پنجشنبهشب گذشته، تالار مهرباني ميزبان مراسمي از جنس عشق، محبت و مهرباني بود. آن شب اين تالار، ميزبان مراسم ازدواج زوجهاي بيماران اماس بود. خيرين و انجمن اماس براي بيماران، آن شب را براي هميشه در ذهنشان خاطرهانگيز و يهيادماندني کردند.
بيماران اماس منعی برای ازدواج ندارند
21 مرداد 1396 ساعت 12:28
پنجشنبهشب گذشته، تالار مهرباني ميزبان مراسمي از جنس عشق، محبت و مهرباني بود. آن شب اين تالار، ميزبان مراسم ازدواج زوجهاي بيماران اماس بود. خيرين و انجمن اماس براي بيماران، آن شب را براي هميشه در ذهنشان خاطرهانگيز و يهيادماندني کردند.
به گزارش ميگنا وقایع اتفاقیه نوشت: گروه مشارکت انجمن اماس بيش از سه ماه است درگير برگزاري مراسم ازدواج نمادين 10 زوج از بيماران اماس هستند که بعد از مدتها تلاش با کمک خيرين توانستند در 19 مرداد اين عروسي را در تالار مهرباني باشگاه انقلاب برگزار کنند.
در گفتوگو با اعضاي مشارکت انجمن، تمامي هزينهها برعهده خيرين و نيکوکاران بود. زوجها يا هردو مبتلا به اماس بودند يا يکي از آنها گرفتار اين بيماري بودند که البته عقد رسمي آنها در چند ماه اخير برگزار شده بود اما انجمن اماس ايران براي نخستينبار تصميم گرفت مراسم عروسي را به شکلي نمادين برگزار کند تا بيماران اماس و خانوادههاي آنها بدانند بيماري مانعي براي ازدواجشان محسوب نميشود.
خيريني که در اين مراسم نقش مهمي داشتند، شامل کانون تبليغات کليک، شرکت حملونقل رجاء، گروه حجاب سلما، آرايشگاه مردانه رويش هنر، سالن آرايش بانوان صدف، تشريفات رؤياي طلايي، هيروفود، مزون پريزاد، قنادي سولدوش و اعضاي حسينيه آلطه بودند که بههمراه ساير نيکوکاران، باني اين مراسم خيرخواهانه شده بودند.
دکتر مسعود نويدي، روانشناس سلامت در انجمن اماس درمورد ازدواج بيماران اماسي گفت: «پيش از ازدواج اين عزيزان در انجمن اماس بهطور مرتب با آنها جلسات مشاوره داشتم در ارتباط با مسائل پيش از ازدواج، بحث آشنايي، بحث روابط متقابل، مهارتهاي زوجين در ارتباط با يکديگر و... . در اين حوزه سعي کرديم مسائل را بهخوبي باز کنيم و خداراشکر بچهها نيز همکاري داشتند؛ البته براي ازدواج بيماران اماسي نيز ما گواهينامه ازدواج ارائه ميدهيم که از منظر رواني و جسماني، شرايط ازدواجکردن را دارند.
بههرحال، نميتوان منکر اين قضيه شد که ازدواج تأثير مثبتي روي خلقيات ميگذارد. توصيه من اين است که حتما بعد از ازدواج، زوجها مشاوره داشته باشند.»
دکتر محمدعلي صحراييان، فلوشيپ متخصص اماس در ايران و نايبرئيس انجمن اماس درمورد اينکه آيا ازدواج براي بيماران اماس خطراتي دارد يا نه، ميگويد: «از آنجا که اماس بيماريای است که افراد جوان 20 تا40 سال را درگير ميکند، ازدواج يکي از مسائل مهم در اين سنين است؛ بنابراین پيش از ازدواج حتما بيمار ابتدا بايد با پزشک معالج مشورت کند و مسائل جسمي، عاطفي و اجتماعي را در نظر بگيرد و در مرحله بعدي که از اهميت بالايي برخوردار است،هر دو زوج در جلسهاي با پزشک معالج بيمار حضور داشته باشند و سؤالات، در حضور يکديگر پرسيده شود.
