جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - 29 Mar 2024
تاریخ انتشار :
جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲ / ۲۲:۵۰
کد مطلب: 22470
۱

ازدواج سنتی یا امروزی و یا ترکیب این دو؟

کشور ما، همانند بسیاری از ممالک، در حال گذار از یک جامعه سنتی به صنعتی و مدرن می باشد و این گذار، به هر حال، منجر به تغییراتی می شود که مواجهه با آن اجتناب ناپذیر خواهد بود. از جمله می توان به مجموعه ای از دگرگونی ها در سبک زندگی فردی و اجتماعی و بعنوان نمونه، تغییر در نگرش خانواده ها و جوانان راجع به سبک ازدواج، اشاره نمود.

در حالی که جوانان گذشته، با گزینه های معدودی از شیوه های ازدواج روبرو بودند و همان روال سنتی را در پیش می گرفتند، جوانان امروز با گزینه های متعدد و متفاوتی روبرو هستند. لذا دائما از خود یا از متخصصین می پرسند، که کدام روش بهتر است؟ روش سنتی یا امروزی؟ لذا به دلیل اهمیت ازدواج جوانان و لزوم رسیدن آنان به بینشی در این زمینه، این مبحث ارائه می گردد.

 

ازدواج سنتی:
به طور سنتی، خانواده ها برای ازدواج فرزندان خود نکاتی را در نظر می گرفته و هنوز هم در نظر می گیرند. این نکات، حاصل تجربه های خاص خودشان، یا تعالیم فرهنگی و اجتماعی بوده است. هر خانواده، اصول و قوانین ویژه ای برای خود دارد و تلاش می کند طبق این اصول اقدام کند. وقتی یکی از پسرها آمادگی خود را برای ازدواج اعلام می کند، به طور سنتی، بزرگترها می نشینند و با هم گفتگو می کنند. در مرحلة اول، از طریق پرس و جو، دختر خانم هایی را برای ازدواج انتخاب می کنند، در مورد آنها و خانواده هایشان تحقیق و بررسی می کنند و بعد، بر اساس اصول و قوانین خانواده ، از بین موارد مطرح شده، یک نفر را بر می گزینند و این گزینش، معمولاً با نظر خواهی از ریش سفید ها و با اصطلاح عقلای قوم صورت می گیرد.

فرایند سنتی ازدواج، معمولاً با خواستگاری رسمی و خانوادگی شروع می شود. خانواده ها همدیگر را می سنجند تا ببینند آیا مطابق با اصول و هنجارهای یکدیگر هستند یا نه. در صورتی که تطابق وجود داشت، از دختر و پسر هم نظر خواهی می کنند و اگر این دو به ازدواج رضایت دادند، بقیه مراحل اجرا می شود. حتی هنوز هم در برخی از ازدواج های سنتی در همان شب خواستگاری مراسم عقد کنان انجام می شود ولی شکل امروزی تر آن، این است که خانواده ها به دختر و پسر فرصت می دهند تا همدیگر را بیشتر بشناسند و در طی چند جلسه گفتگو، تصمیم بگیرند.

ازدواج به شیوه متفاوت:
امروزه جوانان و خانواده ها با شکل متفاوتی از ازدواج روبرو می شوند که اصطلاحا به آن ازدواج غیر سنتی گفته می شود. منظور ازدواجی است که متفاوت با رسوم و قرارداد های خانوادگی و فرهنگی انجام می شود. مثلا دختر و پسری با همدیگر َآشنا شده، قرار ازدواج می گذارند. مدتی را برای شناخت همدیگر صرف می کنند و بعد از اینکه تصمیم نهایی را برای ازدواج گرفتند، خانواده هایشان را در جریان قرار میدهند.

یک شکل دیگر هم وجود دارد که دختر و پسری بدون هیچگونه قصدی برای ازدواج وارد یک رابطه عاطفی می شوند، شدیدا به همدیگر علاقمند و وابسته شده و بعد تصمیم به ازدواج می گیرند. در برخی موارد این دو اصلا آماده ازدواج نیستند اما به خاطر وابستگی ایجاد شده، ازدواج را اجتناب ناپذیر می بینند. در شکل دیگر، دختر و پسری وارد رابطه عاطفی و بعضا جنسی شده و بعد از مدتی به دلیل احساس تعهد و مسئولیتی که نسبت به طرف مقابل ایجاد می شود، تن به ازدواج می دهند. بدون اینکه آماده ازدواج باشند و حتی بدون اینکه واقعا یکدیگر را برای ازدواج انتخاب کرده باشند.

