پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - 18 Apr 2024
تاریخ انتشار :
شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۲ / ۱۲:۴۲
کد مطلب: 18975
۶
۲۱

8 اعتراف مردانه: چرا خیانت کردم؟

8 اعتراف مردانه: چرا خیانت کردم؟
در ازدواج وقتی یکی از دو طرف خیانت می کند، طرف دیگر نابود می شود. همیشه روحش پریشان و ذهنش مشغول است که چرا؟ چه کم گذاشتم؟ چه کار کردم؟ چه نکردم؟ و ... اما این سوال ها بیهوده هستند. نتیجه ای جز تراشیدن روح آدمی ندارند.

مساله خیانت در همه دنیا هست و بیشتر میان مردان عمومیت دارد. در جامعه ما نیز این مساله هر روز بیشتر می شود.
در میان آشنایان، دو نفری که تصور می کنیم خوشبختانه در کنار هم زندگی می کنند، ناگهان از هم جدا می شوند. یا دچار مشکلات بسیار می شوند و همه آن علاقه یک شبه از بین می رود.

اما واقعا دلیل خیانت مردها چیست؟ چه می خواهند که ندارد؟
به دنبال چه هستند که در زن های دیگر پیدا می کنند؟
در این مطلب 8 اعتراف مردان خیانت کار و دلیل آنها برای خیانت را آورده ایم شاید تا با مغز و طرز فکر این مردان بیشتر آشنا شویم.

اعتراف اول: انتقام جویی
«من زمانی به همسر خود خیانت کردم که متوجه شدم او همچنان با نامزد سابق خود ارتباط پیامکی دارد. البته پیام های آنها حاوی هیچ نوع صحبتی که باعث نگرانی باشد، نبود اما تصور اینکه او قبلا با این مرد در ارتباط بوده است و حالا هم این دوستی را ادامه می دهد مرا عصبانی می کرد. صمیمیت همسرم با نامزد سابقش برای من قابل درک نبود. با همین عصبانیت از خانه بیرون زدم و یک لحظه تصمیم گرفتم برای درآوردن حرص او، دختر جدیدی را بیابم و شماره اش را بگیرم و همین کار را هم کردم. به نظر من این کار دقیقا همان کاری بود که او انجام می داد و من هم تلافی کرده بودم. ما از هم جدا شدیم. البته همسرم هرگز نفهمید من دوست دختر دارم. دلیل جدایی ما این بود که مناسب هم نبودیم و به درد هم نمی خوردیم. البته اعتراف می کنم آن کار من در عصبانیت درست و اخلاقی نبود اما در آن لحظه احساس خوبی به من داد.»

اعتراف دوم: نبودن جاذبه عاطفی متقابل
 «تا جایی که به خاطر دارم من همیشه عاشق زنانی بودم که از هر نظر کامل باشند. همسر سابق من از خیلی نظرها خوب بود اما با سلیقه من خیلی جور نبود. او بسیار منطقی به نظر می رسید که هیچ نوع ارزشی برای من نداشت و باعث جذب من نمی شد. خیلی تلاش کردم به این مساله توجه نکنم اما نمی توانستم. پس از چند ماه، روزی با گروهی از دوستانم بیرون رفتم و در فروشگاهی که خرید می کردیم دختری را دیدم که بسیار عالی به نظر می رسید. از او شماره گرفتم و او به من گفت هر وقت بخواهم می توانم با او تماس بگیرم و قرار بگذارم. من هم همین کار را کردم. پس از چند جلسه متوجه شدم باید رابطه خود با همسرم را پایان بدهم زیرا دیگر هیچ جذابیتی برای من نداشت و دوست داشتم در کنار کسی باشم که دیوانه وار دوستش دارم و برای من فقط یک دوست ساده نیست.»

