تقويت عزت نفس متربّي
خودپنداره چيست؟
کسي که خود را يک فرد باارزش مي داند و مي گويد خداوند مرا برتر و بالاتر از همه موجودات عالم خلق کرده است و زمين و آسمان ها را مسخّر من کرده است؛ اين ارزش ها به او عزت نفس مي دهد.
در نقطه مقابل فردي که تصوير کم ارزشي از خود دارد، از خود بيزار است. او خود را موجودي بي خاصيت مي بيند و تصويري منفي از ذهنيت ديگران در مورد خويش دارد. چنين انساني فاقد کرامت و عزت نفس است.(2)
تفاوت عزّت نفس با خود بزرگ بيني
حضرت علي (عليه السلام) مي فرمايند: « کسي که کرامت نفس دارد شهوات پيش او پست است ».(3)
کسي که کرامت نفس دارد از گناه پرهيز مي کند، دروغ نمي گويد، خيانت نمي کند و حرام خواري نمي کند. اما کسي که وجود خود را بي ارزش مي داند، به هر عملي مي تواند دست بزند و نمي توان به او اعتماد کرد.
والدين محترم بايد بدانند، تربيت کودکان و نوجوانان با احساس عزت نفس و کرامت، يکي از ضرورتهاي تعليم و تربيت اسلامي، بلکه انساني است. همه فرهنگ ها نيازمندند انسان هايي تربيت کنند که در درون خويش احساس عزت نفس و کرامت کنند.(4)
معناي عزت در قرآن و روايات
خداي متعال عزيز است؛ چون او ذاتي است که هيچ چيز از هيچ جهت بر او قهر و غلبه ندارد و او بر همه چيز و از هر جهت قهر و غلبه دارد. خداوند، عزيز علي الاطلاق است و هر عزيز ديگري در برابر او ذليل است؛ زيرا به غير خداوند همه موجودات ذاتاً فقير و در نفس خويش ذليلند و از خود مالکيت استقلالي ندارند؛ مگر آنکه خداي متعال از سر رحمت خويش بهره اي از عزت به آنان بخشد.(6)
(وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ )؛(7)
براي خدا و پيامبر و مؤمنان عزت است »
(من کان يُريدُ العزَّةَ فالله الِعزةُ جَميعاً)؛(8)
هر که بزرگي و ارجمندي خواهد پس بزرگي و ارجمندي همه از آن خداست. به هر که خواهد مي دهد.
راه هاي رسيدن به عزت
1- اطاعت خدا
حضرت علي (عليه السلام) فرمود: « مَن اطاعَ الله سبحانَهُ عَزَّ و قوي؛(10) هر که اطاعت خدا کند عزت يابد و قوي گردد ».
2- تقواي الهي
3- انقطاع و بريدن از دنيا
آثار عزّت نفس
2- گرايش به تلاش بيشتر دارد؛
3- احساس اعتماد به شايستگي هاي خود دارد؛
4- از نقاط مثبت و منفي خودآگاهي دارد؛
5- خود را از تشويق ديگران بي نياز مي داند؛
6- انتقاد پذيري دارد؛
7- قدرت تحمل او در شکست ها زياد است و تسليم شکست نمي گردد؛
8- براي خود ارزش قايل است (احساس خود ارزشمندي دارد)؛
9- رفتار او درست، منطقي، عقلاني و آرام و توأم با پذيرش است؛
10- صداقت و راستگويي دارد و از دروغ پرهيز مي کند.
نشانه هاي افراد داراي عزّت نفس
2- با ديگران زود ارتباط برقرار مي کنند؛
3- نقاط مثبت خود را مي بينند؛
4- تحت تأثير ديگران قرار نمي گيرند؛
5- در صورت اشتباه، معذرت خواهي مي نمايند؛
6- شهوات در چشم آنان پست و خوار است.
چگونه عزّت نفس فرزندان خود را بالا ببريم
2- به آنان احترام بگذاريم؛
3- القاب بد به آنان ندهيم؛
4- در کارها با آنان مشورت کنيم؛
5- در تصميم گيري ها، حق انتخاب به آنان بدهيم؛
6- در حد نياز، به آنان محبّت کنيم؛
7-بعضي از مسؤوليّت هاي خانه را به آن ها واگذار کنيد؛
8- از تهديد، تحقير، سرزنش و تنبيه آنان بپرهيزيد؛
9- پيشرفت هاي او را در جمع خانواده، با ارزش تلقّي کنيد؛
10- در مورد آنان قضاوت مثبت داشته باشيد.
