در خصوص دلایل شاد زیستی در زندگی فردی و اجتماعی افراد در روزنامه اطلاعات نوشت:
نگاهي به چيستي و چراييِ پديده شادزيستي در زندگي فردي و اجتماعي
17 فروردين 1394 ساعت 8:48
در خصوص دلایل شاد زیستی در زندگی فردی و اجتماعی افراد در روزنامه اطلاعات نوشت:
سولژنيستين در رمان خود، نه از درد و رنج و شکنجه دنيسوويچ، بلکه بيشتر از شادي او در جهنم زندان شوروي نوشت؛ دنيسوويچ، هرروز پيش از رفتن به شکنجهگاه و بيگاري، در خلوت، به تکه شکلاتش يک گاز کوچولو ميزد(يک ذره) و دوباره آن را در زرورقاش ميپيچيد و زير بالشتاش پنهان ميساخت؛ اين اندک شكلات، همه گسترهِ شادي و عشق و خوشوقتي او بود!
شادي در درون انسانها است
بيشتر انسانها، در بيرون از خود در پيِ شادي هستند، در حالي که شادي، در درون انسانهاست. در سکوي مترو در فاصله رفت و آمد ترنها، با آدمهاي زيادي در اينباره گپ ميزنم. يکي به فرزندش که فراموشش کرده است ميگويد: کجايي شادي؟ ديگري يک جوان 31 سالهاي است كه شادي را در ازدواج جسته است و اينک سرخورده و نااميد ميگويد: چه فکر ميکردم و چه شد! و سومي ميگويد هيچ ديدگاهي در اينباره ندارد.
خانمي گشادهرو پيش ميآيد؛ رکوردر را جلو ميبرم و ميپرسم که به نظر خودش انسان شادي است؟ پاسخش يک لبخند شاديبخش آشکار و نيز يک واژه و سؤال است: «شاد؟» و سپس ميخندد و با رسيدن ترن، دست تکان ميدهد و به درون واگن ميرود و با همان لبخند شاد از پشت شيشه نگاهم ميکند. به سخن ديگر، در پاسخ من، يک نشان پرسش ميگذارد و نشان ميدهد با آن که بسيار شاد است، ولي هرگز به شادي خود نينديشيده است.
آدمهاي مانند او کم نيستند، چهره غمگيني ندارند و روحيه هميشه شادي دارند. در برابر اينان، گروهي از ناشاد بودن خود در رنجند و همواره پيِ آن ميگردند و نمييابند؛ و گروه سوم، هرگز چنين نيازي در خود احساس نميکنند و شادبودن يا نبودن خود يا ديگران، برايشان داراي مفهوم ويژهاي نيست. نه از شاديِ ديگران شاد ميشوند و از غمگيني خود، غمگين! زندگي اين دسته انسانها(که شايد به گونهاي خوشبختند)، جريان خود را دارد و باري به هرجهت ميگذرد، حتي اگر ذرهاي رويداد شاديآور در آن وجود نداشته باشد.
برخي آدمها مانند اپيکور (فيلسوف 341 سال پيش از زادروز مسيح) يک باغِ خياليِ پر از شادي اپيکوري براي خود درست کردهاند و منش خود را هدفداري در زندگي، پذيرش ساده مرگ، انساندوستي، درک لذتهاي کوچک، نيکويي در حق ديگران، هميشه با دوست به سر بردن، همواره لبخندزدن، خوشبودن با دردهاي خود، برخورد عقلي(نه احساسي) با زندگي و خنديدن حتي به هنگام مرگ قرار دادهاند؛ همان مفهموم که«آرانداتي روي» (رماننويس هندي) در «خداي چيزهاي کوچک» ميکوشد، پاسخي به اين پرسش بدهد که چرا مردم هند در تهيدستي هم شادند؟
چيستي و چراييِ شادي
در اين گزارش، روشنانديشان، هر يک از ديدگاه خود به شادي نگريستهاند. در حالي 2 تن از آنان، «ژن» و باورهاي ديني را عامل شادي ميدانند که ديگري قوانين رسمي را ضد شادي ميخواند. در اين ميان، سختنگرفتن زندگي، امنيت شغلي، عدالت اجتماعي، اقتصاد شکوفا، ايجاد اشتغال و خانواده امن نيز در شاديسازي، ناديده گرفته نشده است.
