شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۹ تير ۱۳۹۵ / ۲۰:۳۹
کد مطلب: 37532
۱
۱۰

نامه اعتراضی انجمن مشاوره ایران به رئیس جمهور درباره سرنوشت رشته روانشناسی بالینی

نامه اعتراضی انجمن مشاوره ایران به رئیس جمهور درباره سرنوشت رشته روانشناسی بالینی

رئیس انجمن مشاوره ایران در واکنش به تصمیم اخیر رئیس جمهور مبنی بر واگذاری برخی رشته های مرتبط با سلامت مانند روانشناسی بالینی به وزارت بهداشت نامه اعتراضی به رئیس جمهور نوشت.

متن این نامه بدین شرح است:

«سلام به رييس جمهور كشوری كه سال‌هاست زيرخصمانه‌ترين رفتارهاي زورگويان جهان سرافراز و دلگرم برپاي ايستاده است. كشوري كه با ابهت و غرور در كمال متانت و آرامش در حلقه آتش حمله كنندگان، چشم در چشم خصم ترانه استقلال و آزادی می خواند. 

سلام بر ريس جمهور مردمی كه هنوز داغ های حكومت شاهي را بر دل داشت كه به جرم انقلاب عليه ظلم متحمل ۸ سال جنگ بي‌امان زورگويان جهان شد و در اوج قدرت بدون آنكه وجبي از خاك آن را از دست دهد نمايندگان قلدري در جهان را، به ميز مذاكره كشاند تا به جهانيان مشاهده گر اعلان کند كه ما اَهل جنگ نيستيم گرچه مرد آن هستيم.

سلام به رييس جمهور مردمی كه هنوز داغ هشت سال دفاع مقدس صلح مدار را بر سينه داشت که در مقابل تحريم ناجوانمردانه و غير انساني زورگويان "جهانِ مانده در جنگ" با متانت و استواري، صبوري، و بي‌نيازي قَد بر افراشت و ثابت قدم ماند تا نامردمان جهان را به ميز مذاكره كشاند.

سلام به رييس جمهور مردمي كه، رهبرشان به آنها آموخت، مي‌شود به خاطر اثبات حقانيت آرمان، نرمش قهرمانانه داشت و پرده از ادعاهاي كاذب سلطه جويان ... برداشت و نيات شوم آنها را برهنه ساخت.

سلام بر رييس جمهور مردمي كه پشت سر رهبر خود مردان پيش تازي دارد كه براي زنده ماندن آرمانشان آن سوي مرزها از حريم باورهاي خدا محور انسان سازشان با جان خود دفاع مي کنند و خانواده هايشان اما در سكوتي احترام برانگيز حتي حاضر نيستند خاطر هم وطنهاي خود را مكدر كنند و در كمال عظمت، آرامش و نشاط ميهن را، پاس مي دارند.

سلام به رييس جمهور تدبير و اميد كه نيك مي داند گرچه مردم و رهبري پرچم عزت ايران را با اعتماد تمام به دستهاي پرتوان او همكاران متعهد و متخصص او سپرده اند اما لحظه لحظه جريان حركت را رصد كرده و حمايت مي كنند و البته گاه سئوالهاي روشن‌ساز خود را براي رفع ابهام مطرح مي کنند.

سلام به رييس جمهور تدبير و اميد كه در انجام امور كشور همواره از مشورت صاحب‌نظران هر حيطه بهره برده و صبورانه می شنود و صاحب‌نظران هر حيطه نيك مي‌دانند كه بايد با تمام وجود و دلسوزانه هم‌پاي مردمی به اين عظمت در راستاي وظايف خود با اظهار نظرات هوشمندانه به تكليف خود عمل کنند.

آقاي رييس جمهور دستور جناب عالي درباره انتقال رشته‌هاي مرتبط با سلامت به وزارت بهداشت و درمان شوك عجيبي به جامعه روان شناسان و مشاوران كشور وارد كرد مطمئناً هر طرحي با ميزاني از كارشناسي، ميزاني از تدبير و آگاهي نسبت به شرايط و عواقب، مقدمات و نتايج و فرآيند امور و البته ميزانی از شخصي‌گرايي‌ها، شايد سود‌جويي‌ها و قدرت طلبي‌ها و بي‌توجهي‌ها و اشتباهات اساسي به تصويب مي‌رسد. ما نیک می دانیم، در شرايط سخت كشور عزيزمان  براي به نتيجه رساندن هر تغييري زحمات چند برابر است.

همه ما مي دانيم براي املاي ننوشته غلطي وجود ندارد همه ما مي دانيم قطار بی حركت از ريل خارج نمي شود و البته به جایي هم نمی رسد. همه ما مي دانيم مردم به آنچه وجود دارد عادت دارند و تغيير و تحول با نگراني و ترديد همراه است.

