تصویر بالینی و الگوی علیتی خودکشی
وحید همتی ثابت
⚫خودکشی: تصویر بالینی و الگوی علیتی
🔸خطر خودکشی(گرفتن جان خود) عامل مهمی در تمام انواع افسردگی است. گرچه افراد به دلایلی غیر از افسردگی نیز دست به خودکشی میزنند، برآوردها حکایت دارند که تقریبا ۵۰ تا ۹۰ درصد کسانی که این اقدام را به انجام میرسانند، آن را در دورههای افسردگی یا در مرحله بهبود انجام میدهند.
🔸عجیب اینکه این اقدام اغلب در زمانی روی میدهد که به نظر میرسد فرد از عمیقترین مرحله دورهی افسردگی خارج شده است.
🔸اکنون خودکشی در ردیف ده علت اصلی مرگ در اغلب کشورهای غربی قرار دارد.
🔸آمارها هرچند دقیق، نمیتوانند مصیبت خودکشی را به زبان انسانی انتقال دهند. اغلب افرادی که دست به خودکشی میزنند، درباره گرفتن جان خود تردید دارند و زمانی این تصمیم برگشتناپذیر را میگیرند که تنها و در حالت پریشانی روانی و نگرانی شدید هستند و نمیتوانند مشکلات خود را به صورت واقع بینانه در نظر بگیرند یا راهکار دیگری را ارزیابی کنند.
بنابراین، یک واقعیت تاسفبار این است که خیلی ها واقعا نمیخواهند بمیرند. واقعیت تاسف بار دیگر، ناراحتی بلند مدت کسانی است که باقی ماندهاند.
بررسی بازماندگان نشان میدهد که از دست دادن فردی عزیز از طریق خودکشی، 《یکی از بزرگترین فشارهایی است که افراد و خانوادهها ممکن است متحمل شوند.
🔵ارنست همینگوی در دوم ژوئیه ۱۹۶۱، اقدام به خودکشی کرد. سی و پنج سال بعد، نوهی او به نام مارگاکس نیز جان خود را گرفت. خانواده همینگوی طی چهار نسل، متحمل پنج خودکشی شده است.
⚫خودکشی به طور رسمی یازدهمین علت مرگ و میر در ایالات متحده امریکا است.
⚫علاوه بر خودکشی کامل و موفق، رفتار خودکشی سه شاخص مهم دیگر، به نام
🔸"فکر خودکشی" (فکر کردن به خودکشی به صورت جدی)،
🔸"نقشه خودکشی" (صورتبندی ذهنی روش خودکشی) و
🔸"اقدام به خودکشی" (خودکشی کردن و زنده ماندن) هم مطرح است.
⚫صرف نظر از سن، در تمام کشورهای دنیا به جز چین، احتمال اقدام به خودکشی "مردها" چهار برابر زنها است. تنها در چین است که زنها به ویژه در نواحی روستایی، بیش از مردها خودکشی میکنند.
🔸خودکشی پدیدهای است که عمدتا در میان سفیدپوستان رخ میدهد.
⚫امیل دورکهیم جامعه شناس بزرگ فرانسوی، بر اساس شرایط اجتماعی یا فرهنگی خودکشیها، چند نوع خودکشی را تعریف کرد.
🔸یکی از خودکشیها از نظر دورکهیم، خودکشیهای "رسمیت یافته" است که مورد تایید میباشد؛ مثل رسم باستانی "هارا-گیری" (hara-kiri) در ژاپن که در آن شخص به خاطر سرشکستگی خود یا خانواده اش، خود را با فروبردن خنجر در شکمش میکشد. دورکهیم نام این خودکشی را خودکشی "خودخواهانه" گذاشت (سالمندانی که بعد از فقدان دوستان یا خانواده خودکشی میکنند، ذیل این نوع خودکشی میگنجد).
🔸"خودکشی استیصالی"، نتیجه اخلالهای بارز، از جمله از دست دادن یک شغل سطح بالا است.
