از دون خوان، اپرا و داستان گرفته شدهاست. اصطلاح ساتیریازیس گاهی به عنوان مترادف دون ژوانیسم استفاده میشود. این اصطلاح به عنوان معادل مردانه نیمفومانیا در زنان نیز نامیده شدهاست.
وقتی به سندرم دون ژوان یا اختلال شخصیت هیستریونیک (HPD) اشاره می کنیم، به یک اختلال شخصیتی اشاره می کنیم که مشخصه آن عبارت است از تسخیر عاشقانه شخص دیگری به منظور دستیابی و استفاده احساسی آنها و ارضای یک نیاز.
فرد مبتلا به سندرم دون ژوان برای رسیدن به اهداف خود از اغواگری استفاده میکند. تمایز بین اغواگری هنگام تلاش برای عاشق کردن یک فرد و استفاده از اغواگری که در سندرم دون ژوان انجام می شود بسیار مهم است. طبق اطلاعات بدست آمده، با توجه به ویژگی هایی که ظاهر میشود، میتوان این آسیب شناسی را در گروه اختلال شخصیت خودشیفتگی گنجاند. در واقع دون ژوانیسم یا سندرم دون ژوان یک اصطلاح غیر بالینی برای تمایل مرد به داشتن رابطه جنسی با شرکای زن مختلف است. این نام از دون ژوان اپرا و داستان گرفته شده است.
اختلالات همراه با دون ژوانیسم
اختلال شخصیت ضد اجتماعی: شخصیت ضد اجتماعی فاقد همدلی ، پشیمانی و گناه است و عمدتا به احساسات دیگران توجهی ندارند و بدون احساس گناه و پشیمانی تمایل دارند دیگران را زیر پایشان بگذارند.
اختلال شخصیت خود شیفته: خود شیفته ها خود محور، خودخواه ، متکبر و عاشق خودشان هستند ومعتقدند همه باید آنها را ستایش کنند و در همه چیز از همه بهترند. همدلی ندارند و و فقط به فکر تامین نیازهای خودشان هستند.
اختلال شخصیت هیستریونیک: هستریونیک در زنان شایع تر است و با رفتار پرشور عاطفی رنگارنگ و نمایشی برای جلب توجه همراه است.
وقتی به سندرم دون ژوان یا اختلال شخصیت هیستریونیک (HPD) اشاره می کنیم، به یک اختلال شخصیتی اشاره می کنیم که مشخصه آن عبارت است از تسخیر عاشقانه شخص دیگری به منظور دستیابی و استفاده احساسی آنها و ارضای یک نیاز.
فرد مبتلا به سندرم دون ژوان برای رسیدن به اهداف خود از اغواگری استفاده میکند. تمایز بین اغواگری هنگام تلاش برای عاشق کردن یک فرد و استفاده از اغواگری که در سندرم دون ژوان انجام می شود بسیار مهم است. طبق اطلاعات بدست آمده، با توجه به ویژگی هایی که ظاهر میشود، میتوان این آسیب شناسی را در گروه اختلال شخصیت خودشیفتگی گنجاند. در واقع دون ژوانیسم یا سندرم دون ژوان یک اصطلاح غیر بالینی برای تمایل مرد به داشتن رابطه جنسی با شرکای زن مختلف است. این نام از دون ژوان اپرا و داستان گرفته شده است.
اختلالات همراه با دون ژوانیسم
اختلال شخصیت ضد اجتماعی: شخصیت ضد اجتماعی فاقد همدلی ، پشیمانی و گناه است و عمدتا به احساسات دیگران توجهی ندارند و بدون احساس گناه و پشیمانی تمایل دارند دیگران را زیر پایشان بگذارند.
اختلال شخصیت خود شیفته: خود شیفته ها خود محور، خودخواه ، متکبر و عاشق خودشان هستند ومعتقدند همه باید آنها را ستایش کنند و در همه چیز از همه بهترند. همدلی ندارند و و فقط به فکر تامین نیازهای خودشان هستند.