همه ما مي دانيم بعضي از منتقدان اصولاً مخالف هستند، بعضي قصد تخريب دارند از طرفی همه ما مي دانيم بعضي از واقعيت ها آنچنان آشكار و واضح هستند كه ندیدن آنها جاي تعجب به جاي مي‌گذارند. آقاي روحاني  آيا سلامت یک حيطه ي چند وجهي است يا يك وجهي؟ آيا مي‌شود همه‌ي وجوه سلامت را به یک حيطه بسپاريم كه متخصصان آن آموزش مي بينند كه تنها به يك وجه آن توجه داشته باشند و فضاي ذهن‌شان به واسطه‌ي حجم منابع و مطالعات گسترده آن حوضه بالاجبار در جهت خاصي سوق داده شده است؟

امروز ما بهداشت گردشگري، بهداشت ابزار و محيط يا ارگونومي،بهداشت ازدواج، بهداشت روابط بين شخصي، بهداشت معاملات روزانه، بهداشت اخلاق و سبك زندگي، بهداشت عبادت و ارتباط با خداوند، بهداشت رانندگي و سفر و .... الي‌آخر را در برنامه‌هاي تغيير و درمان خود داريم. آيا مي‌خواهيم همه آنها را به وزارت بهداشت واگذار كنيم؟ راستي آيا ارزيابي شده است چند درصد كار يك روانشناس باليني به مسائل جسمي و چند درصد به روابط درون شخصي، بين شخصي و محيطي مرتبط است؟ چنددرصد از حيطه‌ي روانشناسي سلامت به مسائل جسمي و چند درصد به مسائل روابط درون شخصي و بين شخصي مرتبط است؟

آقاي رييس جمهور تدبير: آيا واقعاً در این مورد يك كار كارشناسانه همه جانبه بدون سوگیری صورت گرفته است؟ کاری كه نشان دهد چطور مي‌توان فضاي روان‌شناختي حاكم بر روانشناسي باليني، روانشناسي خانواده و روانشناسي سلامت را با فضای حاكم بر بهداشت جسمي و پزشكي تبادل کرد؟ آيا اين كار با پيشرفت و تصميم‌گيري‌هاي اين امور در جهان انطباق دارد؟ زماني كه ابتداي كتاب‌هاي پزشكي داخلي نوشته شده است ۷۰ درصد مسائل داخلي مربوط به حيطه روان‌شناختي است و لازم است توجه داشته باشيم چند درصد از امور پزشكي نيز در حيطه داخلي است در نمي یابيم كه اين فضاي پزشكي است كه بايد خود را با فضاي روان‌شناختي تطبيق دهد؟

ما فرزندان ابن‌سينا هستيم فرزند مولانا نویسنده شاهکار کنیزک و پادشاه در رابطه جسم و جان و جهان و جهان آفرین ، آن‌ها در صدها سال قبل اين مسائل را روشن ساخته‌اند. در حالی که غرب به تازگی توانسته است از دنياي پارادايميک مدرن بگیرد زیرا پس از سالها تنگ نظری در قالب نگاه کاهش گرایانه به هستی به اين اطلاع دسترسي يافته است كه مسئله سلامت اصولاً فضاي تنگ آزمايشي و آزمايشگاه را بر نمي‌تابد و ديگر قرار نيست حتي خدا را هم در آن آزمايشگاه پيدا كند اما ما مي‌خواهيم با يك دوره ۹ ماهه شناختي، رفتاري یا روانكاوي، متعلق به ۱۹۳۰، روانشناس و مشاور باليني، خانواده و سلامت تربيت كنیم و همه استدلال ما برای چنین تصمیمی بحث کارورزی است.

این تصمیم مثل این است که بگوییم فرزندان یک خانواده را از خانواده اش جدا می کنیم چون اتاقهای ایشان فرش ندارد بهتر نیست در اینجا بودجه خرید فرش را در برنامه خود ببینیم تا اینکه فرزندان را به بیگانه بسپاریم؟
امروز دنيا در پاراديم پراگماتيزم وارد شده است و اين يعني اين كه دريافته با اثبات‌گرايي محض نمي‌شود جهان را تبیين كرد. آيا ما كه تحت تأثير آموزه‌هاي مترقي ديني همواره در واقع‌گرايي عميق بسر برده‌ايم و جهانمان هرگز در اتاق تنگ آزمايشگاه جا نگرفته است، ما كه حتي درمان جسمي را هم همراه دعا و اميد به شفای الهي مرتبط مي‌دانسته‌ايم كه امروز جهان در قالب‌هاي گريز زننده از تبيين‌هاي الهي محور، مجبور به پذيرش آن تحت عناوين معنا درماني بدون موضوع و مثبت انديشي سلمگين، طرح من برتر لايدر و غيره به آن پرداخته است مي‌خواهيم به فضاي تنگ آزمايش و آزمايشگاهي برگرديم.