ويژگي هاي کساني که عزت نفس پايين دارند
2- از حضور در جمع هراس دارند؛
3- هميشه نقاط منفي خود، همسر و فرزندانشان را مي بينند؛
4- شکست خود را به ديگران نسبت مي دهند؛
5- زود تحت تأثير ديگران قرار مي گيرند؛
6- زود وابسته مي گردند. (مثلاً با گفتن يک خانم و يا آقا جذب مي گردند)؛
7- احساس درماندگي و نااميدي دارند؛
8- در کمترين فشارهاي زندگي احساس يأس و نااميدي مي کنند؛
9- گاهي افکار خودکشي در خود مي پرورانند؛
10- نمي توانند احساسات خود را (چه مثبت و چه منفي) ابراز کنند؛
11- شخصيت ضعيفي دارند (قدرت دفاع از خود را ندارند)؛
12- هميشه فکر مي کنند همه کس از آنها بالاتر است.
بهترين ارمغاني که والدين مي توانند به فرزندان خود بدهند اين است که حس عزت نفس را در فرزندان خود تقويت کنند.
کساني که عزّت نفس بالا دارند، افرادي موفق، کارآمد، شايسته و با لياقت هستند. توصيه مي گردد مربّيان و والدين محترم براي جلوگيري از آسيب پذيري کودکان و نوجوانان در تقويت عزت نفس متربيان خود بکوشند.
اعتماد به نفس يعني، بر خود متّکي بودن و فرزند خصال خويشتن بودن.
يکي از وظايف مهم والدين و مربّيان در امر تعليم و تربيت، تقويت حس اعتماد به نفس در فرزندان است. کودک در دو سال اول زندگي در تأمين نيازهاي خود کاملاً ناتوان است و نياز دارد فرد يا افرادي او را حمايت کنند. بهترين کساني که مي توانند اين نياز طبيعي را تأمين کنند والدين به ويژه مادر مي باشد. مادر بايد ضمن اين که به او کمک مي کند، حس استقلال و اعتماد به نفس را نيز در او ايجاد نمايد. کودک از همان سال هاي اوليه مي خواهد مستقل باشد؛ حرکاتي مانند گرفتن اشياء، ايستادن، راه رفتن، کفش و لباس پوشيدن، و غذا خوردن دليل بر اين استقلال خواهي است.
مادرها بايد در انجام کارها فرزندان خود را تشويق نمايند. متأسفانه نگرش بعضي از والدين نسبت به فرزندان خود اين گونه است که چون بچه است قادر به انجام هيچ کاري نيست؛ لذا با دخالت هاي بيش از حد و دادن پيام هاي منفي و کنترل شديد، مانع استقلال بچه ها مي گردند و به جاي فرزندان، خود کارها را انجام مي دهند. حتي در مواردي ملاحظه شده است مادر خود به بچه پنج ساله اش غذا مي دهد؛ در صورتي که بچه ها از دو سالگي تمايل دارند خودشان غذا بخورند. وقتي مي خواهند از پله بالا بروند اگر کسي بخواهد دست آنان را بگيرد، نمي گذارند؛ اين همان حس استقلالي است که بچه ها از کودکي مي خواهند پيدا کنند و با اتکا به خود کارها را انجام دهند؛ لذا حس اعتماد به نفس و خودباوري از همان دوران کودکي شکل مي گيرد.
با طلوع خورشيد بلوغ، يکي از چيزهايي که بر شاخسار جواني، جوانه مي زند حس خوديابي، درک و دريافت وجود مستقل و غير طفيلي خويش است. جوان تا زماني که به مقطع بلوغ پا نگذاشته و در دوران کودکي به سر مي برد، خود را به تمام اعضا وابسته و نيازمند مي يابد. ولي به محض پديدار شدن دوران جواني و آثار بلوغ، به تدريج در مي يابد که او هم کسي است، وجود و شخصيت دارد و در سامان بخشي امور اطراف بايد نقش پرداز وجودش به حساب آيد. در اين فضاي روحي، حرف شنوي و اطاعت بي چون و چراي دوران کودکي را براي خود نقص پنداشته و نگاه کودکانه به خويش را نوعي اهانت تلقّي مي کند.
در اين مقطع است که عقل و خرد جوان به فعاليت هاي گسترده تري پرداخته و تلاش مي کند با ابتکارات خويش، راه هاي جديدي ترسيم نموده و به کلي در همه امور طرحي نو دراندازد. از اين جاست که خود را با روي پاي خويش ايستادن تجربه مي کند؛ لذا مي توان گفت خودباوري و تکيه بر خويش و اعتماد به نفس ميوه درخت خوديابي و درک استقلال خويش است.(1)
ويژگي هاي افراد داراي اعتماد به نفس
2- قدرت سازگاري بالايي دارند؛
3- قدرت حل مسئله دارند؛
4- قدرت مدارا کردن دارند؛
5- انعطاف پذيرند؛
6- از هوش هيجاني بالا برخوردارند؛
7- خلاّق، مبتکر، رهبر گروه، و مدير کارآمد هستند.
ژان پل سارتر مي گويد: « اگر يک انسان فلج نتواند در مسابقات دو، نفر اول شود، خودش مقصر است ».
در داستاني چنين نقل شده است روزي نهنگي فرزندان خود را جمع کرد و آنان را نصيحت کرد و مي خواست حس خودباوري را در آنان تقويت کند.