اختلال شخصیت هیستریونیک: هستریونیک در زنان شایع تر است و با رفتار پرشور عاطفی رنگارنگ و نمایشی برای جلب توجه همراه است.
روانشناسی تحلیلی
کارل یونگ، روانپزشک معتقد بود که دون ژوانیسم تمایل ناخودآگاه مرد است، برای جستجوی مادرش در هر زنی که با آن روبرو میشود. با این حال، او این ویژگی را کاملاً منفی نمیدانست. یونگ احساس کرد که جنبههای مثبت دون ژوانیسم شامل قهرمانی، استقامت و قدرت اراده است.
یونگ استدلال میکرد که مربوط به عقده مادری «همجنسگرایی و دون ژوانیسم و گاهی ناتوانی است. در همجنسگرایی، کل دگرجنسگرایی پسر به شکل ناخودآگاه به مادر گره خوردهاست.»
در دون ژوانیسم، او ناخودآگاه در هر زنی که ملاقات میکند به دنبال مادرش میگردد. . . . به دلیل تفاوت در جنسیت، عقده مادری پسر به شکل خالص ظاهر نمیشود. به همین دلیل است که در هر عقده مادری مردانه، در کنار کهن الگوی مادری، تصویر همتای جنسی مرد یعنی آنیما نقش بسزایی دارد.»
یکی از پنج نوع خودشیفتگی تئودور میلون، خودشیفتگی عاشقانه است که شامل ویژگیهای هیستریونیک است. به گفته میلون، دون خوان یا کازانووای دوران ما اروتیک و نمایشی است.
آلفرد آدلر
پسری که وابسته به مـادر بزرگ شده و از خـودش استقلالی نـداشته باشد کمتر عاشق می شود و به فکر ازدواج یا رابطه عاطفی عمیق می افتد. چنین پسری که از برقراری رابطه صمیمانه با زنان دیگر عاجز است دوان ژوانی نامیده می شود. پسری که زنان زیادی در دسترس دارد اما رابطه صمیمانه نمیتواند با آنها برقرار کند.
کارل یونگ، روانپزشک معتقد بود که دون ژوانیسم تمایل ناخودآگاه مرد است، برای جستجوی مادرش در هر زنی که با آن روبرو میشود. با این حال، او این ویژگی را کاملاً منفی نمیدانست. یونگ احساس کرد که جنبههای مثبت دون ژوانیسم شامل قهرمانی، استقامت و قدرت اراده است.
یونگ استدلال میکرد که مربوط به عقده مادری «همجنسگرایی و دون ژوانیسم و گاهی ناتوانی است. در همجنسگرایی، کل دگرجنسگرایی پسر به شکل ناخودآگاه به مادر گره خوردهاست.»
در دون ژوانیسم، او ناخودآگاه در هر زنی که ملاقات میکند به دنبال مادرش میگردد. . . . به دلیل تفاوت در جنسیت، عقده مادری پسر به شکل خالص ظاهر نمیشود. به همین دلیل است که در هر عقده مادری مردانه، در کنار کهن الگوی مادری، تصویر همتای جنسی مرد یعنی آنیما نقش بسزایی دارد.»
یکی از پنج نوع خودشیفتگی تئودور میلون، خودشیفتگی عاشقانه است که شامل ویژگیهای هیستریونیک است. به گفته میلون، دون خوان یا کازانووای دوران ما اروتیک و نمایشی است.
آلفرد آدلر
پسری که وابسته به مـادر بزرگ شده و از خـودش استقلالی نـداشته باشد کمتر عاشق می شود و به فکر ازدواج یا رابطه عاطفی عمیق می افتد. چنین پسری که از برقراری رابطه صمیمانه با زنان دیگر عاجز است دوان ژوانی نامیده می شود. پسری که زنان زیادی در دسترس دارد اما رابطه صمیمانه نمیتواند با آنها برقرار کند.