اعتراف سوم: وقت نگذاشتن برای یکدیگر
«من زمانی از همسر سابق خود جدا شدم که او بسیار مسافرت می رفت و ما خیلی کم در کنار هم بودیم. من بیشتر مواقع تنها بودم. این تنهایی به ویژه در روزهای تعطیل آخر هفته بسیار مرا آزار می داد. دوست داشتم کسی در کنارم باشد و با هم حرف بزنیم، بیرون برویم و ... . به همین دلیل، دفعه آخری که به مسافرت رفت من سراغ زن دیگری رفتم و پس از بازگشت همه چیز را به او گفتم و از هم جدا شدیم. این جدایی برای هر دوی ما خوب بود. البته می دانم کار من به هیچ وجه اخلاقی نبود اما در تنهایی هایم تنها چیزی که می توانست به من آرامش دهد یک همزبان بود.»

اعتراف چهارم: رابطه اشتباه
من با نامزدم در دانشگاه آشنا شدم . ما از همان ترم اول با یکدگیر دوست شدیم. پس از فارغ التحصیلی، هر کدام از ما به شهر خودش برگشت اما پیش از آن با هم نامزد کردیم. من تقریبا همه آخر هفته ها به شهر او مسافرت می کردم. اما فقط آخر هفته ها در کنار هم بودیم و در طول هفته با دوستان خود خوشگذرانی داشتیم. پس از چند ماه از این روند خسته شدم و با خودم تصور کردم در شهر خودم هم دختران زیبا و خوب زیادی هستند و من چرا همه روزهای تعطیل خود را در جاده و رفت و آمد می گذرانم؟ این مساله را با او در میان گذاشتم و چند باری او به شهر من می آمد اما پس ا مدتی او نیز خسته شد و با هم تصمیم گرفتیم این رابطه دشوار را پایان ببخشیم.»

اعتراف پنجم: مغایرت احساسی و سبک زندگی
«من همسر سابق خود را در گردهمایی کاهش وزن ملاقات کردم. با هم دوست شدیم و هنگامی که با هم قرار می گذاشتیم و بیرون می رفتیم، هر دو حدود 20 کیلوگرم اضافه وزن داشتیم. من همه رژیم ها و برنامه های ورزشی خود را به دقت و با جدیت فراوان انجام می دادم و به سرعت وزن کم می کردم. اما او به ورزش و رژیم اهمیت نمی داد و در نتیجه کاهش وزنی هم نداشت. پس از اینکه اضافه وزن خود را از بین بردم، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم. زن هایی که قبلا حتی به من نگاه هم نمی کردند مشتاق صحبت با من بودند و این حس خیلی خوبی به من می داد. همسر سابق من از چاقی خود در عذاب بود و به زن های اطراف من حسودی می کرد. یکی از روزهای آخر هفته که او خانه نبود، ما با یکی از این زن ها قرار گذاشتم و با هم بیرون رفتیم. من هرگز این مساله را به همسرم نگفتم اما چند هفته بعد با بهانه های مختلف از او جدا شدم. من تصور می کنم باید با زنی باشم که شبیه من است و ارزش های زندگی او ارزش های من هستند. فردی که طرز فکر و اراده مان شبیه هم باشد.»

اعتراف ششم: نداشتن رابطه عاشقانه
 «من و همسرم همیشه خدا با هم جنگ و دعوا داشتیم. برای همه چیز با هم بحث می کردیم این همه تنش اعصاب مرا خورد کرده بود. درست برعکس همسرم، دختری در شرکت ما بود که همه چیز را خیلی راحت می گرفت و رفتار دوستانه ای با همه داشت و شاد بود. یک شب که هر دو تا دیر وقت در شرکت مشغول کار بودیم، تصمیم گرفتیم برای شام با هم بیرون برویم. همه چیز خیلی عالی بود. او بسیار خوب و پر احساس بود و شبی رویایی با عشقی پاک را با او پشت سر گذاشتم. این اتفاق جراتی در دل من به وجود آورد تا از رابطه ای که همیشه مرا آزار می داد جدا شوم. یک هفته خانه نرفتم و پس از آن از همسر سابقم جدا شدم و اکنون با همکارم در ارتباط هستم.»

