ميگنا : پايگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان 10 مهر 1396 ساعت 11:00 https://www.migna.ir/news/42072/دختری-۳۷-ساله-هستم-باتحصیلات-فوق-لیسانس -------------------------------------------------- عنوان : دختری ۳۷ ساله هستم باتحصیلات فوق لیسانس... -------------------------------------------------- یكتا - باسلام.دختری ۳۷ ساله هستم باتحصیلات فوق لیسانس قدبلند وخداروشكراززیبایی چیزی كم ندارم..خواستگارزیادداشتم امابه دلیل رسم خانواده كه دختربه فامیل نمیدن یابایداول خواهر بزرگتر بره كلا ازدواجم نادیده گرفته شد.تااینكه سنم بالارفت و با فوت پدر و ازدواج خواهرها فقط من ماندم بامادرپیرم..درگذشته نتوانستم كار ثابت وآبرومندی پیداكنم . درخانه تنهاماندم. باكسانی برای ازدواج آشناشدم كه چون شناختی وجودنداشت ضربه های زیادی خوردم. نگیددر جمع های فامیلی شركت كن یا در جامعه كلاس برو كه همه این كارهارو كردم. درضمن الان دیگر فامیل نداریم..جدیدا بامردی آشناشدم كه منو درك میكنه و دوستم داره ولی تالاسمی مینور داره واین موضوع باعث بیماریها ومشكلات دیگه شده براش.خانوادش شهرستانن وازلحاظ مالی خیلی پایین تر از خانواده من هستند .نمیدانم واقعا بااین زندگی چه كنم؟ناامید شدم ازاین شانس واقبال. متن : پاسخ مشاور:سلام.خسته شدید. نا امید شدید. می ترسید. از تنها ماندن نگرانید. مستاصل هستید و...همه اینها دست به دست هم داده تا نتوانید خوب تصمیم بگیرید .درست است كه شما حق دارید ازدواج كنید. حق دارید برای آینده تان برنامه بریزید.حق دارید شخصی را برای ادامه مسیر برگزینید، اما به چه قیمتی؟ من به ایشان و مشكلاتشان كاری ندارم. روی سخنم با شماست.آیا از تنهایی و برای فرار از تنهایی به ایشان پناه نبرده اید؟ آیا با خودتان صادق هستید؟ آیا این تنها راه حل و بهترین راه حل است؟ آیا مطمئن هستید بهتر از ایشان نخواهید داشت؟ آیا فقط و فقط ازدواج به شما كمك خواهد كرد؟ باید بپذیرید ازدواج بخشی از زندگی است نه همه آن.یعنی یكی از كارهای زندگی ازدواج است كه می تواند باشد و می تواند نباشد. نباید فكر كنید بدون ازدواج زندگی تعطیل است.تا زمانی كه این گونه فكر می كنید ،‌ بله برای شما زندگی تعطیل است و بدترین و اشتباه ترین انتخاب را خواهید داشت. موضوع ازدواج را رها كنید. به كارهای دیگرتان برسید. ببینید در كجاها ضعف دارید.آنها را تقویت كنید.حتما لازم است بازبینی صورت گیرد. لازم است خصوصیاتی ترمیم یا تقویت یا از بین برود. با خودتان صادق باشید. كسی از خانه پدرش فرار نكرده و ازدواج كرده كه احساس رضایت داشته باشد. این را آمار نشان داده است. توصیه می كنم حتما به روان شناس مراجعه كنید تا حالتان را خوب كند.باید حال درون تان خوب شود و با حال خوب برای ادامه زندگی قدم بردارید. ترس و ناامیدی را باید كنار بگذارید. من نمی گویم ایشان خوب و مناسب هستند یا نیستند.اگر با این حالتان ایشان را بپذیرید نمی توانید از حضورشان لذت ببرید و دردی از ایشان دوا كنید و خودتان هم می شوید درد برای او.اما چه بسا اگر حالتان خوب شود و به نتیجه برسید كه با ایشان ادامه دهید ،‌ بتوانید مشكلات را حل كنید و اگر حل نشدن با آنها به خوبی كنار بیایید. پس بسیار تفاوت خواهد بود بین این دو شرایط. پس مراجعه تنها توصیه من به شماست. موفق باشید. - لیلاكامرانی، كارشناس ارشد روان شناسی بالینی جام جم سرا