🔸سرانجام "خودکشیهای قَدَری" که ناشی از کنترل نداشتن بر سرنوشت خود است. خودکشی دسته جمعی پیروان کیشِ دروازه بهشت در سال ۱۹۹۷، نمونه ای از این نوع خودکشی است چون زندگی آنها تا حد زیادی در دست رهبر کبیر و پرجذبهی آنها، یعنی مارشال اَپلوایت بود.
⚫زیگموند فروید معتقد بود خودکشی (و تا حدی افسردگی) از خصومت ناهشیارانه نسبت به خود در مقایسه با بیرون یا وضعیت مسبب عصبانیت خبر میدهد. در حقیقت، قربانیان خودکشی با این عمل، دیگران را که باعث عصبانیت یا آزردگی آنان شدهاند، "تنبیه میکنند".
⚫تردید درباره خودکشی
🔸معمولا تردید با افکار خودکشی همراه است. برخی افراد (اغلب زنان) واقعا دوست ندارند بمیرند، بلکه در عوض میخواهند پیام غمانگیزی را در مورد پریشانی خود به دیگران برسانند.
🔸اقداماتِ خودکشی آنها، روشهای غیرمهلکی مانند بلعیدن جزئی دارو یا بریدن خفیف مچ دست را شامل میشود.
🔸آنها معمولا اوضاع را طوری ترتیب میدهند که مداخله دیگران تقریبا حتمی باشد.
در مقابل اقلیت کوچکی از افراد خودکشیگرا ظاهرا قصد مردن دارند. آنها کسی را از نیت خود با خبر نمیکنند و عموما برای خودکشی از روشهای خشونت آمیزی مانند شلیک به خود یا پریدن از مکانهای مرتفع استفاده میکنند.
🔸خرده گروه سوم در مورد مردن تردید دارند و مسئله مردن را به سرنوشت واگذار میکنند. فردی که در این گروه قرار دارد، ممکن است تامل کرده و از روشهایی مانند بلعیدن دارو استفاده کند که اغلب خطرناک هستند، اما به کندی تاثیر میگذارند. احساسی که در مدت این اقدامات وجود دارد را میتوان به این صورت جمع بندی کرد: " اگر بمیرم، تعارض حل شده است، اما اگر نجات یابم در این صورت به معنی آن است که باید باشم".
🔸پژوهش آشکارا این عقیده غمانگیز را رد کرده است که کسانی که تهدید میکنند جان خود را میگیرند، به ندرت این کار را انجام میدهند. اغلب کسانی که با آنها مصاحبه شده بود گفتند که خودکشی موجب شگفتی آنها شد. این نیز جالب است که اکثر این انتقال دادنهای قصد خودکشی، به دوستان و اعضای خانواده، نه به متخصصان بهداشت روانی صورت گرفته بودند. در واقع تقریبا ۵۰ درصد افرادی که در اثر خودکشی میمیرند، هرگز در طول زندگی خود به متخصص بهداشت روانی مراجعه نکرده اند و فقط در حدود ۲۰ درصد به هنگام مرگ خود، تحت مراقبت یک متخصص بهداشت روانی قرار داشته اند. از سوی دیگر، اگر متخصص بالینی بداند که کسی تمایل به خودکشی داشته است، نباید انکار قصد خودکشی توسط بیمار را لزوما معتبر بداند.
🔸چند پژوهشگر، یادداشتهای خودکشی را برای پی بردن به انگیزهها و احساسات افرادی که جان خود را میگیرند، تحلیل کردهاند. اگرچه امکان دارد کسی فکر کند که اینگونه یادداشتها هیجانات عمیق و غمانگیز را بیان میکنند، اما معمولا چنین نیست.
تمایلات خودکشی
🔹بیماران اغلب در فاش کردن تکانه های خشونتآمیز خود بیمیل هستند. افکار مربوط به خودکشی را میتوان از "۱ تا ۵" درجهبندی کرد:
۱.من فقط میخواهم این احساس را که دارم متوقف کنم، اما هیچ طرح، تمایل یا افکار بیمارگونهای برای از بین بردن خودم ندارم.