بهطور کلی ما، ازدواج را براي بيماران اماس بهعنوان منع مطلق نميبينيم و اگر ازدواج باعث کاهش استرس و تنش اختلالات روحي شود قطعا در کنترل بيماري مؤثر است اما اگر موجب ايجاد تنش و تلاطم در زندگي شود، ممکن است بيماري تشديد پيدا کند.
ازدواج، اتفاق مهمي در زندگي هر انساني است پس انتخاب بايد هوشمندانه صورت گيرد.» در اين مراسم، بسياري از مهمانان سرشناس نيز ازجمله برخي نمايندگان مجلس دعوت داشتند.
در ابتدا بعد از قرائت آياتي چند از قرآن مجيد و پخش سرود ملي کشور، گروه دفزني به روي سن رفتند و دقايقي زيبا را براي زوجها رقم زدند سپس عاقد، هرکدام از زوجها را به جايگاه دعوت ميکرد و خانواده هر عروس و داماد نيز در کنار آنها بودند و مراسم نمادين عقد را به جا ميآوردند. بعد از اتمام خطبه، همسر معاون اول رياستجمهوري، خانم جهانگيري و انجمن اماس هدايايي نيز به عروس و دامادها دادند.
فرهنگسازي درمورد اماس بسيار ضعيف است
متأسفانه زوجها تمايلي نداشتند عکاسها از آنها عکس بیندازند يا اينکه درمورد نحوه آشنايي با همسرشان يا درباره بيماري و اوضاعواحوال روحي آنها صحبت شود. يکي از زوجها در پاسخ به اينکه چرا علاقهمند نيستيد تصاويرتان گرفته شود در پاسخ گفت: «متأسفانه فرهنگسازي درمورد اين بيماري نشده است. من و همسرم با يکديگر در يک شرکت کار ميکرديم که باعث شد آشنايي ما جديتر شود.
فقط پدر و مادرم ميدانند مبتلا به اماس هستم و بقيه حتي خواهرانم خبر ندارند. شوهرم نيز اصرار داشت وقتي براي خواستگاري، خانوادهشان به منزل ما ميآيند اصلا درمورد بيماري، هيچ اشارهاي نشود وگرنه پدر و مادرش قبول نميکنند و حاضر به اين وصلت نميشوند. ازاينرو، خانواده همسرم اصلا نميدانند من مبتلا هستم و دلیل اصرار من مبنيبراينکه از ما عکس گرفته نشود، اين است.
حتي اقوام من هم نميدانند مبتلا هستم براي اينکه فکر ميکنند اين بيماري واگيردار است يا اينکه با دلسوزيهايشان، من را اذيت ميکنند و تمامي اينها بهايندلیل است که اين بيماري در جامعه بهدرستي شناخته نشده و آگاهي درمورد آن کم است.»
يکي از دامادهاي ديگر دراينباره ادامه ميدهد: «هم من و هم همسرم هر دو مبتلا هستيم و در انجمن با يکديگر آشنا شديم. بااينحال، دوستان ما از بيماريمان اطلاعي ندارند. يکبار که ميخواستم درمورد بيماري اماس بهطور کلي صحبت کنم، آنها اماس را همرديف بيماري ايدز ميشناختند و اين براي من نهتنها بلکه براي خيلي از بيماران و خانواده آنها بسيار دردناک است. واقعا دوست دارم درمورد اين بيماري اطلاعرساني شود و بقيه بدانند اين بيماري عجيبوغريب نيست.»
همراهان يکي از زوجها درباره نحوه آشنايي خواهرش با داماد توضيح چنداني نداد و گفت: «خواهرم اگر متوجه شود با شما مصاحبه ميکنم حتما دلخور ميشود چون نميخواهد کسي از بيمارياش خبردار شود، درصورتيکه انسان بسيار قويای است و از همان ابتدا با اين بيماري مبارزه کرده و بيماریاش مانع هيچ فعاليتي برايش نشده اما نميخواهد کسي از اين ماجرا اطلاعي داشته باشد. حتي خانواده همسرش هم نميدانند.»
کد مطلب: 41598