روانکاوی
زیگموند فروید در اولین مقاله خود در مورد «روانشناسی عشق» به بررسی ارتباط بین تثبیت مادر و مجموعه ای طولانی از دلبستگیهای عشقی پرداخت. در حالی که اتو رنک مقالهای در مورد گشتالت دون خوان در سال ۱۹۲۲ منتشر کرد.
اتو فنیشل دون ژوانیسم را با تلاش برای عرضه خودشیفتگی و اثبات موفقیت (همانطور که در تعداد فتوحات دیده میشود) مرتبط میدید.او همچنین آنچه را «دستاورد دون ژوان» نامید، توصیف کرد: افرادی که مجبور به فرار از دستاوردی به دستاورد دیگر در تلاشی ناخودآگاه اما بی پایان برای غلبه بر حس ناخودآگاه گناه هستند
ساندور فرانسزی بر ترس از مجازات تأکید کرد (جهنم) در سندرم، آن را به عقده ادیپ مرتبط میکند.
روانکاوی معاصر بر انکار واقعیت روانی و اجتناب از تغییر ضمنی در تعقیب دون ژوان (هویتسازی) با چند زن تأکید میکند.
زیگموند فروید در اولین مقاله خود در مورد «روانشناسی عشق» به بررسی ارتباط بین تثبیت مادر و مجموعه ای طولانی از دلبستگیهای عشقی پرداخت. در حالی که اتو رنک مقالهای در مورد گشتالت دون خوان در سال ۱۹۲۲ منتشر کرد.
اتو فنیشل دون ژوانیسم را با تلاش برای عرضه خودشیفتگی و اثبات موفقیت (همانطور که در تعداد فتوحات دیده میشود) مرتبط میدید.او همچنین آنچه را «دستاورد دون ژوان» نامید، توصیف کرد: افرادی که مجبور به فرار از دستاوردی به دستاورد دیگر در تلاشی ناخودآگاه اما بی پایان برای غلبه بر حس ناخودآگاه گناه هستند
ساندور فرانسزی بر ترس از مجازات تأکید کرد (جهنم) در سندرم، آن را به عقده ادیپ مرتبط میکند.
روانکاوی معاصر بر انکار واقعیت روانی و اجتناب از تغییر ضمنی در تعقیب دون ژوان (هویتسازی) با چند زن تأکید میکند.
احساس گناه نسبت به هر گونه خوشحالی و خوش گذرانی در نبود مادر
داشتن احساس گناه همیشگی به وضوح در این افراد قابل مشاهده است. احساس گناهی که در روانشناسی به احساس گناه سمی ( toxic guilt ) شناخته می شود. افرادی دچار عقده مادر یا عقده ژوکاست میشوند که احساس بدهکاری عاطفی و نوعی مدیون محب مادر بودن را همیشه دارند و این امر باعث می شود که این مردان حق هیچ گونه لذت بردن از زندگی را بدون حضور مادر برای خود قائل نشوند.
چنین مردانی نه قادر هستند دوست بدارند و نه دوست داشته شدن را باور می کنند و یک حالت پارانویا و بدبینی نسبت به گرفتن پیغامهای دوست داشته شدن از شریک عشقی خود دارند.
در بسیاری از موارد نیاز به دوست داشته شدن را در خود انکار می کنند و بیشتر ترجیح می دهند به جای دوست داشته شدن، مورد تحسین واقع شود تا من آزرده شان ترمیم پیدا کند. به ظاهر و پوشش خود، ارتباطات کلامی، ژست ها و فیگور های خود علی الخصوص در برخورد با جنس مخالف بسیار اهمیت می دهند و در تلاش هستند که از لحاظ جنسی خود را پر کار و فعال نشان دهند. در واقع این افراد از فعالیت های جنسی افراطی خود برای پوشاندن احساس حقارت عمیق خود استفاده میکنند.. احساس می کنند اگر کسی دوستشان داشته باشد و ابراز علاقه کند، می خواهد از آن ها بهره برداری خاصی کند. در واقع به هیچ زنی اعتماد نمی کنند.
