در روانشناسی جدید، تاثیر دو عامل را میتوان از آغاز نهضت اندازهگیری روانی مشاهده كرد. یكی از این عوامل، ایجاد گروههای حرفهای، موسسات و كلینیكهای روانشناسی و عامل دیگر، تكامل تدریجی وسایل كلینیكی بود. بدون وجود این دو عامل، پیشرفت قابل ملاحظه روانشناسی امروز امكانپذیر نبود.
ارزیابی تحول و تكامل وسایل اندازهگیری در روانشناسی بسیار دشوار است. زیرا از زمان "بینه" تاكنون ابزارهای بیشماری توسط روانشناسان مختلف تهیه شده است.
در اینجا به چند ابزار مهم و اساسی در روانشناسی بالینی اشاره میشود.
آزمون هوش
اندازهگیری دقیق و علمی هوش، از زمان بینه شروع شد. آلفرد بینه در سال 1905 اولین آزمون هوش را به كمك همكارش سیمون منتشر كرد. در سال 1908 این آزمون به صورت كاملتر تجدید چاپ شد. این نسخه از آزمون نظریه "سن روانی[1]" را نیز دربرداشت. مجددا در سال 1911 گدارد[2] آمریكایی آزمون بینه را به انگلیسی ترجمه و منتشر كرد. چند ماه بعد در سال 1911 و بعد هم در سال 1912 كالمن[3]، آزمون بینه را تجدید چاپ نمود.
در سال 1916 ترمن[4] استاد دانشگاه استنفورد آمریكا، آزمون بینه را كاملتر نمود و آن را برای مردم آمریكا تنظیم كرد. این نسخه از آزمون، تا سال 1937 بهترین و مشهورترین آزمون هوش كودكان محسوب میشد. در سال 1937 ترمن و همكارش مریل[5] این آزمون را مجددا چاپ كردند و تغییرات مطلوبی در آن دادند. در سال 1960 این آزمون با وسعت، تنوع و تكامل بیشتری تجدید چاپ شد. در سال 1986 چهارمین تجدید نظر این آزمون صورت گرفت. آزمونهای هوش گروهی[6] در سالهای جنگ جهانی اول به وجود آمد. دو آزمون مشهور نظامی آلفا[7] برای باسوادان و نظامی بتا[8] برای بیسوادان تنظیم شد كه در انتخاب سربازان و افسران از آنها استفاده زیادی به عمل آمد. تا سال 1920 آزمونهای هوش فردی و گروهی، كلامی و غیركلامی به نسبت قابل ملاحظهای افزایش یافت. اصطلاح بهره هوشی[9] و اندازهگیری هوش عملی نیز در همین سالها متداول شد.
آزمونهای استعداد همزمان با جنگ جهانی اول ساخته شد. در كنار این آزمونها، آزمونهای علاقه و استعدادهای مكانیكی نیز ساخته شد. این آزمونها در راهنمایی تحصیلی و شغلی و جنگ مورد استفاده قرار گرفت.میگناirآرنولد گزل[10] در سال 1928 تحقیقات وسیعی در زمینه تكامل كودكان انجام داد كه تاثیر چشمگیری در پیشرفت و توسعه رشته آزمونسازی داشت. گزل آزمونهایی ساخت که اساس تحقیقات بعدی درباره كودكان شد. در سال 1927 ترستون[11] تحقیقات خود را درباره تحلیل عاملی[12] هوش شروع كرد. او پس از تحقیق و بررسی نظریهای را مطرح كرد كه با نظریه اسپیرمن[13] تفاوت داشت. اسپیرمن، سالها قبل به این نتیجه رسیده بود كه اساس هوش، یك عامل كلی است، اما ترستون بیان كرد كه هوش از تعداد عوامل مستقل تشكیل شده است و میتوان آنها را تفكیك كرد. در سال 1939 وكسلر[14]، آزمون وكسلر – بلویو[15] را برای اندازهگیری هوش بزرگسالان درست كرد. تا این سال آزمون هوش مناسبی برای اندازهگیری هوش افراد بزرگسال موجود نبود. آزمون استنفورد بینه هم برای كودكان تا سن 15 سال مناسب بود.
به كمك آزمون وكسلر – بلویو هم هوشبهر افراد به دست میآمد و هم تا حدی استعدادهای افراد نیز تعیین میگردید. بعدها نام این آزمون به نام آزمون هوش وكسلر برای بزرگسالان[16] تغییر یافت و چندین بار مورد تجدیدنظر قرار گرفت. در سال 1981 نیز آزمون وكسلر تحت عنوان WAIS-R تجدیدنظر شد.[17]
آزمون شخصیت
تحقیقات در زمینه بررسی و سنجش شخصیت دیرتر از هوش شروع شد ولی با سرعت به پیشرفت منجر شد. مشكل اساسی در زمینه ساخت آزمونهای شخصیت، عدم توافق نظر دانشمندان در زمینه تعریف و ماهیت شخصیت بود. در سال 1918 اولین آزمون اندازهگیری حالات عصبی[18] به وسیله وودورث[19] منتشر شد. این آزمون به منظور انتخاب افراد در ارتش ساخته شد اما بعدها از آن در موسسات غیرنظامی استفاده كردند.