۲.اغلب آرزو میکنم صبح از خواب بیدار نشده و یا اینکه کامیونی مرا زیر بگیرد، ولی خودم کار را تمام نمیکنم.
۳.درباره خودکشی فکر کردهام، ولی هیچ طرح و نقشهای برای انجام آن ندارم. میدانم که چنین کاری نمیکنم.
۴.برای اینکه فقط درد نکشم درباره خودکشی با تعداد زیادی قرص و یا زدن رگهای دستم فکر کردهام، ولی واقعا نمیخواهم بمیرم. اینها افکار من است.
۵.درباره خودکشی فکر کرده ام، مانند: دارزدن، تیراندازی به خودم، داشتن یک تصادف سهمگین و یا نشستن در ماشین در پارکینگ و روشن کردن آن تا زمانی که کار تمام شود: الف. میدانم که اینها فقط خیالات هستند. ب. نمیدانم که آیا چنین کاری خواهم کرد. ج. برایم وسوهانگیز است.
🔹اکثر بیماران میدانند که اگر تمایل یا نقشه خودکشی را فاش کنند شما بایستی آنها را بستری کنید. بنابراین از پاسخ دادن به پرسشهای شما خودداری میکنند و یا میزان واقعی تمایل به خودکشی را پنهان میکنند.
🔹ما بعضی عوامل خطرساز را مثل مذکر بودن، سن بیش از ۴۰سال، تجربه یک انزوای اجتماعی، سابقه تجربههای جدی اقدام به خودکشی، نوشتن یادداشت خودکشی و یا تقسیم اموال را میشناسیم و میدانیم در اختلالات مختلف خطر خودکشی بالا میرود.
-
تهیه و تنظیم : وحید همتی ثابت
کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی
منــابع:
-اصول مصاحبه بالینی. اکهارت اوتمر، زیگلینده اوتمر. ترجمه: دکتر مهدی نصر اصفهانی. انتشارات نسل فردا.
-آسیب شناسی روانی بر اساس DSM-5. جیمز باچر، جیل هولی، سوزان مینکا. (۲۰۱۴). ترجمه- یحیی سیدمحمدی. (۱۳۹۴). نشر ارسباران. 🔸خطر خودکشی(گرفتن جان خود) عامل مهمی در تمام انواع افسردگی است. گرچه افراد به دلایلی غیر از افسردگی نیز دست به خودکشی میزنند، برآوردها حکایت دارند که تقریبا ۵۰ تا ۹۰ درصد کسانی که این اقدام را به انجام میرسانند، آن را در دورههای افسردگی یا در مرحله بهبود انجام میدهند.
🔸عجیب اینکه این اقدام اغلب در زمانی روی میدهد که به نظر میرسد فرد از عمیقترین مرحله دورهی افسردگی خارج شده است.
🔸اکنون خودکشی در ردیف ده علت اصلی مرگ در اغلب کشورهای غربی قرار دارد.
🔸آمارها هرچند دقیق، نمیتوانند مصیبت خودکشی را به زبان انسانی انتقال دهند. اغلب افرادی که دست به خودکشی میزنند، درباره گرفتن جان خود تردید دارند و زمانی این تصمیم برگشتناپذیر را میگیرند که تنها و در حالت پریشانی روانی و نگرانی شدید هستند و نمیتوانند مشکلات خود را به صورت واقع بینانه در نظر بگیرند یا راهکار دیگری را ارزیابی کنند.
بنابراین، یک واقعیت تاسفبار این است که خیلی ها واقعا نمیخواهند بمیرند. واقعیت تاسف بار دیگر، ناراحتی بلند مدت کسانی است که باقی ماندهاند.
بررسی بازماندگان نشان میدهد که از دست دادن فردی عزیز از طریق خودکشی، 《یکی از بزرگترین فشارهایی است که افراد و خانوادهها ممکن است متحمل شوند.
🔵ارنست همینگوی در دوم ژوئیه ۱۹۶۱، اقدام به خودکشی کرد. سی و پنج سال بعد، نوهی او به نام مارگاکس نیز جان خود را گرفت. خانواده همینگوی طی چهار نسل، متحمل پنج خودکشی شده است.