سجاد خسروانيان- كارشناس مطالعات فرهنگي و رسانه شادابي را گونهاي توسعهيافتگي ميداند که در اين سالها بسياري از جوامع را به خود مشغول ساخته است. او ميگويد: بيشتر مردم دچار روزمرگي شدهاند و صميمتها در حال کاهش است؛ در حالي که شادابي مردم، موتور محرک جامعه است. آدمهاي يک جامعه با نشاط، بيگمان احساس امنيت رواني ميکنند و دولتي در نشاط اجتماعي موفق خوانده ميشود که بتواند ويژگي شادابي را در يک جامعه به تثبيت برساند و از حالت گذار و محدود به مناسبتها درآورد.
خسروانيان همچنين باور دارد: فضاي مجازي در کنار برخورداري از ويژگيهاي مثبت که به شادابي جامعه کمک ميکند، ميتواند يک تهديد نيز براي جايگزينيِ خرافات و شايعات به جاي فرهنگ شاد و غنيِ ايراني باشد. دليل سواستفاده جامعه ايراني از فضاي مجازي به دليل مشکلاتي است که در جامعه واقعي وجود دارد.
بهاي بهتر ديدهشدن شاديها
محمد صادق افراسيابي ـ مدرس دانشگاه، باور دارد که بر پايه نشانهشناسي بايد دريابيم که سياستگذاريهاي فرهنگي ما چگونه بوده است؟ او ميگويد: يکي از نشانهها، فضاي مجازي ايراني است كه امروزه شاهد آن هستيم. سال گذشته ميلادي يک فيلم بر روي خروجي ياهوي عربي قرار گرفت در باره جامعه ايراني؛ و 2 دختر را درون خودرو نشان ميداد که يکي از آنان در حال رانندگي است. آنان با تلفن همراه از خود فيلم برداشتهاند؛ آهنگي از دستگاه پخش صوت به گوش ميرسد و راننده دختر در حالي که با خواننده همآواز شده است، فرمان خودرو را رها ميکند و به دستهايش پيچ و تاب ميدهد؛ که ناگهان، تصادفي، شاديشان در هم ميپيچد. ادامه فيلم، فضاي بيمارستان است و 2 دختر بر روي تخت و زير سرم؛ و دوست سومي که از آنان فيلمبرداري ميکند؛ و 2 دختر آسيبديده، 2 انگشت را به نشان پيروزي بالا ميگيرند!
افراسيابي با اين يادآوري که اين فيلم يکي از چند ويدئوي برتر پورتال «ياهو» در سال گذشته شده است، ميافزايد: آيا نشانهشناسي اين کارها، شيوه جديدي از سرگرميهاي ويرانگر در جامعه ايراني نيست؟ چرا تا اين اندازه به فضاي مجازي وابسته ميشويم که براي بهتر ديدهشدن، حاضريم از هستي خود مايه بگذاريم؟ چرا جامعه ايراني از راه «وايبر» و «واتسآپ»، لطيفههايي براي ديگران ميفرستند که در شمار «سياهها» است و مانند يک گلوله شليکشده، توسعهيافتگي فرهنگي جامعه هدف قرار ميدهد؟
جوکهاي سياه قوميتي، مذهبي و جنسي، به آرامي هويت، غيرت و ارزشهاي معنوي کشور را نابود ميکند. بخش زيادي از شاديهاي فضاي مجازي، سرگرميهاي ضد توسعه فرهنگي جامعه ايراني است و چون دولتها نتوانستهاند طرح نويي براي شادابسازي جامعه ايراني در اندازند. قوانين رسمي جامعه ايراني نيز سبب ميشود جوانان در جهان مجازي، «چندزيستي» نو را تجربه کنند و از آن لذت ببرد.
قوانين رسمي ضد شادي
دکتر سپيده فهيميفر ـ کارشناس علم اطلاعات و دانششناسي معتقد است: يکي از مشکلات ما در جامعه ايراني اين است که قوانين رسمي به شکلي طراحي شده است که افراد مجبور به خودسانسوري ميشوند، در حالي که در فضاي مجازي، نيازي به خودسانسوري ندارند. در آنجا با جوک پراکني، افراد شاداب ميشوند و استيکرهاي مربوط به خنده را ميبينند و احساس ميکنند شادتر هستند.
اما حميرا اعلايي ـ کارشناس ارشد مديريت، پرسشي مطرح ميکند: چرا جوکها با هر مضموني در فضاي مجازي به سرعت گسترش مييابد؟
محمدصادق افراسيابي پاسخ ميدهد: فضاي مجازي آزادتر است و بستري را فراهم کرده است که افراد راحتر ميتوانند با يکديگر گفتگو کنند. ايران بعد از آمريکا رتبه دوم را در استفاده از «وايبر» دارد كه دليل اين امر تفاوتهاي جدي جامعه حقيقي ما با جامعه مجازي است. از اين رو بايد براي فضاي مجازي هم سياستگذاري دقيقي داشت، البته محدودسازي نه! بايد طوري عمل کرد که فضاي مجازي در خدمت لطيفههاي سفيد قرار گيرد. راهکار اين مساله در گسترش کدهاي اخلاقي و ديني و آموزش همگاني سواد رسانهاي است.
کشف ژن شادي
دکتر عيسي کشاورز ـ مدرس دانشکده خبر با اين سخن که محققين کشف کردهاند که ژن MAoA ، شاديبخش است، ميگويد: اين ژن در زنان بيشتر از مردان وجود دارد و به همين دليل، زنان شادتر از مردان هستند. در پسران، با توليد ژن مردانگي در دوره نوجواني، از اين ژن کاسته ميشود، اما اين ژن در زنان، همواره وجود دارد.
او باور دارد: به هر رو شادبودن فقط خنديدن نيست، بايد عميقتر به عوامل شادي بخش، توجه کنيم. معنويت، عزتنفس، اميد به آينده، مثبتانديشي وخودشکوفايي، همه شاديبخشاند.
دکتر محمد صادق افراسيابي نيز در ادامه گفت و شنود با روزنامه اطلاعات با اين سخن که روانشناسان در تعريف شادي ميگويند که همان فعاليت کودک درون ما است، ميافزايد: ديويد مايرز يکي از روانشناسان سرشناس، شادي را احساس اين كه زندگي در كل به خوبي و خوشي ادامه مييابد، تعريف ميکند، اما من معتقدم که دينباوري مهمترين منبع شادي است.
اما آناهيتا برزويي ـ سردبير برنامههاي راديويي، تعريف شادي را از نشاط جدا ميکند: شادي هيجان انبساطي زودگذر است، ولي نشاط پايداراست و ميتواند نتيجه سبک زندگي ديني باشد.
شادي و نشاط هم پديده فردي است و هم اجتماعي. ايجاد فرصتهاي برابر، رفع تبعيضات گوناگون در جامعه، برقراري عدالت اجتماعي، عدالت آموزشي، داشتن امنيت شغلي و تغيير سبک زندگي، ميتواند زمينههاي نشاط اجتماعي را فراهم آورد.
نواب شکاري ـ مديرمسئول ماهنامه رسا، عدالت اجتماعي، محبوبيت، مقبوليت، کرامت انساني، احساس شايستگي و آيندهمحوري را شاديبخش ميشمرد؛ و اين پرسش را مطرح ميکند:«بر پايه نظر سازمان بهداشت جهاني، ايران رتبه 114 نشاط را در جهان دارد. بايد انديشيد آيا دولت در زمينه شادسازي جامعه موفق بوده است؟»
اما دکتر عيسي کشاورز، چندان به آمار و ارقام خوشبين نيست، ولي ميپذيرد که شهروند ايراني، جامعه شادابي ندارد. او به سخنان خود ميافزايد: نداشتن پول، نارضايتي ايجاد ميکند، اما الزاما پولداري سبب توليد شادابي و خوشبختي نميشود. «هند» بر اساس آمار يکي از شادترين کشورهاي جهان است.
اين به آن معنا است که کساني با سرانه درآمد يک دلار در روز، در صدر افراد شاد هستند. پس پولنداشتن و عموما نداشتن امکانات فيزيکي و مادي، نارضايتي ايجاد ميکند، اما داشتن آن الزاما موجب توليد رضايت توليد نميشود.
شادي و تاثير مثبت اقتصاد شکوفا
محسن آقا اسماعيلي، کارشناس روابط عمومي درباره رابطه اقتصاد و شادي مردم يك كشور ميگويد: تاثير اقتصاد کمتر از تاثير فرهنگ نيست. اين که مردم سعي ميکنند براي شادسازي خود به شبکههاي اجتماعي پناه ببرند، ناشي از اين است که شادي واقعي از زندگيها رخت بر بسته است. جاي تأسف است که حتي در ميان جمع خانوادگي، برخي افراد با گوشيهايشان در دنياهاي غير واقعي، وقت خود را سپري ميکنند.
ندا مشيريان ـ نويسنده كتابهاي کودکان، شاد بودن را کافي نميداند و سرانجام شادي را بسيار مهمتر ميخواند: بايد ديد شادي در مسير توسعه فرهنگي کشور است، يا منجر به ويراني آن ميشود. آداب جشن نوروز، مفيد و سازنده است، مانند ديد و بازديدها و مسافرتهاي سياحتي و زيارتي كه همه در مسير توسعه فرهنگي کشور است؛ اما رويدادهاي ضد آرامش و ناگوار چهارشنبهسوري، نه!
او به سخنانش ميافزايد: به گفته انديشمندي، تا زماني که شادي ما از جنس شادي سياه ـ تمسخر و آزار و اذيت ديگران ـ است، هيچوقت توسعه فرهنگي نمييابيم. در کشور ما زنان کمتر از مردان، براي پذيرش مسئوليتها نامزد ميشوند، چون خود را زير ذرهبين ميبينند و ميترسند با کوچکاشتباهي، آماج جوکهاي سياه قرار گيرند.
اگر جامعهاي متخصص ساخت جوکهاي سياه شد، جامعهاي به ظاهر شاد، ولي ويرانگري است و بايد نگرانش بود، چون اعتماد به نفس، اتحاد و همبستگي يک ملت را برباد ميدهد.
مشيريان، به سخت نگرفتن زندگي باور دارد و ديگر اين که شادي جامعه در گرو شادي تک تک اعضاي جامعه است و بايد شادي را از خانواده شروع کرد و خانه را، مکاني شاد، امن و پرانرژي ساخت.
از ديد او مادران و پدران موظفند محيطهاي شاد براي بچهها ايجاد کنند و لبخند و آرامش و احترام را پايبست زندگيها سازند تا جامعه، سمت و سوي شادي و سرزندگي به خود گيرد.
او ميگويد: بيشتر افراد جامعه، عبوس و ناراحت هستند و اگر لبخند بزني، فکر ميکنند ديوانهاي، يا سرخوش! زندگي را بيش از حد سخت گرفتهايم و بايد تمرين کنيم که بيشتر لبخند بزنيم. حتي اگر کولهباري از غم به همراه داريم. گشاده رويي و لبخند زدن در اسلام بسيار سفارش شده است.
مريم عمادي ـ کارشناس ارشد حوزه سلامت، شادي پايدار در جامعه را يک پديده اجتماعي و زنجيروار ميداند: اگر شادي، فردي باشد، ناپايدار خواهد بود. بنابراين يکي از راهکارهاي شادسازي جامعه، توجهدادن مردم براي گسترش همدلي در جامعه است. حضرت علي(ع) ميفرمايد: گشادهرويى و محبت را براى عموم مردم و عدالت و انصافت را براى دشمنت بهكار بگير و نيز پيامبراكرم (ص) ميفرمايد: امت من تا هنگامى كه يكديگر را دوست بدارند و به هم هديه دهند و امانتدارى كنند، در خوشي و خوبى خواهند بود.
بزرگترين منبع شادي ملي
دکتر عيسي کشاورز، خنده را يک ظرفيت فرهنگي ميخواند و باور دارد که افراد شاد، داراي سطح انگيزش و بهرهوري بيشتري هستند. او همچنين معتقد است که علاوه بر اين، کيفيت ازدواج نيز در شادي انسان موثر است، و سفارشاش اين که بايد ارتباط همسران را کيفيسازي کرد و براي شادکردن مردم، برنامهريزي شود و در راه اميدوارساختن مردم و جوانان به اشتغال، آينده و توسعهيافتگي، ايجاد کمپين شادي حلال در فضاي مجازي، کمک به ديگران، ايجاد روابط اجتماعي و حضور در جمعهاي قومي کوشيد.
او معتقد است: روابط اجتماعي مبتني بر اعتماد، مشارکت و ديگر دوستي، بزرگترين منبع شادي ملي است. البته نبايد فراموش کنيم که در شادابي جامعه فعلي ما، فضاي مجازي بيشترين نقش را دارد. در تحقيقي پرسيده شده بود آخرين باري که خنديديد از چه طريق بود؟
70 درصد جامعه آماري گفتند با پيامک و شبکههاي اجتماعي؛ يعني فقط فضاي مجازي، نقش شادسازي را بازي ميکند، انگار جامعه حقيقي ما ايرانيان است. برخي از ما در جامعه واقعي، رياکار و دروغگو هستيم و فقط در فضاي مجازي، ذات واقعي خود را با عکسها، نوشتهها و اظهارنظرهايمان نشان ميدهيم.
و سخن پاياني از دکتر افراسيابي: «دين ما دين شادي و نشاط است، بنابراين ضرورت دارد که سياستگذاريهاي فرهنگي در کشور به سوي شادي حرکت کند و فقط به جشن نوروز بسنده نشود.»
-
شفقنا
کد مطلب: 30221