جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۲ / ۱۸:۴۶
کد مطلب: 22385
۱

مدرک دارم پس هستم!

مدرک دارم پس هستم!
مدرک گرایی از اصطلاحات پر کاربرد تحلیلگران مسائل اجتماعی ایران امروز است. رشد شتابان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی در اقصی نقاط کشور ، فقدان اعضای هیئت علمی توانا و متخصص و پذیرش دانشجو در سطوح گسترده موجب انباشت فارغ التحصیلان ناکارآمد و بیکاری شده است که تصور می کنند با اخذ مدارج علمی بالاتر امکان و شانس دستیابی به مشاغل بهتر را دارند.
این درحالیست که رشد و افزایش بی رویه دانشجویان و فارغ التحصیلان نه تنها سطح علمی کشور را ارتقا نداده ، بلکه میزان توقعات و خواسته های بخش قابل توجهی از جوانان نسبت به کیفیت اشتغال را بالا برده است.

علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی اخیرا دراظهاراتی بیان کرد که دو و نیم میلیون فرصت شغلی در کشور وجود دارد که با بی رغبتی کارجویان جوان روبه رو شده است. به تعبیری روشن تر دولت و برنامه ریزان کلان آموزشی کشور در طی سالهای گذشته به تربیت نیروهایی پرداخته اند که عملا فاقد کارایی برای بازار کار و بیش از میزان نیاز بوده است. شاید توسعه و گسترش دانشگاه های پولی به عنوان ترویج و اشاعه علم در سراسر کشور معرفی شود اما واقعیت سودآوری بیشتر و اشاعه بیشتر مدرک گرایی در جامعه است.

از سوی دیگر درس خواندن و اخذ مدارج علمی بالاتر نزد افکار عمومی به عنوان الگویی فراگیر برای تحرک صعودی و ارتقای منزلت اجتماعی شناخته شده و لذا طبیعی است که تعداد کثیری از خانواده ها با تشویق و ترغیب فرزندان خود به ادامه تحصیل عملا به رشد پدیده مدرک گرایی دامن بزنند. هجوم و اشتیاق فراوان محصلین به رشته های پزشکی در سالهای نه چندان دور و شیفتگی غالب محصلین علوم انسانی به رشته حقوق نمونه های خوبی برای توضیح این مسئله اند.

درکنار این موج تمایل به اخذ مدرک با پیدایش موسسات آموزشی مواجه هستیم که در واقع علم آموزی نمی کنند بلکه
ترفند و تکنیک هایی را به مراجعین خود آموزش می دهند تا با بکارگیری آنها آسوده تر از سد کنکور عبور کنند. تا پانزده سال پیش تعداد موسسات و انتشارات فعال در این حوزه به تعداد انگشتان دست می رسید و حضورشان صرفا در گذر از کنکور کارشناسی خلاصه می شد اما امروز شاهد تعداد متنوع و متکثری از این دست مراکز و حضور قابل توجهشان در مقاطع بالاتر آموزش عالی هستیم.

آسیب و تبعات مدرک گرایی و طولانی شدن سنوات تحصیل تنها به تنزل سطح علمی کشور ختم نمی شود بلکه در ادامه به تاخیر در ورود جوانان به بازار کار و به تبع آن تاخیر درشکل گیری خانواده و ازدواج منجر می گردد. 11 میلیون ایرانی در سن ازدواج هم اکنون مجردند و با توجه به شرایط فرهنگی جامعه در معرض فشارهای روانی عاطفی هستند.

همچنین با بالا رفتن سن ازدواج، سن باروری نیز کاهش می یابد و عملا امکان فرزند آوری کمتر می شود. نرخ 1.7 باروری زیر سطح جایگزینی است و با ادامه این روند، جمعیت کشور در سالهای آینده کاهش می یابد.گرایش به دخانیات و سوء مصرف مواد مخدر میان محصلین رو به افزایش است و سایر انحرافات اجتماعی نیز بیش از پیش متوجه جمعیت جوان کشور شده است. اما در توضیح مسئله مدرک گرایی باید پرسید که "خوب راه حل چیست؟"

توقف رشد بی وقفه دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی نامرتبط به نیاز های اقتصادی مناطق و توجه مضاعف به نتایج مطالعات آمایش سرزمین مهمترین گام ها در محدودسازی مدرک گرایی است، هرچند ممکن است خرده گرفته شود که این عمل تبعاتی چون محروم شدن بخشی از جامعه از ادامه تحصیل را در پی دارد اما در پاسخ باید گفت که قرار نیست تمام اعضای جامعه تحصیلات تکمیلی غیر ضروری را پشت سر بگذارند.

بسیاری از مناطق کشور نیاز به تکنسین و افراد ماهری دارند تا با بکارگیری ایشان در بخش های مختلف تولید چرخه صنعت در کارگاه های
محلی شکل بگیرد. بسیاری از مشاغل خدماتی اصولا نیازی به تحصیل در دانشگاه ندارند و افراد با کارآموزی های کوتاه مدت در مراکز آموزشهای مهارتی می توانند به ایفای نقش اقتصادی خود پرداخته و حرکت به سمت تشکیل خانواده و اشتغال و فعالیت اقتصادی را بی جهت به تعویق نیاندازند.

تا پیش از این خدمت سربازی به عنوان یک دوره آموزشی، کارکردی استراتژیک و قابل توجه برای امنیت کشور داشته و لزوم وجود آن اساسا انکار ناپذیر بود. اما امروزه با پیشرفت تجهیزات جنگی و رشد تکنولوژی اهمیت تعداد نفرات غیر متخصص و کثرت سربازان به مراتب کاهش یافته و لزوم تقلیل طول خدمت و کاستن از میزان جمعیتی آن احساس می شود. ادامه تحصیل نباید به عنوان مفرّی از خدمت سربازی و چاره ای برای به تاخیر انداختن آن شناخته شود. دولت و ابزار های رسانه ای - فرهنگی آن باید تمام تلاش خود را متمرکز بر ترویج فرهنگ تولید و کارآفرینی ساخته و حتی المقدور افکار عمومی را متوجه آموزش مهارت و کسب تجربه در بخش های مورد نیاز جامعه سازند. شان و منزلت بخشی به فعالان حوزه خدماتی می تواند منجر به بازبینی و احیای نگرش مثبت به تعداد زیادی از مشاغل مغفول باشد.

حرف آخر:
در نهایت و اصلی ترین راه حل، بازنگری تک تک افراد به شان و منزلت اجتماعی خود و همچنین سعی در برون رفت از حصار های پیش ساخته محیط اجتماعی است که می تواند پدیده ای همچون مدرک گرایی را کمرنگ سازد. همه انسانها دارای استعداد ها و ویژگی های بالقوّه انکار ناپذیری هستند که در آنان به ودیعه گذاشته شده است و چیزی که بدیهی می نماید اینست که تمام این استعدادها در چارچوب آموزش های آکادمیک به فعلیت نمی انجامد.
امید است با مهندسی مسئولانه ی اجتماعی و اقتصادی برنامه ریزان کشور و با بازنگری فرهنگی شهروندان ، مسئله ی مدرک گرایی و ماحصل آن مرتفع گردد.

تبيان
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
هرگز با آدم نادان مجادله نكنيد، تماشاگران ممكن است نتوانند بين شما را تشخيص دهند