در ازدواج هایی از این قبیل، تقریبا در اکثر موارد، زمانی که خانواده ها متوجه قصد ازدواج فرزندشان می شوند و بویژه وقتی که متوجه می شوند که او از مدتها قبل همسر خود را انتخاب کرده است، اصلا واکنش خوبی نشان نمی دهند. این خبر می تواند خانواده را شوکه کند و آنها را مدتی در شوک و نگرانی شدید نگهدارد. بویژه وقتی که پافشاری فرزندشان را می بینند این بحران شدید تر می شود. اما در اکثر موارد، این جوان عاشق و مصمم است که ظاهرا پیروز میدان است و خواسته اش را به کرسی می نشاند. بی آنکه بداند که آیا تصمیم درستی گرفته است، یا خیر؟

کدامیک موفق تر است؟ ازدواج سنتی یا امروزی؟
هنوز هم ، ازدواج سنتی در مقایسه با ازدواج های امروزی تر، به لحاظ توجه به هنجارها و قوانین خانواده ها، ازدواج با ثبات و امن تری به حساب می آید؛ اما در اینگونه ازدواج ها به برخی از ویژگی های فردی دو طرف ازدواج، توجهی نمی شود. به عنوان مثال، ابعاد عاطفی، جنسی، ویژگی های شخصیتی و سبک های رفتاری فرد کمتر مورد توجه قرار می گیرد. شاید به این دلیل که این ویژگی ها برعکس خصائص جسمانی، خانوادگی و سطح اجتماعی فرد مقابل، کمتر ملموس است. در ازدواج های خیلی سنتی، معمولاً خانواده ها تمایلی به صبر کردن و وقت گذاشتن برای بررسی خصائص فردی طرف مقابل ندارند. معمولاً خیلی عجله می کنند که کار را تمام کنند (در اینجور مواقع، ضرب المثل « تا تنور داغ است، بچسبان! » را زیاد می شنویم).

البته، آنچه در مورد ازدواج های سنتی گفته شد، به معنای این نیست که در ازدواج های غیر سنتی ، که احتمالاً بدون توجه کامل به معیارها و اصول خانوادگی انجام می شود (مانند ازدواج هایی که با روابط عاشقانه شروع شده و با وجود مخالفت خانواده ها انجام می گیرد)، نیازهای عاطفی، جنسی، و …. زوج ها بر آورده می شود. خیلی از اینگونه ازدواج ها، بیشتر به دلیل کشش های شدید عاطفی و جنسی صورت می گیرد و به دیگر شباهت ها (حتی شباهت در نیازهای عاطفی و جنسی) کمتر توجه می شود. متأسفانه، کم نیستند زوج هایی که با موانع دشوار اجتماعی و خانوادگی مبارزه می کنند و در نهایت، با اشتیاق فراوان ازدواج می کنند، اما بعد از فروکش کردن اشتیاق شدیدشان، تازه متوجه می شوند که چقدر با هم متفاوتند. فکر کنید، رسیدن به این نقطه کور چقدر می تواند دردناک باشد.

جوانان امروزی به کدام شکل ازدواج گرایش بیشتری دارند؟
هر زن و مردی که با همدیگر ازدواج می کنند، بعد از ازدواج، از خود و همسرشان یکسری توقع و انتظار دارند. بعضی از این انتظارها، یا در راستای خصائص فرهنگی، جسمی و طبیعی فرد بوده و یا نسل اندر نسل به ما منتقل شده است (مانند نقش های فرزند پروری پدر و مادر). اما در کنار این وظایف نسبتاً ثابت، یکسری انتظار هم وجود دارد که به مرور زمان و با توجه به شرایط روز، ایجاد شده و تغییر می کند. مثلاً اگر سالها قبل، از یک پسر ۲۰ ساله می پرسیدند: «چرا می خواهی ازدواج کنی؟» به احتمال زیاد پاسخ می داد: « می خواهم ازدواج کنم تا همسری داشته باشم تا به امورات خانه ام رسیدگی کند و……..». یعنی ازدواج بیشتر به خاطر نقش های اجتماعی و فرهنگی صورت می گرفت.

ولی امروزه از خیلی از جوان ها می شنویم که: « اگر بخواهم غذا بخورم، یک نفر را استخدام می کنم که برایم غذا بپزد، یا به رستوران می روم. یک تمیز کار استخدام می کنم تا به خانه ام برسد و ….. پس اصلاً چرا باید ازدواج کنم؟» در مقابل، دختر خانم هایی را می بینیم که استقلال مالی دارند و به لحاظ مالی نیازی به داشتن همسر و تکیه گاه احساس نمی کنند. این گونه صحبت ها، نشان می دهد که در دنیای امروز، صرفاً به دلیل نقش های اجتماعی و فرهنگی که به طور سنتی به زن سپرده شده، مانند خانه داری و آشپزی یا به دلیل نقش های اجتماعی و فرهنگی که به مرد سپرده شده است، نمی توان ازدواج کرد.

