چهارشنبه ۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 24 Apr 2024
تاریخ انتشار :
پنجشنبه ۶ آبان ۱۳۸۹ / ۲۰:۰۸
کد مطلب: 1611
۰
۱

داغ عزيزانمان

هر از چند گاهي خبر فوت يكي از بستگان ، دوستان و نزديكانمان خواب غفلت را از سرمان مي پراند. و اگر آن عزيز از دست رفته يكي از افراد خانواده ما باشد به ويژه همسر، مي تواند ، شوك شديدي نيز بر ما وارد كند.
در حوزه روانشناسي ، فشارهاي رواني و مشكلات به دسته هاي مختلف تقسيم مي شوند كه در بعضي مواقع آدمي با استفاده از توان و استعداد خود يا ديگري ، مي تواند آنها را حل كرده يا تغيير دهد و بعضي مسائل نيز هست كه صرفاً بايد آنها را تحمل كرد.
اما  مرگ از مقوله دوم است. يعني ما نمي توانيم آن را حذف كنيم. بهتر است بگوئيم كه سهم هر كس از مرگ عادلانه بوده و سهم هيچ كس ضايع نمي شود. خيلي چيزها، و اتفاقات، ممكن است كه نصيب ما نشود ، ولي آسوده خاطر بايد بود كه حتي اگر سرمان شلوغ باشد و نتوانيم به مرگ فكر كنيم يا براي آن برنامه ريزي كنيم ، بازهم سهم و نوبتمان در دفتر حي قيوم محفوظ است. پس مي توان گفت كه مرگ حتمي است و چون به « وجود» ما مربوط مي شود ، اساسي و بيشتر اوقات تنش زاست.
با مسئله مرگ خود و عزيزانمان چگونه كنار بياييم؟!
1 – به جاي اينكه همواره از اساسي ترين مسئله زندگيمان فرار كنيم ، يا خود را به فراموشي بزنيم يا خود را به چيز ديگري سرگرم كنيم. بهتر آن است كه در طول زندگي حداقل يكبار صميمانه با آن روبرو شويم و تكليف خود را با آن روشن سازيم. اگر از نظر محتوايي به مرگ نمي انديشيم ، و براي زندگي برنامه نمي ريزيم ، حداقل در مورد چگونگي برخورد خودمان و بستگانمان  با مرگ برنامه ريزي كنيم.
2 -  در آموزه هاي ديني درمورد نوشتن وصيت نامه ، ياد مرگ ، گذر به قبرستان و .... بارها شنيده ايم. حالا بيائيم با همسر و فرزندان، برادر و خواهر و والدين خود برنامه مرگ خود و ساير افراد خانواده را مرور كنيم. بايد مطمئن باشيم كه مي توانيم در اين خصوص، برنامه بريزيم ، چون فقط و فقط يك مجهول داريم و ما بقي مسائل معلوم و آشكار است. و آن مجهول نيز نوبت مرگ ما در رابطه با ديگر عزيزانمان هست. ( كه البته زياد هم مهم نيست) . مهم اين است كه مسئله مرگ قوي و واضح وجود دارد و آماده برنامه ريزي هست.
3 – از آنجا كه اغلب اوقات به هنگام پيشامد مرگ عزيزان، به علت هيجانات شديد ، و تالمات روحي تصميم گيري مشكل است ، گنجاندن بعضي موارد در برنامه ريزي مرگ  خود يا عزيزانمان ضروري است.
الف) چون معمولا مرگ از ما اجازه حضور نمي گيرد تا به مانند عروسي ، تدارك ببينم . لذا بهتر است مبلغي براي چنين مراسمي در نظر بگيريم.
ب)  تكليف بدهي ، دفتر چه هاي قسط ، سرمايه گذاريها، ديون ، اموال منقول و غير منقول را روشن سازيم و به جاي بازماندگان خودمان براي خودمان حلاليت هاي لازم را بطلبيم.
ج ) كيفيت مراسم ها ، خيرات ها ، نوع سخنراني ، مداح ها ، مسائل مربوط به تهيه قبر و ... را مشخص كنيم. بهتر است متني كه حاصل تجربه ما در زندگي هست را تهيه كنيم تا سخنران از زبان ما براي مستمعين قرائت كند.( به عنوان قسمتي از وصيت نامه)
د ) نحوه اطلاع رساني به دوستان را در برنامه بگنجانيم ، اگر خودمان سليقه خوبي داريم مي توانيم حداقل در مورد خودمان اعلاميه ترحيم تهيه و جاي تاريخ آن را خالي بگذاريم(‌ بهتر است از جملاتي مانند « مرگ زود هنگام » ، « مرگ نا بهنگام» و يا « مرگ ناگهاني» در اعلاميه ترحيم استفاده نكنيم، چون ممكن است امر بر ما مشتبه شود و فكر كنيم كه مرگ زمان خاصي دارد.)