اعتراف هفتم: رویاپردازی
 «من هنگامی به همسر خود خیانت کردم که با دختری آشنا شدم که ابتدا قصدم تسلی دادن به او بود. او تازه از یک رابطه طولانی جدا شده بود و روحیه خوبی نداشت. ما زمان زیادی را با هم سپری می کردیم تا اینکه به هم علاقه مند شدیم. من تصور می کردم او بهترین زن روی زمین است و من با او خوشبخت خواهم بود. به همین دلیل، از همسرم جدا شدم و سراغ آن دختر رفتم. اما رابطه ما دوامی نداشت و متوجه شدم رویاپردازی بسیار بهتر از واقعیت است.»

اعتراف هشتم: پیدا کردن اعتماد به نفس
«من همیشه خجالتی بودم و به هیچ وجه با جنس زن راحت نبودم. نامزدم نیز مثل من بسیار خجالتی بود رابطه ما مشکلی نداشت اما هیچ هیجان و چیز جالبی هم نداشت. روزی برای کار خود در همایشی شرکت کردم. هنگام شام، خانمی رو به روی من نشسته بود که بسیار جذاب و باهوش به نظر می رسید و من واقعا جذب او شده بودم. از این مساله بسیار تعجب کردم زیرا قبلا چنین تجربه ای نداشتم. حس خوبی بود و احساس می کردم در اوج آسمان ها هستم. سعی کردم اعتماد به نفس داشته باشم و با او سر صحبت را باز کردم. در طول همایش و کنفرانس های دیگر نیز با هم صحبت می کردیم و وقتمان را با هم می گذراندیم. من هرگز از این رابطه به نامزدم چیزی نگفتم اما چند ماه بعد از او جدا شدم. پس از جدایی من آن زن جذابی که در کنفرانس ها می دیدم را دیگر هرگز ملاقات نکردم. اما همان رابطه کوتاه، اعتماد به نفس خاصی به من داده بود و متوجه شدم اگر اراده کنم می توانم بیرون بروم و زن دلخواه خود را پیدا و با او ازدواج کنم.»


توهم خطرناک: رابطه زناشویی ما بسیار خوب است ، همسرم هرگز به من خیانت نمی کند
آیا خیانت همسران تنها در زوج هایی که دارای مشکل هستند، دیده می شود ؟
آیا شما نیز به همسر خود اعتماد کامل دارید و گمان می کنید که او هرگز به شما خیانت نخواهد کرد؟

هرچند بی وفایی و خیانت به همسر بیشتر در زوج های مشکل دار دیده می شود اما خیانت همسران به یکدیگر ، بارها حتی در گروهی که روابط خوب و سالمی داشته و از زندگی مشترک شان راضی بوده اند، نیز به وفور دیده شده است .
متاسفانه مراجعین بسیاری داشته ایم که علیرغم سالها زندگی مشترک ،هیچ یک از زوجین تصور نمی کردند که قربانی خیانت شوند . آنها اشخاصی را دیده بودند که به همسرشان خیانت کرده اند، اما همیشه احساس می کردند خودشان هرگز به اعتماد یکدیگر خیانت نمی کنند و باور داشتند که معیارهای اخلاقی شان طوری تعیین شده است که آنها را از چنین رفتاری دور می کند. همسرانی که تجربه بی وفایی و خیانت ندارند، اغلب در ابتدا بسیار به همسرشان اعتماد دارند ، آنها باور ندارند که ممکن است بی وفایی ازدواجشان را تخریب کند.