در حقیقت این گونه مردان تنها با سطح بدن زنان ارتباط برقرار می کنند نه با هستی درونی آن ها. به عبارتی هدف آن ها به دست آوردن است نه رابطه داشتن! آن ها می خواهند زن ها را به دست بیاورند، تصاحب کنند و بعد با رها کردن آن ها خشم و میل به انتقام جویی خود را که از رابطه با مادر ناکام کننده سرچشمه گرفته ارضا نمایند.
دون ژوان فردی است که قادر به برقراری ارتباط عاطفی عمیق و عشق ورزیدن به شریک جنسی خود نمی باشد. دون ژوانیسم (هرزه انگاری جنسی) در مردان دیده می شود و حاصل ترکیب درجاتی از اختلال شخصیت خود شیفته و انحرافات جنسی است.
دون ژوانها یک نوع حالت پارانویا (بدبینی) درباره پیامهای دوست داشته شدن از طریق پارتنر عاطفی یا جنسی خود احساس می کنند. بیشتر به دنبال تصاحب سوژه مورد نظر هستند تا جایی که همیشه خود را قهرمان و دختر یا زن را قربانی یا یک شخص ضعیف جلوه دهند.
بیشتر از اینکه به دنبال ابراز علاقه توسط شریک عاطفی شان باشند به دنبال دریافت تحسین از طرف وی هستند و معمولاً بعد از تصاحب سوژه مورد نظر و سوء استفاده جنسی و تحقیر کردن قربانی به این رابطه پایان و به دنبال مورد بعدی میروند.
به طور کلی مردهای دون ژوان نسبت به تمامی زنان به نوعی بی اعتماد هستند و خشم درونی عمیقی نسبت به آنها دارند. با به دست آوردن سوژه های جنسی و سپس رها کردن آنها در واقع به نوعی خشم درونی خود را ارضا می کنند.
چنین مردانی نه قادر هستند دوست بدارند و نه دوست داشته شدن را باور می کنند و یک حالت پارانویا و بدبینی نسبت به گرفتن پیغامهای دوست داشته شدن از شریک عشقی خود دارند.
در بسیاری از موارد نیاز به دوست داشته شدن را در خود انکار می کنند و بیشتر ترجیح می دهند به جای دوست داشته شدن، مورد تحسین واقع شود تا من آزرده شان ترمیم پیدا کند. به ظاهر و پوشش خود، ارتباطات کلامی، ژست ها و فیگور های خود علی الخصوص در برخورد با جنس مخالف بسیار اهمیت می دهند و در تلاش هستند که از لحاظ جنسی خود را پر کار و فعال نشان دهند. در واقع این افراد از فعالیت های جنسی افراطی خود برای پوشاندن احساس حقارت عمیق خود استفاده میکنند.. احساس می کنند اگر کسی دوستشان داشته باشد و ابراز علاقه کند، می خواهد از آن ها بهره برداری خاصی کند. در واقع به هیچ زنی اعتماد نمی کنند.
در حقیقت این گونه مردان تنها با سطح بدن زنان ارتباط برقرار می کنند نه با هستی درونی آن ها. به عبارتی هدف آن ها به دست آوردن است نه رابطه داشتن! آن ها می خواهند زن ها را به دست بیاورند، تصاحب کنند و بعد با رها کردن آن ها خشم و میل به انتقام جویی خود را که از رابطه با مادر ناکام کننده سرچشمه گرفته ارضا نمایند.
دون ژوان فردی است که قادر به برقراری ارتباط عاطفی عمیق و عشق ورزیدن به شریک جنسی خود نمی باشد. دون ژوانیسم (هرزه انگاری جنسی) در مردان دیده می شود و حاصل ترکیب درجاتی از اختلال شخصیت خود شیفته و انحرافات جنسی است.
دون ژوانها یک نوع حالت پارانویا (بدبینی) درباره پیامهای دوست داشته شدن از طریق پارتنر عاطفی یا جنسی خود احساس می کنند. بیشتر به دنبال تصاحب سوژه مورد نظر هستند تا جایی که همیشه خود را قهرمان و دختر یا زن را قربانی یا یک شخص ضعیف جلوه دهند.