هـ ) از آنجا كه به هنگام داغ عزيزانمان ، برون ريزي هيجانات و غمها اجتناب ناپذير است، در مورد كيفيت گريه كردن و يا  نحوه سرو صدا كردن و بي تابي ، از هم اكنون ،فكري كنيم.  
5 – خيلي خود را موظف به گفتن يك امر محال نكنيم. مثلاً به هنگام صحبت در مورد مرگ، بسيار شنيده مي شود كه از جمله « خدا نكنه» استفاده مي شود. البته افراد منطقي تر اين جمله را عقلاني تر مي گويند . بدين صورت:« بعد از صد سال يا دويست سال ...» يا اينكه « اگر يك روزي مرگ فرا رسيد» . كه اين هم اگرچه از جمله« خدا نكنه » بهتر است، ‌ولي بازهم هيچ كس حتي خدا يك چنين قولي را مبني بر زندگي طولاني به ما نداده است. لذا بهتر است از ادبيات روان تري در رابطه با مرگ استفاده كنيم.
شايد با خواندن متن بالا تا اينجا كمي تعجب كنيم ، و فكر كنيم  اين حرفها كمي يا حتي خيلي غير منطقي است. ولي با خواندن مطلب ذيل شايد تا اندازه اي بتوانيم ، نوع ديگر ديدن و انديشيدن را نيز تجربه كنيم.
از نظر روانشناختي وقتي مرگ عزيزانمان اتفاق مي افتد ، 4 مرحله متوالي به ترتيب اتفاق مي افتد كه بايد از اين مراحل عبور كرد.
1 –  مرحله انكار
2 – مرحه خشم
3 – مرحله غم
4 –  مرحه پذيرش
1 - در مرحله انكار، قبول مرگ عزيزمان بسيار غير ممكن خود را نشان مي دهد. اين مسئله مخصوصاً در حوادثي كه منجر به مرگ مغزي مي شود بيشتر مشهود است. بي دليل نيست بيشتر بازماندگان فردي كه مرگ مغزي شده است، با اهداء ‌اعضاء ‌موافقت نمي كنند. چون انكار واقعيت مرگ يكي از مراحل است. برنامه اي كه در بالا به آن اشاره كرديم كمك موثري به ما مي كند كه اين مراحل را به خصوص مرحله انكار را به سرعت سپري كنيم.
2 – در مرحله خشم ،‌ در اينجا اگرچه  مرگ عزيزمان را باور كرديم ولي نسبت به علل آن خشم مي گيريم و جالب اين است كه اين خشم را ممكن است به ديگران نيز انتقال دهيم. اين مسئله را بيشتر در چنين حوادثي شاهد هستيم : تصادفات رانندگي ؛ سكته هايي كه به خاطر يك بگو مگو پيش آمده؛ يا در اتاق عمل جراحي كه ممكن است با پزشك سر دعوا برداريم . لذا به هنگامي كه در اين مرحله هستيم ، ممكن است حرفهاي ناشايست به مسببين بزنيم يا دست به انتقام يا رفتارهاي تهديد كننده بزنيم.  اگر فردي به علت تصادف باعث مرگ كسي شده است ، بهتر آن است كه در اين مرحله ، اقدامي به گرفتن رضايت از بازماندگان متوفي نكند كه نتيجه عكس خواهد گرفت.  اگر هم مسببي براي مرگ عزيزان نيابيم ممكن است خدايي ناكرده ، شروع به شكايت از خدا بكنيم ، مثلا « خدايا چرا بايد اينطور مي شد يا ...» . برنامه ريزي مرگ كه در اين يادداشت اشاره شد ، موجب عبور سريع از مرحله خشم مي شود.
3 – مرحله غم ،‌ نسبت به ساير مراحل قبل طولاني تر است. ولي حداكثر نبايد از شش ماه بيشتر شود. در غير اين صورت ، مسئله افسردگي و درمان آن بايد در نظر گرفته شود. برنامه ريزي براي مرگ ، كمك فراواني در جهت كوتاه شدن اين مرحله مي كند.
تمركز زدايي نيز تكنيكي هست كه مي تواند در اين زمينه به فرد غمگين كمك كند و آن اينست كه به جاي تمركز بر روي خاطراتي كه با متوفي داشته ايم. دنياي ديد خود را وسيع كنيم و وقت بيشتري با زندگان بگذاريم ، يعني كساني كه هنوز نوبت از دست رفتنشان نرسيده است. بيشتر اوقات فقط يك داغ عزيز ديده ايم و اين فرصت خوبي است كه بيشتر به ديگر عزيزانمان نزديك شويم و قدر آنها را بدانيم.
4 – مرحله پذيرش كه از ديد عموم ، به اشتباه فراموشي مردگان نام گذاشته مي شود، مرحله آخر در رابطه با مرگ عزيزان است. همه بايد به اين مرحله برسند ولي برنامه ريزي در مورد مرگ اولاً‌ باعث تسهيل اين روند مي شود ؛ ثانياً موجب سرعت آن مي شود ؛ ثالثاً عوارض منفي ناشي از داغ عزيزان را از بين مي برد،‌به علاوه اينكه به ما در خودشناسي بينش مي دهد.