من این جمله را بارها از بسیاری از مراجعینم شنیده ام که می گویند : ” همسرم هرگز به من خیانت نمی کند ، من به او اعتماد کامل دارم “ وقتی فردی به همسرش خیانت می کند، این کار در ابتدا برای خود او نیز تعجب آور است. این اشخاص اغلب می گویند: ” من همیشه افرادی که به همسرشان بی وفایی می کردند، را خودخواه، فریب خورده و ضعیف النفس می دانستم و هرگز تصور نمی کردم که خودم روزی به همسرم خیانت کنم ” اما خطر بی وفایی در اغلب ازدواج ها وجود دارد . شاید بپرسید : اغلب ازدواج ها؟
متاسفانه باید بگویم : بله ، این خطر ، بسیاری از ازدوج ها را تهدید می کند. حتی ازدواج هایی که به ظاهر هیچ مشکلی بین زوجین وجود ندارد




درس زندگی از مهدی آریافر – مشاور ترمیم و بازسازی زندگی زناشویی پس از خیانت
برترین ها
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

000
United States
با سلام شما نمیتونید با استنادبه اعتراف یکنفر هشت اعتراف برای خیانت تعریف کنید تمام ایناییکه گفتید خیلی مسخره بود .بیشتر شبیه یه کامنت بود که کسی گزاشته باشه یه گفتههای یه مشاور نمیخوره واقعا متاسفم. جک گفتی
تیما
Iran, Islamic Republic of
عزیزم این دلایل مزخرف نیست بلکه تو خیانت کردی و از همه چیز که خیانت تو رو ثابت کنه واهمه داری
Iran, Islamic Republic of
خیلی دلایل مزخرفی بود
....
Iran, Islamic Republic of
همسر من هم مدتیست بادختری وشاید دخترانی در ارتباط است.من نمیدانم جکارکنم؟مشاور میگویدآنقدر به اومحبت کن ووقتش راپرکن که از آن دختر دست کشیده وبه سمت توبرگردد!آیا درست است؟از وقتی این ماجرا رافهمیده ام انگار به زور نفس میکشم.لازم به ذکر است که دختر هجده ساله وکم طاقتی هستم.
اگه بخواهي باهاش زندگي کني فقط عمرت هدر رفته !
Simin
Germany
18سالته !!خییلی سنت کمه پس زووود طلاق بگیر هنوز خیلی سنت کمه اینجپرادماهیچوقت درست نمیشن
مهیا
Iran, Islamic Republic of
هیچ وقت کنار کسی زندگی نکن ک تو بهترین کَس برای ائن نیستی، زود طلاق بگیر
لازم نیس با عشق دادن و ارایش کردن و توجه به او... خودت رو بخوای درست کنی، اون اگه عاشقت باشه در همه حال بهت خیانت نمیکنه
فقط طلاق
باران
Iran, Islamic Republic of
با سلام
مردي 37 ساله موقر متعهد سالم و كاملا از نظر روحي جسمي سالم داراي همسري نجيب حدودا زيبا و اختلاف سن 10ساله تحصيل كرده هنرمند خانه دار و يك فرزند 3ساله اكنون حدود 4ماه است كه با زني مطلقه با موقعيت اجتماعي نسبتا خوب جاذب و با برخورد اجتماعي خوب و گفتار شيرين و7سال اختلاف سن رابطه دارد
سوال ؟ اين مرد تاكنون با هيچ زني چه قبل ازدواج و چه بعد از ازدواج بجز همسرش رابطه اي نداشته ولي اكنون با توجه به اينكه كاملا از زندگي مشترك خود احساس رضايتمندي ميكند ولي به همسر خود خيانت ميكند و زن دوم را دوست دارد چرا با توجه به اينكه احساس رضايتمندي دارد به همسر خود خيانت ميكند ؟ در زن دوم چه چيزي ديده كه او را جذب كرده ؟ چرا حاضر نيس براي حفظ زندگي مشتركش دست از خيانت برذارد؟آيا تظاهر به احساس رضايتمندي ميكند ؟در حاليكه از رابطه جنسي خود با همسرش احساس رضايتمندي ميكند دليل خيانتش چيست
مریم
Iran, Islamic Republic of
به نظر من این آقا تنوع طلب هستن