بیشتر از اینکه به دنبال ابراز علاقه توسط شریک عاطفی شان باشند به دنبال دریافت تحسین از طرف وی هستند و معمولاً بعد از تصاحب سوژه مورد نظر و سوء استفاده جنسی و تحقیر کردن قربانی به این رابطه پایان و به دنبال مورد بعدی میروند.
به طور کلی مردهای دون ژوان نسبت به تمامی زنان به نوعی بی اعتماد هستند و خشم درونی عمیقی نسبت به آنها دارند. با به دست آوردن سوژه های جنسی و سپس رها کردن آنها در واقع به نوعی خشم درونی خود را ارضا می کنند.
علایم دون ژوانیسم در مردان
– نیاز شدید به اغوای دائمی
– معتاد به آدرنالین بالا هستند
– ظاهراً مردی ملایم، جذاب و ایده آلند.
– به ندرت در یک رابطه صمیمی طولانی مدت می ماند.
– چندین زن را به طور همزمان دارد و با همه آنها منحصر به فرد رفتار میکند.
– تحمل یکنواختی و کسالت را ندارد.
– بی ثبات است.
– او اغلب سخت ترین زنان را انتخاب میکند.
– رفتارش بیش از حد جنتلمن و عاشقانه است.
– به خاطر رفتارش احساس گناه و پشیمانی نمی کند.
– سراغ افرادی می روند که دسترس به آن ها سخت تر باشد مانند افرادی که تفاوت سنی زیادی با آنها دارند، ازدواج کرده اند یا نامزدند، افراد نزدیک مانند عمو یا بردار دوست پسر ، مادر یا خاله بهترین دوست، کشیش ها، رئیس ها و غیره.
– سراغ افرادی می روند که از نظر قانونی منع برقراری رابطه با آنها را دارند مانند رابطه پزشک و بیمار ، رابطه وکیل و مشتری ، رابطه معلم و دانشجو.
– هرگز تسلیم نمیشوند تا شما را جذب خود کنند.
– خودشان را شبیه کلیشه ای کامل برای زن ها نشان می دهند ، شاهزاده ای جذاب ، کاریزماتیک ، اغوا کننده ، ملایم و دلسوز. – آنها بیش از حد شهوانی و اغوا کننده اندو هر کجا که می روند چشم ها را به خود جلب میکنند و توانایی باورنکردنی در اغوا کردن و درگیر کردن فردی خاص دارند.
– فن بیان عالی دارند و تکنیک های جذب و بدست آوردن زنان را به خوبی بلدند.
– خودشان را بسیار مهربان ، مودب و دوست داشتنی نشان میدهند و مدام به شما دسته گل و نامه عاشقانه می دهند و از شما تعریف و تمجید میکنند.
– دون ژوانها در بدست آوردن زنان با عزت نفس پایین که کمبود محبت دارند ، بسیار موفق تر عمل میکنند.
– هنگام برخورد با یک دون ژوان خیلی سریع به این نتیجه می رسید که مرد ایده آلتان را پیدا کرده اید.
– زمانی که زن خودش را بسیار علاقمند و آشکارا تسخیر شده نشان میدهد و میلش به ثبات و جدی تر شدن رابطه را بروز میدهد، ناگهان دون ژوان او را ترک میکند.
نظریات مختلفی درباره علت سندرم دون ژوان بیان شده است که رایجترین آنها عبارتند از:
• ناتوانی در عشق : فرد دون ژوان ، روان پریشی است که برای لذت خالص و بدون احساسات نوع دوستانه مانند ترحم؛ پشیمانی و گناه ، شریک عاطفی اش را اغوا کرده و سپس او را ترک میکند. او نمی تواند عشق و صمیمیت نسبت به دیگران را احساس کند.
• عقده طرد شدن : دون ژوان به دلیل ترس از طرد شدن با رها شدن سعی می کند کسی را دوست نداشته باشد و خودش زودتر طرف مقابل را ترک کند چرا که از رها شدن می ترسد.