استفاده ديگري كه از اين مراحل مي شود ، نحوه تسلي دادن به بازماندگان و داغ ديدگان است. اگر ما با اين مراحل آشنا باشيم ، به نحو موثر و مفيدي با بازماندگان همدردي مي كنيم.
الف) به  فرد داغ ديده مخصوصاً در مراحل نخست ، نصيحت نكنيم مثلا اينكه «اين شتري هست كه در خانه همه مي خوابه » يا اينكه « تو بايد صبور باشي ، تو بايد تكيه گاه باشي ». همچنين به او نگوئيم « تو غمگين نباش ، او الان در بهشت جايش خوب است » .
ب )‌ بيشترين كمك ما به داغ ديدگان ابراز همدردي با جملاتي مانند: « فوت عزيزتان براي ما نيز  بسيار متاثر كننده بود» يا « واقعا داغ بزرگي براي شما بوده »يا « الان لحظات سختي بايد براي شما باشد».
ج )‌ شايد بتوان گفت سكوت و در آغوش گرفتن داغ ديده، كمك بسيار موثري به او در طي كردن مراحل چهارگانه پذيرش مرگ است.
د )‌كمك به داغ ديده در جهت كارهاي اجرايي متعدد ‌از قبيل ،‌كارهاي پزشكي قانوني، هماهنگي جهت صدور مجوز و كفن و دفن، هماهنگي مراسمات و .... ، بسيار در تسكين داغ ديده موثر است.
هـ )‌ در مرحله سوم يعني غم ، كه معمولاً مراسمات تمام شده و شركت كننده گان نيز دور فرد را خلوت كرده اند و بيشتر بعد از هفتم يا چهلم نمود پيدا مي كند، بهتر است كه به اين افراد سر بزنيم  ، يا آنها را به منزل  دعوت كنيم . همچنين با صحبت هاي شناختي ،‌فلسفي يا  توصيه هاي ديني و نصيحت هايي را كه در بند (‌الف ) ‌آورده شده، مي توانيم مرحله خروج از غم و پذيرش را سهل كنيم. به شرطي كه بستر مناسبي از نظر محيطي فراهم كرده باشيم.
در خاتمه بايد به اين موضوع اشاره كنيم كه برنامه ريزي براي مرگ كه در اوائل اين يادداشت توضيح داده شد. اولا عبور از چهار مرحله كنار آمدن با مرگ عزيزان را تسهيل مي كند . ثانياً پرداختن به اين برنامه ، ناخودآگاه ما را به سوي فلسفه زندگي و مرگ  مي كشاند و مي تواند باعث تغيير در رويه زندگي ما شود. با اين برنامه ما متوجه اين نكته مهم مي شويم كه آرزوها و برنامه هاي خيالي و زيادي براي اهداف نه چندان روشن آينده خود داريم ، ليكن مرگ را كه  كاملا طبيعي و در كنار ماست و مهمترين مرحله زندگي را تشكيل مي دهد ، غير منصفانه ناديده مي گيريم.
مرگ را هم اكنون براي خود و عزيزانمان  با برنامه قبلي بپذيريم ، قبل از آنكه بدون آمادگي، ما را فراگيرد.
 و چه نغز است اين فرمايش نبي مكرم اسلام(ص) كه مي فرمايند :
موتو قبل ان تموتو منبع : همدردی
نام شما

آدرس ايميل شما
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود
  • نظرات پس از تأیید مدير حداكثر ظرف 24 ساعت آينده منتشر می‌شود

Iran, Islamic Republic of
باسلام کمتر از پانزده ماه خواهر ، مادر و برادرم را از دست دادم . بسيار آزرده شدم مطالب شما کمی آرامترم کرد . ولی خيلی سخته الخصوص خوداری در برابر ساير عزيزان>. با تشکر کيوان فر
ایجاد هر خاطره جدید به مغز آسیب می‌زند!
مطالعه نشانگر عصبی بالقوه برای آسیب اجتماعی در اختلالات روانی را نشان می دهد!
۱۰ شگرد رسانه‌ای برای اثرگذاری بر باورهای مخاطب
پنج اقدامی که والدین باید در مواجهه با کودکان کابوس زده انجام دهند!
«آلیس در سرزمین عجایب»؛ اختلال روانی عجیب
سندروم مسأله با پدر / آسیب‌های بی‌مهری پدران به دختران
روانشناسی که دنیای سرمایه گذاری را ۱۸۰ درجه تغییر داد
چرا گاهی نمی‌توان بخشید و فراموش کرد؟!
مغز چطور خاطرات ماندگار می‌سازد؟
روانشناسی جمع‌آوری اشیا و یا کلکسیونر شدن
دربارۀ تاثیرات عجیب «ترس از پشیمانی»
چگونه با ذهن آگاهی حواس کودکان مان را جمع کنیم؟
ز باغ رعيت، گر مَلك خورد سيبي / برآرند غلامان، درخت از بيخ