امروزه حتی ازدواج به خاطر رفع نیاز جنسی هم ناکافی است و باز هم انگیزة بالاتری برای ازدواج لازم است. بنابر این، دلایل سابق برای ازدواج، هر چند عالی و لازم است اما کافی نیست. به نظر می رسد، یک ضرورت قوی برای ازدواج کردن، نیاز به صمیمیت و رابطة پربار عاطفی با شریک زندگی است. پس اگر نهادهای اجتماعی و خدماتی بتوانند عهده دار نقش های خانه داری و آشپزی بشوند. اگر زنان هم بتوانند گرداننده حد اقل بخشی از نیازهای اقتصادی خانواده بشوند، اما صمیمیت و رابطه توأم با عشق و محبت چیزی نیست که به آسانی و بوفور قابل دسترسی باشد. به عبارت دیگر اگر در گذشته ازدواج هایی بدون عشق و عاطفه و صمیمیت جنسی صورت می گرفت و ادامه می یافت، اما امروزه این ازدواج ها قطعا دوامی نخواهند داشت. چرا که برای جوانان امروز، دو پایه و ستون مهم ازدواج، صمیمیت جنسی و عاطفی است که بدون آن هیچ ازدواجی استوار نخواهد بود، مگر به شکل کجدار و مریض.

با توجه به آنچه ذکر گردید، در ازدواج هایی که در آن فقط به اصول و شرایط و هنجارهای خانوادگی و فرهنگی توجه می شود(آنطور که در ازدواج های سنتی مد نظر است) و حتی زمانی که جذابیت جسمی(بویژه در زن) هم مد نظر قرار می گیرد، ممکن است تصادفاً شباهت شخصیتی، عاطفی، جنسی و رفتاری وجود داشته باشد و ممکن است وجود نداشته باشد. بنابر این با توجه به تغییر نگرش و انتظارات زنان و مردان امروزی، احتمال اینکه چنین ازدواجی علیرغم چارچوب درستی که دارد، نتواند نیازهای عاطفی و جنسی زوج های امروزی را بر آورده کند، کم نیست. لذا ازدواج های صرفا سنتی که در آن شباهت، علاقه، جذابیت جنسی و رابطه عاطفی طرفین اهمیتی ندارد، امروزه کارایی لازم را نخواهد داشت.
در نتیجه، با توجه به آنچه ذکر شد، به نظر می رسد که در ازدواج های امروزی ترکیبی از ازدواج سنتی با شیوه های نوین، نتیجة بهتری داشته باشد. یعنی ازدواج بر اساس یافته های نوین علمی که روی یکسری شباهت های زوجین و ویژگی های مرتبط با رضایت زناشویی و در نتیجه، ازدواج موفق تأکید می کند و علاوه بر آن، توجه به اصول، هنجارها و معیارهای فردی، خانوادگی و فرهنگی دو طرف.

نکات پیشنهادی برای ترکیب ازدواج سنتی و غیر سنتی:
برای داشتن ازدواجی سعادتمندانه بهتر است روند ازدواج و انتخاب همسر بر اساس ملاک های فردی و خانوادگی صورت گیرد و فرد و خانواده، هر دو در این انتخاب و در طی این مسیر سهیم باشند. بدین منظور نکاتی به شما جوانان پیشنهاد می گردد:

۱- ازدواج امر مهمی است. تصمیمی است که برای یک عمر می تواند مسیر زندگی شما را تغییر دهد. پس هرگز چشمان خود را نبدید و این امر مهم را صرفا به اطرافیان نسپارید. در این راستا سهم شما باید به مراتب بیشتر از آنها باشد.

۲- برای یک ازدواج خوب ، لازم است چشم انداز واضح و روشنی از ازدواج داشته باشید. باید دقیقا بدانید که هدف شما از ازدواج چیست؟ چه خواسته های عینی و واقعی دارید؟ و در واقع معیارهای مشخص شما برای انتخاب همسر کدامست؟ لذا قبل از هر انتخابی باید خودتان را بشناسید و شرایط زندگی خود را مرور کنید. مطالعه، مرور قصه زندگی، مشاوره، اجرای تست های خود شناسی، شرکت در کارگاه های خودشناسی و …. می تواند مفید واقع شود.

۳- بخش مهمی از خودشناسی، شناخت شرایط زندگی، اصول و هنجارهای خانوادگی، اعتقادی و فرهنگی است. نمی توانید این شرایط و اصول را نادیده بگیرید. لذا، قبل از شروع روند ازدواج، با اعضای خانواده مشورت کرده و موارد مهم از دید آنها را بررسی کنید.