⚫خودکشی به طور رسمی یازدهمین علت مرگ و میر در ایالات متحده امریکا است.
⚫علاوه بر خودکشی کامل و موفق، رفتار خودکشی سه شاخص مهم دیگر، به نام
🔸"فکر خودکشی" (فکر کردن به خودکشی به صورت جدی)،
🔸"نقشه خودکشی" (صورتبندی ذهنی روش خودکشی) و
🔸"اقدام به خودکشی" (خودکشی کردن و زنده ماندن) هم مطرح است.
⚫صرف نظر از سن، در تمام کشورهای دنیا به جز چین، احتمال اقدام به خودکشی "مردها" چهار برابر زنها است. تنها در چین است که زنها به ویژه در نواحی روستایی، بیش از مردها خودکشی میکنند.
🔸خودکشی پدیدهای است که عمدتا در میان سفیدپوستان رخ میدهد.
⚫امیل دورکهیم جامعه شناس بزرگ فرانسوی، بر اساس شرایط اجتماعی یا فرهنگی خودکشیها، چند نوع خودکشی را تعریف کرد.
🔸یکی از خودکشیها از نظر دورکهیم، خودکشیهای "رسمیت یافته" است که مورد تایید میباشد؛ مثل رسم باستانی "هارا-گیری" (hara-kiri) در ژاپن که در آن شخص به خاطر سرشکستگی خود یا خانواده اش، خود را با فروبردن خنجر در شکمش میکشد. دورکهیم نام این خودکشی را خودکشی "خودخواهانه" گذاشت (سالمندانی که بعد از فقدان دوستان یا خانواده خودکشی میکنند، ذیل این نوع خودکشی میگنجد).
🔸"خودکشی استیصالی"، نتیجه اخلالهای بارز، از جمله از دست دادن یک شغل سطح بالا است.
🔸سرانجام "خودکشیهای قَدَری" که ناشی از کنترل نداشتن بر سرنوشت خود است. خودکشی دسته جمعی پیروان کیشِ دروازه بهشت در سال ۱۹۹۷، نمونه ای از این نوع خودکشی است چون زندگی آنها تا حد زیادی در دست رهبر کبیر و پرجذبهی آنها، یعنی مارشال اَپلوایت بود.
⚫زیگموند فروید معتقد بود خودکشی (و تا حدی افسردگی) از خصومت ناهشیارانه نسبت به خود در مقایسه با بیرون یا وضعیت مسبب عصبانیت خبر میدهد. در حقیقت، قربانیان خودکشی با این عمل، دیگران را که باعث عصبانیت یا آزردگی آنان شدهاند، "تنبیه میکنند".
⚫تردید درباره خودکشی
🔸معمولا تردید با افکار خودکشی همراه است. برخی افراد (اغلب زنان) واقعا دوست ندارند بمیرند، بلکه در عوض میخواهند پیام غمانگیزی را در مورد پریشانی خود به دیگران برسانند.
🔸اقداماتِ خودکشی آنها، روشهای غیرمهلکی مانند بلعیدن جزئی دارو یا بریدن خفیف مچ دست را شامل میشود.
🔸آنها معمولا اوضاع را طوری ترتیب میدهند که مداخله دیگران تقریبا حتمی باشد.
در مقابل اقلیت کوچکی از افراد خودکشیگرا ظاهرا قصد مردن دارند. آنها کسی را از نیت خود با خبر نمیکنند و عموما برای خودکشی از روشهای خشونت آمیزی مانند شلیک به خود یا پریدن از مکانهای مرتفع استفاده میکنند.
🔸خرده گروه سوم در مورد مردن تردید دارند و مسئله مردن را به سرنوشت واگذار میکنند. فردی که در این گروه قرار دارد، ممکن است تامل کرده و از روشهایی مانند بلعیدن دارو استفاده کند که اغلب خطرناک هستند، اما به کندی تاثیر میگذارند. احساسی که در مدت این اقدامات وجود دارد را میتوان به این صورت جمع بندی کرد: " اگر بمیرم، تعارض حل شده است، اما اگر نجات یابم در این صورت به معنی آن است که باید باشم".