آقاي رييس جمهور عزيز جهان امروز در پارادايم پراگماتیزم شاهد درمان‌هاي عوامل مشترك و تلفيقي است، نه درمان‌هاي دور افتاده روانكاوي دوره سنت غربي {كه ما خوشبختانه و به يمن دين علم محور خود هرگز آن را تجربه نكرده‌ايم. ما هرگز كپرنيك‌هاي خود را در آتش نسوزانديم و اگر درگيري بين علما و حكومت‌ها بوده است ترس از دست دادن قدرت‌ها و حسادت به علما بوده است كه دين ما آن را زشت شمرده است و علماي ديني ما هميشه يافته‌هاي علمي مثل شبيه‌سازي و تلقيح را قبل از حتي بعض از دانشمندان جهان غرب پذيرفته‌اند چرا كه جهان پيش‌روي خود را گسترده بين غيب و شهادت مي‌بينيم} و يا درمان‌هاي شناختي رفتاري كه انسان را بيشتر يك دستگاه قابل ارزيابي تشبيه نموده و دستور العمل‌هاي ساده‌اي جهت اداره آن ارائه مي‌دهد {اشاره به برنامه‌هاي تدوين شده در طرح سلامت براي روانشناسان}

با اين اوصاف آيا جامعه روانپزشكي ما كه بسيار هم در جايگاه خود محترم هستند و ما در کمال احترام به تخصص ایشان  امور مربوط به ايشان را كه درصد بسيار محدودي از مراجعان حيطه روانشناسي و مشاوره هستند را به آنها ارجاع می دهيم مي‌توانند و يا بايد به حيطه روانشناختي حاكم شوند.

اما اگر همه اين چراها پاسخ داده شوند يك سوال اساسي همچنان باقي مي‌ماند آيا مي‌شود براي يك جماعت بزرگ حداقل۵۰۰۰۰ نفري از روانشناسان باليني، خانواده و سلامت بدون پرسيدن نظر آنها و لحاظ كردن موقعيت آنها تصميم جا بجایی بگيريم مگر ما را اشیاء قابل انتقال فرض کرده باشند!!.

آيا اين از دولت تدبير پذيرفته است؟

جناب عالي كه مردمي‌ترين رفتارها را تشويق مي‌فرماييد و تدبير و اميد را سرلوحه امور خود قرار داده‌ايد و به درستي مي‌فرماييد باور بايد با آگاهي و آزادي شكل گيرد و یا می فرمایید اعضاي هيئت علمي و دانشجويان در خط مقدم تعالي و خدمت به جامعه و كشور هستند.

مگر امكان پذير است دولتي بخواهد مسائل اقتصادي را حل و فصل كند در سياست موفق باشد اما از نظرات اساتيد دانشگاه استفاده نكند؟ سوال ما اين است مگر مي‌شود شما بخواهيد يك جماعت بزرگ از اعضاي هيئت علمي روانشناسان و مشاور را با تعاليم وسيع همه جانبه‌نگر ، از فضاي مستقل خودش جدا كنيد و آن را زير گروه يك جماعت كوچك با تخصص كاملاً محدود قرار دهيد بدون اينكه نظر آن‌ها را بپرسيد و يا لااقل آن‌ها را توجيه و آماده بفرماييد و يا حداقل ابتدا این تغییر را در بخش كوچكی به صورت آزمايشی مورد بررسی قرار دهید و پس از ارزيابي و تصميم روند اجرايي به چنين دستور عامي برسيد.

آقاي دكتر روحاني عزيز انقلاب اسلامي ما را فراخواند تا در تمام امور با چشم باز و حساس به مسائل اطراف خود زندگي کنیم. ما مانند خود شما مردمي تربيت شده انقلاب شكوهمند اسلامي هستيم. به همين دليل همه تصميمات دولت محترم تدبير و اميد و همه دولت‌هاي ديگر را با دقت رصد كرده و با تمام وجود از تصميمات عالي آن حمايت مي‌كنيم اما در بعضي موارد سوال‌هایي داريم كه با اعتماد به سعدصدر مسولین محترم نظام مقدس جمهوری اسلامی بلاخصجناب عالي که نام زیبای تدبیر را سرلوحه عمل خود قرار داده اید،  به خود حق مي‌دهيم آن را مطرح کنیم و منتظر پاسخ و عكس‌العمل مناسب از سوي دولت محترم باشيم . ما هرگز به خود نمی گوییم دیگه دستور داده شده و فایده ای نداره چون از لوازم تدبیر بازگشت و اصلاح فرایندی در طول و تمام مسیر است. از خداوند منان سربلندی دولت تدبیر و امید را مسئلت می کنیم.                                       