این پرسشنامه كه بر اساس علایم معمول حالات عصبی ساخته شده بود، الگویی برای آزمونهای بعدی از این نوع شد. یكی از این آزمونها، آزمون "تحقیق در ارزشها توسط آلپورت – ورنون"[20] بود. اغلب آزمونهای اولیه شخصیت، امروزه از طرف روانشناسان مورد استفاده قرار نمیگیرد. آزمونهای فرافکن كه در حال حاضر برای ارزیابی شخصیت كاربرد زیادی دارند، به وسیله روانشناسانی كه به محركهای عمقی بشر توجه دارند، ساخته شده است. نظرات و عقاید فروید در ایجاد این آزمونها تاثیر چشمگیری داشت.
پدر آزمونهای فرافکن، گالتن است. او با انتشار "روش تداعی لغات"[21] در سال 1885 افرادی مانند بلویلر[22] و یونگ[23] را به ساخت اینگونه آزمونها علاقمند ساخت. این تستها با وجود تغییرات زیاد، هنوز هم رایج است. در سال 1921 هرمن رورشاخ[24]، روانپزشك سویسی بعد از تحقیقات بسیار، آزمونی را ساخت كه مهمترین واقعه در تاریخ آزمونهای فرافکن به شمار میرود. آزمون رورشاخ بر اساس این نظریه بود كه برای تشخیص امراض روانی، میتوان از لكههای جوهر استفاده كرد. او معتقد بود كه افراد با نگاه كردن به لكههای جوهری كه روی كاغذ پخش شده است، اطلاعات مفیدی درباره خود به متخصص میدهند. به این صورت كه لكهها انگیزههای مبهمی میشوند و عواطف، احساسات و افكار شخص را برمیانگیزانند. نحوه عكسالعمل شخص به این انگیزههای مبهم، طرز رفتار او را در زندگی واقعی نشان میدهد.
از جمله آزمونهای فرافکن مهم، آزمون تی.ای.تی[25] است كه توسط مورگان[26] و مورای[27] ساخته شد. این آزمون مانند آزمون رورشاخ از تعدادی كارت درست شده است ولی انگیزهها در این آزمون روشنتر از انگیزههای رورشاخ است. كارتها در این آزمون اشخاص و موقعیتهای مختلف را نشان میدهند و آزمونگر باید درباره آنها داستانی بگوید كه این داستانها معرف روحیه او خواهد بود.[28]
ایجاد كلینیكهای روانشناسی
رشد روانشناسی بالینی جدید با پیشرفت وسایل تشخیص و درمان و ایجاد كلینیكهای روانشناسی ارتباط عمیقی دارد. در سال 1896 لایتنر ویتمر،[29] روانشناس آمریكایی، كودك عقبماندهای را در لابراتوار دانشگاه پنسیلوانیا مورد آزمایش قرار داد. او در همین سال نتایج تحقیقات خود را در زمینه مشكلات كودكان و طرز تشخیص علمی آن در انجمن روانشناسان آمریكا[30] بیان كرد.
تحقیقات این دانشمند، علاقه سایر روانشناسان را به مطالعه در این زمینه جلب نمود و در نتیجه مكانهایی برای نگاهداری، تشخیص و درمان این نوع كودكان تاسیس شد. از این فعالیتها به عنوان اساس ایجاد كلینیكهای روانشناسی یاد میشود و روانشناسان، ویتمر را پدر روانشناسی بالینی میدانند. روش ویتمر شبیه روشی است كه امروزه در كلینیكها بهكار میرود، البته در آن زمان به اندازه كافی، آزمونهای روانشناسی ساخته نشده بود. او از روشهایی مانند گرفتن تاریخچه مریض، معاینه طبی و مشاهده رفتار استفاده میكرد.
هدف او پیدا كردن علل اختلال رفتار كودكان و تجویز راههایی برای معالجه آنها بود. در ابتدا كلینیكهای روانشناسی به منظور كمك به كودكان عقبمانده به وجود آمد، اما به تدریج مشكلات بزرگسالان نیز مورد توجه قرار گرفت. امروزه كلینیكهای روانشناسی در دانشگاهها، موسسات دولتی و خصوصی به تشخیص و درمان بیماریهای روانی و همچنین راهنمایی حرفهای و شغلی میپردازند.[31]
نویسنده : منيره دانايي : پژوهشگاه باقرالعلوم
پاورقی :
[1] . Mental age [2] . Goddard [3] . kuhlmann [4] . Terman [5] . Merill [6] . Group intelligencetest [7] . Army alfa [8] . Army beta [9] . Intelligence Quotient (IQ) [10] . Arnold Gesell [11] . Thruston [12] . Factor analysis [13] . spearman [14] . Wechsler [15] . Wechsler- Bellevue [16] . Wechsler Adult Intelligencescale (WAIS) [17] . فیرسای. جری و جیتدال، تیموتی؛ روانشناسی بالینی، مهرداد فیروزبخت و سیفالله بهاری، تهران، رشد، 1387، چاپ چهارم، ص 264 و 265. [18] . Neurosis [19] . Woodworth [20] . Allport- vernon study of ralues [21] . word- Association test [22] . Bleuler [23] . Jing [24] . Herman Roschach [25] . Thematic Apprecepation Test (TAT) [26] .Morgan [27] . Murray [28] . فیرسای. جی و جیترال، تیموتی؛ روانشناسی بالینی، ص 320 و 327. [29] . Lightner Witmer [30] . American psychological Association [31] . شاملو، سعید؛ روانشناسی بالینی، تهران، رشد، 1386، چاپ دهم، ص 31 تا 34.