Iran, Islamic Republic of
بیشتر مردا ب زناشون خیانت میکنن،هر چند هم زناشون محبت کنن وقتی جذب زن دیگه ای بشن هیچی براشون مهم نیست حتی بچه ه شوون.خاک بر سر خیانت کارشون
Iran, Islamic Republic of
سخت ترین کار ممکن فراموش کردن خیانت است اما بیاید به خاطر خودمان فراموش کنیم به خاطر فرزندم چون کسی غیر از ما نمیتواند محبت مادرانه به او بدهد فقط به خاطر پسرم زندگی میکنم
یگانه
Iran, Islamic Republic of
این کار واقعا اشتباهه اگه ما بخواهیم مادری کنیم بعدا هم میتوانیم بکنیم ولی این پدر هیچ وقت پدر نخواهد بود عمر خودمان راالکی به پایش میریزیم و سرانجام هم فرزندمان ازدواج میکند و میرود
Iran, Islamic Republic of
سلام هرچه چشم بیند دل کند یاد با این بد حجابییها 1دومآزادگذاشتن صیغه مردان راگستاخ کرده من هیچ چیز برای همسرم کم نگزاشتم حتی در نبود من زنی رو به خانه آورده بود دیدم الان مدت شش سال است حتی کتک هم مخورم خیانتش رو به رو نیاوردم اما همچنان ادمه دارد فقط آزادی صیفه باعث از هم پاشیدن خیلی از زندگییها شده اگر شما در توانتان بتشد که با مسءولین مطرح کنید که متاهلین صیعه کنند جرم است درصورتی که هسرانشان از نظرسلامت روان وفیزیکی سالم هستند
بهار
Iran, Islamic Republic of
من یکساله عقد کردم همیشه از اینکه شوهرم بهم خیانت کنه میترسم با اینکه شوهرم تا حالا با هیچ دختری جز من ارتباط نداشته و خیلی دوستم داره و بهم اهمیت میده ولی بازم میترسم بعد ازدواج خیانت کنه هرکاری میکنم نمیتونم این ترسو از بین برم و این باعث میشه گهگاه به همه روابطش حساس بشم چیکار کنم این ترسو از خودم دور کنم
ن
Iran, Islamic Republic of
سلام من 20 سال با شوهر زندگی کردم 4 سال قبل متوجه شدم به من خیانت می کند او گفت دچار توهم شده ام اما من با گوش خودم شنیده گفت مرا دوست دارد و بچه 4 ساله امان را می پرستد به او فرصت دوباره دادم اما در این 4 سال بدتر شد بار ها بهم خیانت کرد و الان دیگ نمی تونم او را ببخشم پس تصمیم گرفتم مهریه ام رابگيرد و جدا از او زندگی کنم تا شاید به آرامش برسم
ارشيا
Iran, Islamic Republic of
خيانت غيرقابل بخششه!ولي بايددرنظرداشت که انسان جايزالخطاست،پس براي يک اشتباه ابلهانه زندگي زناشويي خودتون روخراب نکنيد،اگرقابل جبران وبخششه ارزش آرامش گرفتن وداره ببخشيد
یلدا
Iran, Islamic Republic of
این حرفها را فقط یک عقب افتاده ذهنی میزنه اون هم به راحتی. متاسفم واقعا.
سارا
Iran, Islamic Republic of
خیانت کردن اقایون از بی ارادگی اونها ست و ذات خرابشون ولی اون خانمی که به این مر دها اکی میده و باهاشون میگرده و باعث نابود شدن یه خانواده چند ساله میشه پست ترین زن روی زمین هست که نمیفهمه اگه طرف مرد بود هوای زن خودشو داشت
خورشيد
Iran, Islamic Republic of
چطور باید بهم ثابت بشه که شوهرم دوستم داره؟
صبا
Iran, Islamic Republic of
اگه دوست داشته باشه همه جوره نشون میده نمیخواد دنبال نشونه هاش بگردی
دلشکسته
Romania
خداااااااا....
برس به دادم
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
برای انسان نابینا شیشه و الماس فرقی ندارد اگر کسی قدرتان را ندانست فکر نکنید شیشه اید یقین بدانید که او نابیناست ...