شنبه ۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 20 Apr 2024
تاریخ انتشار :
چهارشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۱ / ۰۵:۳۰
کد مطلب: 16596
۰

3 عامل که رنج جدايي را کاهش مي‌دهد

زندگي پس از طلاق معمولا اولين واکنش بسياري از افراد پس از آن که مي فهمند رابطه مشترکشان به بن بست رسيده است، انکار آن است. حتي گاهي اوقات افراد تمام تلاش خود را براي حفظ رابطه انجام مي دهند و انرژي رواني زيادي صرف اين موضوع مي کنند، ولي باز هم به مرحله اي مي رسند که ديگر ادامه رابطه برايشان ممکن نيست. هرچند زندگي پس از طلاق براي مرد و زن با چالش هاي جدي و سخت همراه است ولي حقيقت اين است که بعد از جدايي هنوز هم زندگي جاري است و بايد اين حقيقت را بپذيرند. رويارويي با اين حقيقت و چگونگي دست و پنجه نرم کردن با پايان يک رابطه (نه پاک کردن آن) به چندين عامل بستگي دارد:


۱) شبکه حمايتي دوستان، خانواده و...
حضور خانواده و دوستان و تمايل شما براي کمک گرفتن از آن ها و توانايي آن ها براي کمک کردن از نکات مؤثر است، در صورت دارا بودن شبکه حمايتي مي توانيد:

- در موقع نياز کسي را کنار خود داشته باشيد.

- دوستان و خانواده مي توانند به حرف هايتان گوش کنند بدون اين که سعي داشته باشند احساسات ناشي از فقدان و جدايي همسر سابق تان (غم و اندوه) را کوچک و بي اهميت جلوه دهند.

- دوستان و خانواده مي توانند با گوش کردن به احساسات، عقايد و نيازهايتان پذيراي شما باشند. طرح موارد ذکرشده از طرفي براي افزايش آگاهي خانواده افراد طلاق گرفته مهم است تا زمينه هاي مناسب را فراهم کنند و از طرف ديگر براي افراد طلاق گرفته نيز مهم است تا اگر با نبود اين موارد مواجهند، آن را به عنوان چالشي در نظر بگيرند که نياز به توجه و اصلاح دارد.


۲) نگرش واقع بينانه نسبت به خود و موضوع طلاق
داشتن نگرش واقع بينانه نسبت به موضوع طلاق مهم است. آگاهي و پذيرفتن اين امر که جدايي، الزاماً شکست نيست، بلکه تغيير شرايط است و فرد براي تجربه اي تازه آماده مي شود. داشتن چنين نگرشي نسبت به طلاق راهي است براي شروع يک نقشه عملي که مشکلات و موانع پيش روي شما را نشان مي دهد و به شما مي گويد از کجا بايد شروع کنيد.


۳ ) احساس مسئوليت
ممکن است بعد از جدايي، احساس انزوا و تنهايي و احساس بي ارزشي و درک نشدن را تجربه کنيد، از سوي ديگر همسري نداريد که او را مسبب اين احساسات ناخوشايند بدانيد. اگر بخواهيد کسي حرف شما را بفهمد، درک تان کند و حمايت تان کند بايد مسئوليت احساسات، رفتارها و افکارتان را بر عهده بگيريد و براي تغيير شرايط اقدام کنيد. اين نگرش، پادزهري در برابر افسردگي و نااميدي است. احساس مسئوليت، زمينه افزايش اعتماد به نفس را فراهم و افراد را از حالت قرباني بودن خارج مي کند. داشتن احساس مسئوليت و نگرش واقع بينانه نسبت به جدايي باعث مي شود که تسليم بخت و اقبال نباشيم. يادمان باشد که ما قرباني نيازها، رفتارها، افکار و احساسات خودمان هستيم.     مسعود هنربخش ، روان شناس
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند ، هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد.