کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

اختلال افسردگي ...

20 خرداد 1389 ساعت 14:12

شواهد نشان مي دهند که اختلال در ترکيبات شيميايي مغز يک عامل مهم در اختلالات افسردگي به شمار مي رود.


افسردگي يکي از شايع ترين بيماري هاي عصر ماست که آن را به سرماخوردگي رواني هم تشبيه کرده اند و همچنان که زمان شيوع سرماخوردگي تمام اقشار جامعه، در هر سن و سال و هر موقعيتي ، در معرض مبتلا شدن به آن قرار دارند، افسردگي نيز، بيماري است که هر فرد را تهديد مي کند.  
عوامل متعددي در ابتلاء افراد به بيماري هاي رواني دخيل هستند. مکانيسم هاي پيچيده اي که تاکنون شناخته نشده اند. در اين ميان، روان شناسان، مراحل رواني، اجتماعي و عوامل زيستي بسياري را در ابتلاء افراد مختلف به افسردگي موثر مي دانند از اين نظر ساختار ژنتيکي و يا زيستي برخي افراد به گونه اي است که در محيط هاي محرک بيماري و داراي عوامل اجتماعي و محيطي بالاي بيماري زا، زمينه ساز گرايش آنها به سمت افسردگي است.
شواهد نشان مي دهند که اختلال در ترکيبات شيميايي مغز يک عامل مهم در اختلالات افسردگي به شمار مي رود. به عنوان مثال افرادي که دچار بيماري افسردگي اساسي هستند، معمولاً در ترکيبات شيميايي مغز آنها، يعني انتقال دهنده هاي عصبي که باعث شادي، آرامش، غم و ... مي شوند، بي نظمي پيدا مي شود. برخي کارشناسان بر اين باورند که استرس و فشارهاي عصبي ناخواسته، اولين محرک به سوي بيماري افسردگي است؛ رويدادهاي بزرگ برنامه ريزي نشده اي که فرد ناگهان خود را در حصار آن زنداني مي بيند! وقايعي مانند: مرگ يکي از اعضاي خانواده، يک دوست يا يک همکار. استرس هاي زندگي براساس شدت تاثير درجه بندي شده است : اين مقياس، مرگ همسر را 100، طلاق را 75، بيماري شخصي را 53، ازدواج را 50، بارداري را 35، تغيير مسووليت کار را 29، موفقيت چشمگير را 28، تغيير اوضاع زندگي را 25، مشکل داشتن با کارفرما را 22و تغيير فعاليت اجتماعي را 18 ارزيابي کرده است.
يکي از دلايل افسردگي در ارتباط مستقيم با زندگي خصوصي افراد قرار دارد. وقايعي که در زندگي اتفاق مي افتد و منجر به وجود آمدن احساس بي پناهي، نااميدي و بي ارزشي در مي شود، اين احساسات به مرور زمان به استرس تبديل مي شوند و در صورتي که فرد نتواند آنها را کنترل کند، مستعد افسردگي مي شود. ديگر، تنها شدن و از دست دادن يک شخص مهم در زندگي است؛ شخصي مثل پدر يا مادر. البته در اينجا تغييرات ناشي از اين فقدان، اختلال را به وجود مي آورد، تغييراتي مثل از دست دادن حمايت هاي روحي، تغيير در شيوه زندگي و موفقيت اجتماعي، اقتصادي و ... .))
-
افسردگي؛ بيماري قابل درمان
از نظر علم پزشکي روان درماني ودارو درماني؛ استفاده از داروها ضد افسردگي از انواع متداول درمان بيماري افسردگي هستند، اولين قدم در اين راه، معاينه توسط يک روانپزشک است. در هر حال، مهمترين عامل در طول درمان افسردگي، نوع و شدت اين بيماري است. بررسي ها حاکي از اين است که در بسياري از آزمايش هاي باليني 50 تا 60 درصد بيماران طي چهار تا شش هفته و گاهي دو تا چهار هفته به درمان پاسخ مثبت مي دهند و درمان کامل از هفته هاي چهارم تا ششم صورت مي پذيرد. همچنين طول درمان افسردگي از طريق روان درماني طولاني تر است؛ تا جايي که نشانه هاي بهبودي در هفته هاي ششم تا هفتم نمايان مي شود و بيمار براي سلامت کامل به12هفته وقت نياز دارد؛ در صورتي که روان درماني موثر در واقع نشود، دارو درماني شروع مي شود. دکتر حناچي به علايم مختلف افسردگي اشاره کرده و مي گويدکم خوابي، بدخوابي و يا حتي خواب هاي طولاني، غمگين، کاهش وزن در نتيجه کم اشتهايي و نخوردن غذا، عدم تمرکز فکري، احساس پوچي و نااميدي و ... از علايم آشناي ابتلا به بيماري افسردگي هستند .
اما متخصصان علم روان پزشکي، بستري کردن بيماران افسرده را تنها در چند حالت توصيه مي کنند: زماني که بيمار قصد خودکشي دارد، زماني که چندان دلمرده شده است که ميلي به غذا خوردن در او باقي نمانده و وقتي که بيمار نشانه هايي از روان پريشي با خود دارد و... . با اين حال از متداول ترين درمان ها جهت بيماري افسردگي، دو روش دارو درماني و روان درماني هستند، که بيشترين نتيجه را نيز به همراه دارند. 


کد مطلب: 399

آدرس مطلب :
https://www.migna.ir/news/399/اختلال-افسردگي

میگنا
  https://www.migna.ir