نهنگي بچه خود را چه خوش گفت *** به دين ما حرام آمد کرانه
به موج آويز از ساحل بپرهيز *** همه درياست ما را آشيانه
عواملي که باعث تقويت اعتماد به نفس مي گردند
1- تأکيد کردن و حمايت کردن
رافوئل، يک نقّاش معروف فرانسوي مي گويد: « بوسه مادرم در جمع و تأييد او مرا به اين مقام رساند. »
مرحوم فلسفي مي گويد: « اولين منبري که رفتم صاحب خانه مرا تشويق کرد. همين عامل موفّقيت من بود ».
2- ديدن نقاط مثبت
3-مسؤوليّت دادن
4- به فرزندان خود اجازه انتخاب بدهيد
5- مشورت کردن
6- ارتباط با خدا
(وَ مَنْ يَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ )؛(3)
هر کس به خدا توکل کند همو برايش کافي است.
رهبران بزرگ ديني ابتدا به خدا توکل داشتند و با حس خود باوري توانستند بر طاغوت هاي زمان خود پيروز گردند.
7- محبّت
عومل عدم رسيدن به خودباوري و اعتماد به نفس
1- فقر نفس ( خود کم بيني )
چو خود خويش را پست بيني و خوار *** دگر از کسي اميد عزت مدار
کجا نيستي مايه هستي شد *** بلندي نديد آنکه خود پست شد
2- وابسته شدن
الف) کاهش حس اعتماد به نفس؛
ب) ضعف درسي و افت تحصيلي؛
شهيد مطهري مي فرمايد: « از کبوترها ياد بگيريد؛ به محض اينکه جوجه هايش پر در مي آورد آنان را بالا برده و در فضا رها مي کند و مي گويد روي پاي خود بايستيد ».(5)
3 - والديني که خودشان اعتماد به نفس و خودباوري ندارند،
اين والدين چون هميشه اضطراب دارند و از انجام کارهاي بزرگ مي ترسند، فرزندان را هم مي ترسانند.
4- تربيت گلخانه اي ( نازپرورده )
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايند: « بدترين پدران کساني هستند که در محبت به فرزندان، از حد تجاوز مي نمايند ».(6)
دکتر عبدالعظيم کريمي در کتاب صد نکته تربيتي مي گويد: « اگر والدين اجازه مي دادند فرزندان طعم تلخ ناکامي ها را در دوران کودکي بچشند، در بزرگسالي از کاميابي لذت مي بردند ».(7)
5- تضاد و تعارض والدين، طلاق و اختلاف والدين
6- قضاوت منفي در مورد فرزندان
ذهن ما باغچه است گل در آن بايد کاشت
ورنکاري گل سرخ علف هرز در آن مي رويد
زحمت کاشتن يک گل سرخ
کمتر از برداشتن هرزگي آن علف است
گل بکاريم بيا گل بکاريم بيا
تا مجال علف هرز فراهم نشود
7- سپر بلاي فرزندان شدن
ويليام اسميت، پدر ژئولوژي انگلستان، فرزند يک کشاورز فقير بود که پدر را هم از دست داد.(8) ميلر نيز از کودکي يتيم بود. او هم يک دانشمند ژئولوژي بود.(9)
يکي از هزاران هزار خدمتي که امام(ره) به جامعه اسلامي ايران کرد، بيدار نمودن حس اعتماد به نفس در مردم ايران بود. کساني که از پليس زمان طاغوت مي ترسيدند با فرمان امام حسن خودباوري پيدا کردند. آنها نه تنها در انقلاب، بلکه در هشت سال دفاع مقدس موفق شدند و از همه مهم تر در عرصه صنعت و تکنولوژي و کشاورزي توانستند با به دست آوردن حس اعتماد به نفس روي پاي خود بايستند که ثمره آن موفقيت دانشمندان جوان ما در انرژي هسته اي و دست يابي نيروهاي مسلح کشور در سلاح هاي مدرن است.
پي نوشت ها :
1-روش هاي تقويت عزت نفس، پروين علي پور، ص 11.
2- خانواده و فرزندان، کتاب سوم، دکتر احمدي، ص 84.
3- غررالحکم، ج2، ص 213.
4-خانواده و فرزندان، کتاب سوم دکتر احمدي، ص 86.
5- المفردات، ص 333.
6- تفسير الميزان، ص 17، ص 22.
7- منافقون: 8.
8- فاطر:10.
9- تفسير مجمع البيان، ج4، ص 402.
10- غررالحکم، ح3500.
11- بحارالانوار، ج7، ص 285.
12- نهج البلاغه، حکمت 371.
13- بحارالانوار، ج13، ص 42.
14- شرح غررالحکم، ج5، ص 146.
15- سيري در تربيت اسلامي، دلشاد تهراني، ص 221.
رفيعي محمدي، علي محمد (1392)، بيست اصل در تربيت: اصول برقراري ارتباط با کودکان و نوجوانان، قم، انتشارات رسول اعظم (ص)، چاپ دهم