مرجع : مهر migna.ir
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

Reza
Iran, Islamic Republic of
من به عنوان دانشجوی کارشناسی بالینی معتقدم این رشته باید به وزارت بهداشت واگذار شود
احمد تک خال از بوشهر
Iran, Islamic Republic of
عزیزم کو گوش شنوا؟
کی به کیه؟!!!
محسن
Iran, Islamic Republic of
بالینی ها دوست داریم بهداشت بخونیم
لطفا مشاوران محترم
روانشناسای عمومی
روانشناسای تربیتی
ممنون همگی شما هستیم
دست از سرمون بردارید لطفا
شما نگران بالینی نیستید
نگران مطب هاتون هستید که باید جمعشون کنید
شما دارید کار بالینی ها رو انجام میدید
شما دوستان حق دخالت در درمانو ندارید چون در این زمینه اموزش ندیدین.
لطفا دست از سر ما بردارید.
Iran, Islamic Republic of
البته بالینی هایی که صرفا با زدن پنج شش تست بیشتر رفتن سر کلاس و پنج شش واحد درمانی پاس کرده‌اند بی شک چیز زیادی از درمان نمیدانند که آن ها را بی نیاز از مطالعه و کارگاه بکنه چیزی که عمومی ها هم میتونن برن.
الان خیلی از بهترین روان شناسای ایران دکتراشون عمومیه چون پذیرش بالینی خیلی کم بوده رفتن عمومی. من خودم بخاطر شرایط امسال عمومی هم زدم اگه قرار باشه وزارت بهداشت حق کلینیک رو از ما بگیره کاملا مخالف با این طرح هستم.
ناشناس
Romania
خیلی متاسفم که بالینی خونده اید اما متوجه نشدید که این طرح یعنی پادو کردن روانشناسان برای روانپزشکان.
Russian Federation
دقیقاً همینه
مجید
Romania
سلام به همگی کسانی که قراره به مردمان شریف این سرزمین عزیزمان (ایران)خدمات سلامت روان بدهند.دوستان من دانشجوی ارشد بالینی هستم.ا الانی که ترم دوم تمام شد.هیچ کارگاه اموزشی از طرف دانشگاه برگزار نشد.اگه قراره من توی دانشگاه چیزی یاد نگیرم بعدش بیام کارگاه ها رو بیرون از دانشگاه با هزینه های چند صدهزارتومانی بگذرانم چه فایده داره.از وزارت علوم این خواهش دارم حالا که شما مسئولین وزارت علومی میگین نمیخواد بالینی به وزارت بهداشت بره حداقلش امکانات اموزشیتون به روز تر کنید.ت
اسماعیل
Iran, Islamic Republic of
انتقال راجع به روان شناسی بالینی هست پس قاعدتا بچه های همین گرایش باید نظر بدن و تصمیم بگیرن. وزارت علوم هم که شرایط آموزش این رشترو نداره . اسمش بالینیه ولی تنها چیزی که نمیبینن دانشجویان این رشته بالینه
شادی
Iran, Islamic Republic of
با سلام من فارغ التحصیل ارشد بالینی هستم تا الان که زیر نظر وزارت علوم بودیم فقط نظری تربیت شدیم تشخیص من به عنوان فارغ التحصیل این رشته تصمیم وزرات بهداشت کاملا درست است و چرا باید با وجود این همه هزینه که باری دانشگاه کردیم محتاج گذراندن کارگاه های گران در نظام و غیره باشیم این تصمصم اگر اجرایی شود باعث ترقی و بالا رفتن وجه روانشناسان خواهد بود و بازار کار پیدا میکند ولی متاسفانه یک سری سطحی نگر تحت تاثیر صاحبان نفع که دکان های خود را به خطر دیده اند قرار میگیرند و متاسفانه در شبکه های اجتماعی با ابراز وجودشان به ضرر بقیه عمل میکنن خواهشمندم کسانی که موافق این طرحند نظر دهند اطلاع رسانی کنید لطفا ....!!!!
Rashid
Iran, Islamic Republic of
همون بهتر که به وزارت بهداشت داده شود من خودم ارشد بالینی از وزارت علوم هستم چی یادگرفتم هیچی اقا بالینی رشته تجربی نه تئوری
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
زندگی آنقدر ابدی نیست که هر روز بتوان مهربان بودن را به فردا موکول کرد