۴- در شروع یک رابطه، خانواده را از تصمیم خود مطلع کنید. شاید در آغاز، این کار سخت به نظر برسد و نگران دخالت یا ممانعت از سوی خانواده باشید، اما بدانید که این کار بسیار آسانتر است از اینکه بعدا آنها را در برابر کار انجام شده قرار دهید و شاهد شوک و نگرانی شدید آنها باشید. ضمنا بدانید که والدین شما به هیچ وجه دوست ندارند، آنها را دور بزنید. قطعا بعدا مخالفت آنها شدید تر خواهد بود.

۵- اگر خانواده اصرار بر رسمی کردن رابطه داشتند، آنها را توجیه کنید که لازم است برای شناخت بیشتر یکدیگر، وقت بیشتری بگذارید. خوشبختانه امروزه حتی خانواده های خیلی سنتی ضرورت کسب این شناخت را احساس می کنند و تا آنجایی که تجربه کاری بنده نشان می دهد، کمتر با آن مخالفت می کنند. البته هر خانواده، اصول و خط قرمز های خود را هم دارد که باید به آن توجه کنید.

۶- برای شناخت بهتر و بیشتر، حتی الامکان سعی کنید ملاقات هایی را در بطن خانواده و با حضور خانواده دو طرف فراهم کنید. سفرها و دیدارهای خانوادگی طولانی می تواند فرصت فوق العاده ای برای شناخت یکدیگر فراهم کند. البته امیدوارم دیدگاه سنتی خانواده ها مانع این ملاقات ها نشود.

۷- قبل از رسیدن به تصمیم قطعی، رابطه عاطفی عمیق بر قرار نکنید. هر چند وجود علاقه و زمینه ارتباط عاطفی برای انتخاب درست لازم است، اما دختر و پسری که در یک رابطه عاطفی عمیق درگیر می شوند، قدرت تصمیم گیری منطقی را از دست خواهند داد.

۸- رابطه جنسی را حتی الامکان به بعد از رسمی شدن رابطه موکول کنید. البته راجع به آن با همدیگر صحبت کرده و چشم انداز واضحی از آینده جنسی بدست بیاورید (که با کمک مشاور ازدواج هم می توانید این اطلاعات را بدست بیاورید) اما تجربه کاری من و همکارانم نشان می دهد که وجود رابطه جنسی قبل از ازدواج، بویژه رابطه مکرر، می تواند موجب کاهش انگیزه طرفین برای ازدواج بشود.

۹- در گفتگو های هنگام خواستگاری، به علاقه، مزاج جنسی، انتظارات عاطفی و جنسی، دیدگاه های عاطفی و جنسی حتما اشاره کنید.

۱۰- اگر مدت زمانی را صرف شناخت همدیگر کرده اید، برای تصمیم نهایی لازم است یک بررسی همه جانبه انجام دهید. در این خصوص شرکت در جلسات مشاوره قبل از ازدواج (به اتفاق همدیگر) می تواند مفید باشد. ضمنا برسی روانشناختی و نیمرخ شخصیتی را فراموش نکنید. با یک بررسی درست کارشناسانه اطلاعاتی برایتان روشن می شود که حتی بعد از سالها رابطه قبل از ازدواج هم نخواهید توانست به آن برسید.

۱۱- فراموش نکنید که عشق، شرط لازم برای یک ازدواج موفق است اما «هرگز کافی نیست». پس هیچگاه صرفا به خاطر عشق و بدون در نظر گرفتن شباهت شخصیتی، خانوادگی و …. ازدواج نکنید.

۱۲- امروزه دارا بودن حداقلی از علاقه و اشتیاق عاطفی و جسمی، لازمه یک ازدواج صحیح است. اگر اطرافیان شما صرفا به خاطر اینکه فلان دختر یا پسر شرایط خوبی دارد و ……… شما را به ازدواج با او ترغیب می کنند و می گویند عشق بعدا ایجاد خواهد شد……. هرگز باور نکنید. ممکن است هیچوقت این اشتیاق ایجاد نشود.

با سپاس فراوان از دکتر اعظم صالحی – متخصص مشاوره خانواده

 

 

زیباسو
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
تقاضا برای سلب اختیار تشخیص اختلال اسکیزوفرنی توسط روانشناسان بالینی!
چرا نباید برای جلب محبت یا عشق التماس کنیم؟
ویژگی‌های یک اردو مطالعاتی خوب چیست؟
چطور از فکر کردن بیش از حد به یک موضوع جلوگیری کنیم؟
نوجوانان آمریکایی بدون تلفن همراه احساس بهتری دارند
من با دروغ گفتن و آه وناله پول درمیارم
افراد کمال‌گرا چه ویژگی‌هایی دارند؟
كودكان را قرباني حرف مردم نكنيد
خودبیمارانگاری از خود بیماری مرگبارتر است!
راه‌ درمان تب بالای تمایل به عمل‌های زیبایی چیست؟
هیچوقت برای تبدیل شدن به کسی که میخواستین باشین دیر نیست... فقط کافیست اولین قدم را بردارید.