• نقص محبت والدین : فردی که مبتلا به اختلال دون ژوان است ، قادر به عشق ورزیدن نیست و نمی تواند در طولانی مدت به کسی دلبسته بماند. برای این فرد فقط لذت زودگذر مهم است که بعد از بدست آوردن شخص مورد نظر ، محو می شود.
• مورد سوء استفاده قرار گرفتن در کودکی: با این که بعضی از کارشناسان اعتقاد دارند دوران کودکی آسیب زا ارتباط زیادی با دون خوان ها ندارد ولی برخی دیگر نظرشان مخالف است. رایج ترین آسیب دوران کودکی به خصوص در زنان دو خوان ، سوء استفاده جنسی است که آن ها را تبدیل به شرورهای احساسی برای مردان می کند. آنها به این باور رسیده اند که هیچ مردی لیاقت دوست داشته شدن را ندارد.
• نوروشیمی: برخی کارشناسان معتقدند که دون خوان ها به آدرنالین معتادند که این هورمون در آغاز تلاش برای تسخیر در موقعیت های خطرناک و شروع رابطه عاطفی و اغواگری برای جذب طرف مقابل ترشح می شود و باعث ایجاد احساس لذت و سرخوشی در دون خوان ها می شود.
برخی از روانشناسان معتقدند که مردان دون ژوان در پی یافتن مادر ناکام کننده خویش در زن های دیگر هستند. برخی دیگر هم اعتقاد دارند که این مشکل به خاطر اختلالات دلبستگی در دوران شیرخوارگی و کودکی به وجود می آید. در صورتی که دلبستگی ایمن با مادر و یا فرد مراقب اصلی در سال های اولیه کودکی به خوبی شکل نگیرد احتمال بروز چنین اختلالی در بزرگسالی وجود دارد.
• ناتوانی در عشق : فرد دون ژوان ، روان پریشی است که برای لذت خالص و بدون احساسات نوع دوستانه مانند ترحم؛ پشیمانی و گناه ، شریک عاطفی اش را اغوا کرده و سپس او را ترک میکند. او نمی تواند عشق و صمیمیت نسبت به دیگران را احساس کند.
• عقده طرد شدن : دون ژوان به دلیل ترس از طرد شدن با رها شدن سعی می کند کسی را دوست نداشته باشد و خودش زودتر طرف مقابل را ترک کند چرا که از رها شدن می ترسد.
• نقص محبت والدین : فردی که مبتلا به اختلال دون ژوان است ، قادر به عشق ورزیدن نیست و نمی تواند در طولانی مدت به کسی دلبسته بماند. برای این فرد فقط لذت زودگذر مهم است که بعد از بدست آوردن شخص مورد نظر ، محو می شود.
• مورد سوء استفاده قرار گرفتن در کودکی: با این که بعضی از کارشناسان اعتقاد دارند دوران کودکی آسیب زا ارتباط زیادی با دون خوان ها ندارد ولی برخی دیگر نظرشان مخالف است. رایج ترین آسیب دوران کودکی به خصوص در زنان دو خوان ، سوء استفاده جنسی است که آن ها را تبدیل به شرورهای احساسی برای مردان می کند. آنها به این باور رسیده اند که هیچ مردی لیاقت دوست داشته شدن را ندارد.
• نوروشیمی: برخی کارشناسان معتقدند که دون خوان ها به آدرنالین معتادند که این هورمون در آغاز تلاش برای تسخیر در موقعیت های خطرناک و شروع رابطه عاطفی و اغواگری برای جذب طرف مقابل ترشح می شود و باعث ایجاد احساس لذت و سرخوشی در دون خوان ها می شود.