🔸پژوهش آشکارا این عقیده غمانگیز را رد کرده است که کسانی که تهدید میکنند جان خود را میگیرند، به ندرت این کار را انجام میدهند. اغلب کسانی که با آنها مصاحبه شده بود گفتند که خودکشی موجب شگفتی آنها شد. این نیز جالب است که اکثر این انتقال دادنهای قصد خودکشی، به دوستان و اعضای خانواده، نه به متخصصان بهداشت روانی صورت گرفته بودند. در واقع تقریبا ۵۰ درصد افرادی که در اثر خودکشی میمیرند، هرگز در طول زندگی خود به متخصص بهداشت روانی مراجعه نکرده اند و فقط در حدود ۲۰ درصد به هنگام مرگ خود، تحت مراقبت یک متخصص بهداشت روانی قرار داشته اند. از سوی دیگر، اگر متخصص بالینی بداند که کسی تمایل به خودکشی داشته است، نباید انکار قصد خودکشی توسط بیمار را لزوما معتبر بداند.
🔸چند پژوهشگر، یادداشتهای خودکشی را برای پی بردن به انگیزهها و احساسات افرادی که جان خود را میگیرند، تحلیل کردهاند. اگرچه امکان دارد کسی فکر کند که اینگونه یادداشتها هیجانات عمیق و غمانگیز را بیان میکنند، اما معمولا چنین نیست.
تمایلات خودکشی
🔹بیماران اغلب در فاش کردن تکانه های خشونتآمیز خود بیمیل هستند. افکار مربوط به خودکشی را میتوان از "۱ تا ۵" درجهبندی کرد:
۱.من فقط میخواهم این احساس را که دارم متوقف کنم، اما هیچ طرح، تمایل یا افکار بیمارگونهای برای از بین بردن خودم ندارم.
۲.اغلب آرزو میکنم صبح از خواب بیدار نشده و یا اینکه کامیونی مرا زیر بگیرد، ولی خودم کار را تمام نمیکنم.
۳.درباره خودکشی فکر کردهام، ولی هیچ طرح و نقشهای برای انجام آن ندارم. میدانم که چنین کاری نمیکنم.
۴.برای اینکه فقط درد نکشم درباره خودکشی با تعداد زیادی قرص و یا زدن رگهای دستم فکر کردهام، ولی واقعا نمیخواهم بمیرم. اینها افکار من است.
۵.درباره خودکشی فکر کرده ام، مانند: دارزدن، تیراندازی به خودم، داشتن یک تصادف سهمگین و یا نشستن در ماشین در پارکینگ و روشن کردن آن تا زمانی که کار تمام شود: الف. میدانم که اینها فقط خیالات هستند. ب. نمیدانم که آیا چنین کاری خواهم کرد. ج. برایم وسوهانگیز است.
🔹اکثر بیماران میدانند که اگر تمایل یا نقشه خودکشی را فاش کنند شما بایستی آنها را بستری کنید. بنابراین از پاسخ دادن به پرسشهای شما خودداری میکنند و یا میزان واقعی تمایل به خودکشی را پنهان میکنند.
🔹ما بعضی عوامل خطرساز را مثل مذکر بودن، سن بیش از ۴۰سال، تجربه یک انزوای اجتماعی، سابقه تجربههای جدی اقدام به خودکشی، نوشتن یادداشت خودکشی و یا تقسیم اموال را میشناسیم و میدانیم در اختلالات مختلف خطر خودکشی بالا میرود.
-
تهیه و تنظیم : وحید همتی ثابت
کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی
منــابع:
-اصول مصاحبه بالینی. اکهارت اوتمر، زیگلینده اوتمر. ترجمه: دکتر مهدی نصر اصفهانی. انتشارات نسل فردا.
- آسیب شناسی روانی، DSM-5. دیوید اچ.بارلو، وی. مارک دیورند. مترجم: مهرداد فیروزبخت. (۱۳۹۵). نشر رسا.