برخی از روانشناسان معتقدند که مردان دون ژوان در پی یافتن مادر ناکام کننده خویش در زن های دیگر هستند. برخی دیگر هم اعتقاد دارند که این مشکل به خاطر اختلالات دلبستگی در دوران شیرخوارگی و کودکی به وجود می آید. در صورتی که دلبستگی ایمن با مادر و یا فرد مراقب اصلی در سال های اولیه کودکی به خوبی شکل نگیرد احتمال بروز چنین اختلالی در بزرگسالی وجود دارد.
روان درمانی
اگرچه ممکن است تشخیص رنج ناشی از این اختلال برای فردی که از این اختلال رنج میبرد دشوار باشد، درمان میتواند ابزارهای خاصی را ارائه دهد که به کار بر روی احساسات، افکار و رفتارهای مرتبط با سندرم دون ژوان کمک میکند.
فرضیههای متناقضی برای روان درمان دون ژوانیسم وجود دارد مثلا در مرد دون ژوان ، تثبیت مادر و جنبه های عقده ادیپ در نظر گرفته میشود و مشکلاتی که قطع ارتباط مادر با او ایجاد کرده است بنابراین به زنان دیگر متوسل می شود تا زنی کامل مانند مادرش پیدا کند ولی وقتی متوجه عیوب آنها می شود، ترکشان میکند.
درمان دون ژانها بسیار دشوار است چرا که علت اختلال دقیقا مشخص نیست. روش درمانی که واقعا میتواند به آنها کمک کند درمان شناختی رفتاری است که در آن علل مشکل به صورت مفصل جستجو شود و ایده ها و افکارها و رفتارهایی که منجر به سندرم دون خوان می شود را معکوس کند.
از یک سو، درمانهای کوتاهمدت بر کسب راهبردهایی برای مقابله با روابط اجتماعی به شیوهای دلپذیرتر متمرکز هستند. در اینجا می توان رفتار درمانی شناختی را به عنوان یکی از رویکردهای اصلی برجسته کرد. از سوی دیگر، درمانهای طولانیمدت سعی میکنند منشأ علائم بیمار را از حافظه تجربیات دوران کودکی که ممکن است با تعارضهای فعلی مرتبط باشد، پیدا کنند. در این گروه می توان از روانکاوی به عنوان اصلی ترین درمان طولانی مدت نام برد.
فرضیههای متناقضی برای روان درمان دون ژوانیسم وجود دارد مثلا در مرد دون ژوان ، تثبیت مادر و جنبه های عقده ادیپ در نظر گرفته میشود و مشکلاتی که قطع ارتباط مادر با او ایجاد کرده است بنابراین به زنان دیگر متوسل می شود تا زنی کامل مانند مادرش پیدا کند ولی وقتی متوجه عیوب آنها می شود، ترکشان میکند.
درمان دون ژانها بسیار دشوار است چرا که علت اختلال دقیقا مشخص نیست. روش درمانی که واقعا میتواند به آنها کمک کند درمان شناختی رفتاری است که در آن علل مشکل به صورت مفصل جستجو شود و ایده ها و افکارها و رفتارهایی که منجر به سندرم دون خوان می شود را معکوس کند.
از یک سو، درمانهای کوتاهمدت بر کسب راهبردهایی برای مقابله با روابط اجتماعی به شیوهای دلپذیرتر متمرکز هستند. در اینجا می توان رفتار درمانی شناختی را به عنوان یکی از رویکردهای اصلی برجسته کرد. از سوی دیگر، درمانهای طولانیمدت سعی میکنند منشأ علائم بیمار را از حافظه تجربیات دوران کودکی که ممکن است با تعارضهای فعلی مرتبط باشد، پیدا کنند. در این گروه می توان از روانکاوی به عنوان اصلی ترین درمان طولانی مدت نام برد.
دارو درمانی
با توجه به علت ژنتیکی آن، تامین روانداروهایی که بر روی اتصالات عصبی قشر مغز اثر میگذارند به منظور کاهش رفتار خودشیفتگی مهم است. با این حال، استفاده از داروهای روانپزشکی فقط باید تحت نظارت یک متخصص انجام شود.
منابع:
مقاله ای از دکتر ترانه موذنی
ویکی پدیا